به گزارش مشرق ، سایت رجانیوز با نوشتن این مقدمه در ادامه می نویسد: خواندن این اعتراف همانقدر كه انسان را از منافقین و حمایت كنندگان خبیث آنها متنفر می كند، قدر و ارش انقلاب اسلامی را در پیش چشم او بالا می برد.
شكنجه نیروهای انقلابی و حتی عناصر سازمان به وسیله تیم های ویژه بود. مركزیت منافقین براین گمان بود كه بدون نفوذ عناصر وابسته به حكومت درمیان اعضا و هواداران سازمان كه امكان دست گیری های پی در پی و كشف خانه های تیمی در تهران و شهرستان ها وجود ندارد. بنابراین به عنوان یكی از وظایف – یا به اصطلاح خطاها – مقرر شده بود كه عناصر مشكوك ربوده شوند و در خانه های تیمی مورد شكنجه قرار بگیرند تا بتوان به ماهیت عناصر وابسته به حكومت در بدنه سازمان پی برد.
در این مورد برای مسئله دار نشدن اعضا و هواداران، گفته می شد كه این روش موقت است و پس از رسیدن به اهداف، كنار گذاشته خواهد شد. یكی از شكنجه گران منافق – مهران اصدقی – در این باره گفته است "به كلیه خانه های تیمی این خط را داده بودند كه اگر در اطراف خانه افراد مشكوكی را دیدید، آن ها را بگیرید و سریع اقدام كنید.
آن ها را بدزدید و به خانه تیمی ببرید و شكنجه كنید و اطلاعات بگیرید." بعد از اینكه این خط به ما داده شد تعداد زیادی حكم های جعلی كمیته و سپاه به ما داده شد و از طرف مسوولم مسعود قربانی با نام مستعار تقی به ما گفته شد كه حسین ابریشمچی با نام مستعار رحمت خانه اش را برای این كار اختصاص داده و این مسئله آنقدر مهم است كه او خانه خودش را در اختیار گذاشته، آدرس خانه به مصطفی معدن پیشه (رحمان) داده شد و او به همراه دو نفر دیگر به نام های شهرام روشن پناه و محمدرضا به خانه فوق رفتند. قرار بود آنها برطبق دستورالعملهایی كه از بالا به ما گفته بودند خانه را آماده كنند و وسایل لازم برای شكنجه را تهیه كنند.
بعد از چند وقت جریان دزدیدن پاسداران كمیته پیش آمد و این جریان این طور بود كه در خانه تیمی دیگری كه در خیابان كارون داشتیم افراد مركزیت بخش ویژه كه مهدی كتیرایی و حسین ابریشمچی بودند جمع شده بودند فردی كه مسوول حفاظت این خانه بود جواد محمدی با نام مستعار طاهر بود. طاهر حین مراقبت از خانه و دیده بانی از داخل خانه مشاهده می كند كه فردی بیرون از خانه ایستاده است به او مشكوك می شود و طبق خط داده شده اقدام به شناسایی وی می كند. طاهر به خیابان می رود و از این فرد سوال می كند كه مغازه ای كه لوازم یدكی اتومبیل داشته باشد كجاست. وی آدرس یك مغازه لوازم یدكی را می دهد و طاهر فكر می كند وی بچه همین محل است و شكش برطرف می شود و به خانه برمی گردد.
روز بعد مشاهده می كند كه همان فرد دیروزی به همراه یك جوان دیگر در خیابان ایستاده اند طاهر كاملا به آنها مشكوك می شود و به افراد بالا كه در خانه بودند اطلاع می دهد آنها بعد از اینكه این جوانها را مشاهده می كنند به طاهر می گویند این دو نفر را بدزدید طاهر به همراه دو نفر دیگر كه در آن خانه بودند اقدام به دزدیدن این دو جوان می كنند و به خیابان می آیند و با ماشین جلوی آنها می پیچند و به آنها می گویند كه ما كمیته ای هستیم كه به شما مشكوك شده ایم و با زور و تهدید این دو نفر را به داخل ماشین می اندازند و به ساختمانی كه از قبل آماده شده بود می برند و به همراه افراد دیگر كه در خانه بودند شروع به شكنجه آنها می كنند.
