ساقي كوير
عضو جدید
[FONT="]...ادامه منشاء[/FONT][FONT="]دین[/FONT][FONT="]1
[/FONT]
[/FONT]
[FONT="]2. مجموعه آثار[/FONT][FONT="]شهید مطهری[/FONT][FONT="] ج/3 ص576-599[/FONT]
[FONT="]خلاصه مطالب:ادامه بحث منشا پیدایش دین[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]شهید مطهری درادامه نقد وبررسی منشاء پیدایش مذهب از طرف کسانی که برایش ریشه غیر منطقی فرض کرده ودر صدد پیدایش این ریشه بوده اند به نظریه مارکسیسم می رسند.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]پیدایش مذهب از طرف حاکمان برای زیردستان بوده است :[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]تا ا ینکه وقتی به زیردست ظلم می شود به آنها رستگاری در دنیای دیگر را وعده دهند به خاطر تسلی دادن ، تا دست به شورش وطغیان علیه حکومت نزنند .(مارکسیست ها تاریخ را به دوره هایی تقسیم می کنند که در دوره اولیه بشر اشتراکی زندکی می کرده و بی دینی رواج داشته است)[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]نقد نظریه مارکسیسم : [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]1) تاریخ این دوره ای را که اینان دوره اشتراک اولیه نامیده اند وبی دینی رواج داشته را تایید نمی کند بلکه عکس آن یعنی هر دوره ای را مصادف با پرستش معرفی کرده است .[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]2) اینان دین را از طرف طبقه حاکم به سوی طبقه زیردست می دانند یعنی آ ورندگان دین را حاکمان می دانند در صورتی که همین دین یهود از طرف حضرت موسی وبه بنی اسرائیل یعنی طبقه زیردست آمده است .[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]3) ودین اسلام که به هیچ وجه دستور اطاعت از طاغوت را به مسلمانان نمی دهد وآنان را در تلاش هرچه بیشتر برای نابودی طاغوت فرا می خواند ...[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]4) جوامعی را که منشاء مذهب را همین دانسته اند وبه دنبال از بین بردن فاصله طبقاتی بخاطر از بین بردن مذهب بودند به نتیجه نرسیدند یعنی جامعه ای سوسیا لیستی درست کردند ولی جوانان دست از دین برنداشته وهر روز به سراغ ان بودند ...[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]5) مخالفت گروه های حاکم که خیلی بیشتر است از مردم عادی از مردم عادی به مذهب، دلیلی واضح بر ردّ نظریه مارکسیسم است .[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]6) ویل دورانت در کتاب درسهای تاریخ، تعبیری دارد که معلوم می شود از روی ناراحتی و خشم است ابتدا می آید نظرات موجود در پیدایش دین را بررسی میکند و بعد می گوید اینها درست نیست بلکه « دین صد جان دارد هر چه آنرا بکشی زنده تر می شود» .[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]7) نظریه خاص ماکس مولر که توحید قبل از شرک وجود داشته است رد بر نظریه مارکسیستی است.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]1) لازمه نظریه ایشان جبر اجتماعی است که با توجه به تغییراتی که یک فرد دراجتماع می [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]تواند بگذارد این حرف بی اساسی است.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]2) این هم که انسان دارای دو من است ، من شخص ومن اجتماعی ، غلط است زیرا انسان یک من بیشتر ندارد .[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]3) ولازمه سخن ایشان ا ینکه لامذهبی ها ، اجتماعی تر ومذهبی ها غیر اجتماعی ترند که تاریخ ا ین را نقض می کند.
[/FONT]


ادامه دارد...
[FONT="][/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="][/FONT][FONT="][/FONT]