ساقي كوير
عضو جدید
مبنا و منشاء دین و مذهب(خواستگاه دین)
[FONT="][/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]1. مجموعه آثار شهید مطهری ج/3 ص548-562[/FONT]
[FONT="]خلاصه مطالب:[/FONT]
[FONT="]علمی به نام جامعه شناسی مذهب در اروپا هست که :[/FONT]
[FONT="]اصل موضوعی این علم : مذهب یک پدیده ای است که مولود فعل وانفعالات جامعه است یعنی ریشه الهی وماورائی ندارد .[/FONT]
[FONT="]درنتیجه : غربیها درباره دین ومذهب ازا ول بنا را بر این گذاشتند که دین یک ریشه منطقی نمی تواند داشته باشد ، حال که ریشه غیر منطقی دارد آن ریشه غیر منطقی چیست ؟ [/FONT]
[FONT="](با این نکته به سراغ نظریات غربیها در مورد منشا دین می رویم )[/FONT]
[FONT="]منشا پیدایش دین ازنظر فویرباخ:[/FONT]
[FONT="]انسان دارای دوگانگی وجود است: [/FONT]
[FONT="]1) وجود عالی : همان انسانیت انسان .[/FONT]
[FONT="]2) وجود دانی : همان جنبه حیوانیت انسان . [/FONT]
[FONT="]بعد می گوید انسان تن می دهد به دنا ئتها یعنی تابع جنبه دانی وجودش می شود وپس از آن می بیند که جنبه های علوی وعالی دیگر با خودش جوردر نمی آید زیرا که خودش حالا یک حیوان پست منحط شده است ولذا در نتیجه انسان خودش با خودش بیگانه شد یعنی برخی امور را که دروجود خودش بود از وجود خودش انتزاع کردوفرض کرد که این ها درماوراء وجود اوست وبعد تدریجا این وجود ماورایی نزدیک شده ودر واقع یک قوس طی کرده است ، ابتدا انسان این صفات را از خود دور کرده سپس دوباره به طرف خود برگشته .[/FONT]
[FONT="]نقد نظریه فویر باخ :[/FONT]
[FONT="]1) فویر باخ خدا را قبول ندارد وانسان را هم صددرصد یک موجود مادی می داند چگونه معتقد به دوگانگی وجود انسان می شود وآن را توجیه می کند ؟[/FONT]
[FONT="]2) بنابر این باید نظریه همه افراد بشررا باید ساقط شده در حیوانیت فرض کنیم سپس همه این ساقط شده ها در حیوانیت را مذهبی فرض کنیم ، در صورتی که مشتریهای واقعی مذهب همیشه از میان افراد شریف انتخاب می شود واز طرف دیگر انسانها همیشه به دوگونه بوده اند انسانهایی که به شرافت انسانیت خودشان باقی بوده اند وانسانهایی که درحیوانیت سقوط کرده- اند.[/FONT]
[FONT="]نظریه اگوست کنت و اسپنسر : [/FONT]
[FONT="]مذهب مولود جهل است ؛[/FONT]
[FONT="]1) اگوست کنت : بشر بالطبع اصل علیت را پذیرفته است منتهی بشرهای اولیه چون علت اصلی حوادث را نمی شناختند اینها را به یک سلسله موجودات غیبی ، خدایان وامثال ا ینها نسبت می دادند، بنابرا ین از نظر اگوست ا ین فقط یک فکر است .[/FONT]
[FONT="]2) اسپنسر : انسان به دوگانگی بدن وروح معتقد شد بخاطر ا ینکه در خواب افراد مرده یا زنده را می دید وبعد این دوگانگی را نیز به همه اشیاء تعمیم می داد لذا همانطور که در مقابل انسانهای زورمند تملق می کرد وهدیه ونذر می کرد که در مقابل نیروهای طبیعت نیز ا ین کارها را انجام می داد واز اینجا پرستش نیروهای طبیعت پدید آمد. [/FONT]
[FONT="]نکته : اگوست کنت فقط توجیه نظری وفکری مطالب را بیان می کند ، اسپنسر ریشه پرستش را بیان کرده که اولین بار پرستش از کجا شروع شد .[/FONT]
[FONT="]جواب اجمالی به نظریه اگوست :[/FONT]
[FONT="]تجربه خلاف این مطالب را ثابت کرده که دین مولود جهل است ، می بینیم که در میان جاهل ها نیز مذهب هست وهم لامذهب ودر میان عالم ها نیز همین طور است .[/FONT]
[FONT="]واگر مذهب مولود جهل بود می بایست به هر نسبت که مردم بی سوادترند مذهبی تر باشند وبه نسبت که باسوادتر وعالمترشوند می بایست که لامذهب تر باشند در صورتی که عملا این طور نیست .[/FONT]
[FONT="]نظر راسل [FONT="]: دین ناشی از ضعف وزبونی ( ترس ) است .[/FONT][/FONT]
[FONT="]نقد وبررسی کلی :[/FONT]
[FONT="]ا ینها همانطور که گفته شد از اول فرضشان بر این است که یک منطق نمی توانسته منشاء پیدایش فکر، مذهب باشد ، حال که چنین است پس برویم دنبال ان امور غیر منطقی : ترس وجهل ، ...[/FONT]
[FONT="]از ا ینها باید پرسید که آیا بشر ( همان بشر گذشته چند هزار سال پیش ) که خوشبختانه آثاری که اکنون از بشر چند هزار سال پیش - گذشته از مساله پیغمبران - در علم وفن وصنعت ، حتی فکرو نظر به دست آمده ، که بعضی از آن ها در سطح بسیار بالایی قرار دارد ( لذا ا ین که سراغ دلایل غیر منطقی رفتن ومنطقی دانستن علت گرایش به مذهب را ممتنع دانستن عقلانی نیست )

[FONT="]ادامه دارد...[/FONT]
[FONT="] [/FONT]