اتوی داغ، آب جوش، گاز پیكنیكی بر روی بدن پاسدارها
شكنجه نیروهای انقلابی و حتی عناصر سازمان به وسیله تیم های ویژه بود. مركزیت منافقین براین گمان بود كه بدون نفوذ عناصر وابسته به حكومت درمیان اعضا و هواداران سازمان كه امكان دست گیری های پی در پی و كشف خانه های تیمی در تهران و شهرستان ها وجود ندارد. بنابراین به عنوان یكی از وظایف – یا به اصطلاح خطاها – مقرر شده بود كه عناصر مشكوك ربوده شوند و در خانه های تیمی مورد شكنجه قرار بگیرند تا بتوان به ماهیت عناصر وابسته به حكومت در بدنه سازمان پی برد.
در این مورد برای مسئله دار نشدن اعضا و هواداران، گفته می شد كه این روش موقت است و پس از رسیدن به اهداف، كنار گذاشته خواهد شد. یكی از شكنجه گران منافق – مهران اصدقی – در این باره گفته است "به كلیه خانه های تیمی این خط را داده بودند كه اگر در اطراف خانه افراد مشكوكی را دیدید، آن ها را بگیرید و سریع اقدام كنید.

آن ها را بدزدید و به خانه تیمی ببرید و شكنجه كنید و اطلاعات بگیرید." بعد از اینكه این خط به ما داده شد تعداد زیادی حكم های جعلی كمیته و سپاه به ما داده شد و از طرف مسوولم مسعود قربانی با نام مستعار تقی به ما گفته شد كه حسین ابریشمچی با نام مستعار رحمت خانه اش را برای این كار اختصاص داده و این مسئله آنقدر مهم است كه او خانه خودش را در اختیار گذاشته، آدرس خانه به مصطفی معدن پیشه (رحمان) داده شد و او به همراه دو نفر دیگر به نام های شهرام روشن پناه و محمدرضا به خانه فوق رفتند. قرار بود آنها برطبق دستورالعملهایی كه از بالا به ما گفته بودند خانه را آماده كنند و وسایل لازم برای شكنجه را تهیه كنند.
بعد از چند وقت جریان دزدیدن پاسداران كمیته پیش آمد و این جریان این طور بود كه در خانه تیمی دیگری كه در خیابان كارون داشتیم افراد مركزیت بخش ویژه كه مهدی كتیرایی و حسین ابریشمچی بودند جمع شده بودند فردی كه مسوول حفاظت این خانه بود جواد محمدی با نام مستعار طاهر بود. طاهر حین مراقبت از خانه و دیده بانی از داخل خانه مشاهده می كند كه فردی بیرون از خانه ایستاده است به او مشكوك می شود و طبق خط داده شده اقدام به شناسایی وی می كند. طاهر به خیابان می رود و از این فرد سوال می كند كه مغازه ای كه لوازم یدكی اتومبیل داشته باشد كجاست. وی آدرس یك مغازه لوازم یدكی را می دهد و طاهر فكر می كند وی بچه همین محل است و شكش برطرف می شود و به خانه برمی گردد.
روز بعد مشاهده می كند كه همان فرد دیروزی به همراه یك جوان دیگر در خیابان ایستاده اند طاهر كاملا به آنها مشكوك می شود و به افراد بالا كه در خانه بودند اطلاع می دهد آنها بعد از اینكه این جوانها را مشاهده می كنند به طاهر می گویند این دو نفر را بدزدید طاهر به همراه دو نفر دیگر كه در آن خانه بودند اقدام به دزدیدن این دو جوان می كنند و به خیابان می آیند و با ماشین جلوی آنها می پیچند و به آنها می گویند كه ما كمیته ای هستیم كه به شما مشكوك شده ایم و با زور و تهدید این دو نفر را به داخل ماشین می اندازند و به ساختمانی كه از قبل آماده شده بود می برند و به همراه افراد دیگر كه در خانه بودند شروع به شكنجه آنها می كنند.
اتوی داغ، آب جوش، گاز پیكنیكی بر روی بدن پاسدارها