اشكالات مثبت انديشي

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در آمريكا، مردمان زيادي ، از مراقبه كنندگان گرفته تا مديران ،از تكنيكي به نام "تفكر مثبت" استفاده مي كنند. آنان سعي دارند افكار و شرطي شدگي هاي مخرب در مورد خودشان، ديگران و جهان هستي را به افكاري مثبت تغيير دهند و اينگونه اميدوارند در زندگي شان موفقيت بيشتري كسب كنند. وقتي ذهن هايشان را مانند يك قفس متصور مي شوم، در شگفت مي شوم كه آيا اين تكنيك شبيه رنگ زدن قفس به رنگ طلا است؟ اشو، آيا تكنيك تفكر مثبت براي بيدار شدن مفيد است؟ يا اينكه هشياري ما را از زنداني بودن و ميل به آزاد شدن منگ مي سازد؟"

تكنيك تفكر مثبت positive thinking تكنيكي نيست كه تو را دگرگون كند. فقط جنبه هاي منفي شخصيت تو را سركوب مي كند. اين يك تكنيك انتخاب كردن است. نمي تواند به هشياري كمك كند، برضد هشياري پيش مي رود.هشياري هميشه بدون انتخاب است. تفكر مثبت فقط يعني منفي ها را با فشار به ناخودآگاه راندن و ذهن خودآگاه را با تفكرات مثبت شرطي كردن.
ولي دردسر اينجاست كه ناخودآگاه بسيار قوي تر است، 9 برابر قوي تر از ذهن خودآگاه است. بنابراين وقتي كه چيزي وارد ناخودآگاه شد، نيرويش نه برابر از قبل بيشتر خواهد شد. شايد خودش را به روش هاي قديم نشان ندهد، ولي راه هايي تازه براي بيان خود پيدا خواهد كرد.بنابراين تفكر مثبت روشي بسيار ضعيف است، بدون هيچ ادراكي عميق و اين، پيوسته به تو مفاهيم غلط در مورد خودت مي دهد.
 

Similar threads

بالا