آیا می دانید حجاب در چه جایی از قرآن آمده است؟!!

simiar

عضو جدید
سوره نور آیه 31 :

وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی‏ عَوْراتِ النِّساءِ
آنها باید خمارهای خود را بر سینه‏های خود بیفکنند" (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ).
" خمر" جمع" خمار" (بر وزن حجاب) در اصل به معنی پوشش است، ولی معمولا به چیزی گفته می‏شود که زنان با آن سر خود را می‏پوشانند (روسری).
" جیوب" جمع" جیب" (بر وزن غیب) به معنی یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می‏شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می‏گردد.
از این جمله استفاده می‏شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خود را به شانه‏ها یا پشت سر می‏افکندند، به طوری که گردن و کمی از سینه آنها نمایان می‏شد، قرآن دستور می‏دهد روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.

[یک زن نمی تواند در مقابل هر کسی هر گونه که بخواهد لباس بپوشد یا رفتار کند قرآن] مواردی را که زنان می‏توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند با این عبارت شرح می‏دهد:
آنها نباید زینت خود را آشکار سازند (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ).
" مگر (در دوازده مورد):

1- برای شوهرانشان" (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ).
2-" یا پدرانشان" (أَوْ آبائِهِنَّ)
3-" یا پدران شوهرانشان" (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).
4-" یا پسرانشان" (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).
5-" یا پسران همسرانشان" (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).
6-" یا برادرانشان" (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).
7-" یا پسران برادرانشان" (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).
8-" یا پسران خواهرانشان" (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).
9-" یا زنان هم کیششان" (أَوْ نِسائِهِنَّ).
10-" یا بردگانشان" (کنیزانشان) (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).
11-" یا پیروان و طفیلیانی که تمایلی به زن ندارند" (افراد سفیه و ابلهی که میل جنسی در آنها وجود ندارد) (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).
12-" یا کودکانی که از عورات زنان (امور جنسی) آگاه نیستند (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی‏ عَوْراتِ النِّساءِ).

نقل از سایت حوزه.
 

simiar

عضو جدید
دوستان عزیز این هم یک تفسیر متفاوت در مورد آیه 31 سوره ی نور که در پست قبلی اشاره شد : ( میتونید با تفسیر قبل مقایسه کنید )

«خمر»جمع «خمار» از ريشه «خمر» گرفته شده است. مسكرات را به آن دليل خمر گفته اند كه هوشياري را مي پوشاند. همچنين هر پارچه، يا پوست دباغي شده كه پوشش براي چيزي يا جايي محسوب شود، «خمار» ناميده مي شود؛ به تعبير ديگر، «خمار»به معناي «مقنعه = روسري» يا چادر نيست، مگر آنكه آن را بر سر نهند؛ آن گاه طبعاً نامش «مقنعه = روسري» خواهد بود. اما در آيه فوق، سخن بر سر اين نيست كه خمار خود تا روي سينه ها بكشانند، بلكه مي فرمايند: خمار خود را بر روي سينه زنند؛ به تعبير ديگر اگر در آيه فوق به جاي حرف «علي = بر روي» از حرف «اِلي = تا»استفاده شده بود، مي توانستيم چنين استنباط كنيم كه پارچه اي را به عنوان روسري استفاده مي كردند و در اين حال آيه مي گويد ادامه همان پارچه روسري را تا روي سينه ها پايين آورند؛ اما در اين آيه، نه از واژه مقنعه استفاده شده است و نه از حرف «اِلي». حتي به نظر مي رسد كه واژه مقنعه، نامي متأخر نسبت به زمان بعثت باشد
 

simiar

عضو جدید
همین افراد (مورد پست 2) در مورد کسانی که می توان در مقابلشان حجاب نداشت این گونه تفسیر میکنند:

سلسله مراتبي را درباره مواجهه زنان با مردان، بدون استفاده از «خمار» برمي شمارد كه به نظر مي رسد در اين ترتيب، نوعي نسبي گرايي در مواجهه زن با ديگران نهفته باشد. در شرح اين سلسله مراتب، اولين كسي كه اين معنا در برابر او ديده نمي شود، شوهر زن است كه شريك جنسي او نيز محسوب مي شود. در رده بعدي، پدر زن و پدر شوهر اوست و همين گونه رده هاي بعدي، از فرزندان خود زن گرفته تا برادرها و برادرزاده ها و خواهر زاده ها و... به ترتيب نام برده مي شوند

تا جايي كه به مردان غير خويشاوندي مي رسد كه بدون دغدغه جنسي و بدون نيرنگ و مكري در اين مورد هستند و از آنان بانام «تابعين غير اولي الاربه» ياد شده است.
برخي تفاسير و همچنين ترجمه ها از اين مردان به نام «خادمان خصي شده» ياد كرده اند كه به علت خصي شدن، نياز و رغبتي به مسائل جنسي ندارند؛

اما اولاً: معناي اوليه «غير اولي الاربه» چنين چيزي نيست. «اربه» از ريشه «ريب» به معناي مشكوك و ناپسند است؛ دوم اينكه، بسيار بعيد است كه در صدر اسلام و در زمان حيات پيامبر كه هنوز مسلمانان امپراتوري تشكيل نداده بودند و حرمسراي آن چناني پديد نياورده بودند، چنين رسمي در ميان آنان بوده باشد كه بردگان را اخته كنند تا هنگامي كه در حرمسرا رفت و آمد مي كنند، خطري براي بانوان حرم نداشته باشند.
 
بالا