آیا ظهور نزدیک است؟

اوسپید

عضو جدید
با سلام.

تبعیت از امام زمان (عج) شرط است. باید عده ای باشند که آماده ی تبعیت بی چون و چرا از امام زمان (عج) باشند. عده ای که امام زمان (عج) را فقط آنطور نخواهند که در تصور خود ساخته اند. مثلا عده ی کثیری تصورشان از امام زمان (عج) این است که مردی تنومند است، سوار بر اسب، شمشیر دودم بر کمر، شالی سبز بر سر، دستمالی سفید بر صورت و لباسی شبیه اعراب 1400 سال پیش دارد. بعد از ظهور هم همه ی علمای شیعه ی شناخته شده و معروف را کنار خود می نشاند و با آنها عکس یادگاری می گیرد! بعد هم هر یک از این علما را به نقطه ای از جهان می فرستد تا آن منطقه را اداره کند. ببینید این تصور از امام زمان (عج) اگر در ذهن کسی ملکه شد، دیگر به غیر از آن تن نمی دهد. این کار شیطان بوده در این مدت 1200 سال. مکر شیطان خیلی پیچیده است. شیطان کاری کرده که ذهن شیعیان به این سمت و سو کشیده شود و تمام کسانیکه شمایل آن حضرت را به هر شکل نقاشی کرده اند باید در روز قیامت بابت به انحراف کشیدن مردم پاسخگو باشند که این تصاویر را کدام امام معصوم توصیه کرده بوده که اینها کشیده اند!
برای زمینه سازی ظهور، از آنجاییکه هیچ کس نمی داند چه وقتی اتفاق می افتد، باید به نشانه ها رجوع کرد، به موانع توجه کرد. وقتی سفارش شده ایم که دعا کنیم، با گریه و زاری امام زمان (عج) را طلب کنیم، حتما تأثیر دارد، اما با کارهای دیگری که انجام می دهیم، متأسفانه تأثیر دعا را از بین می بریم. ما گریه می کنیم می گوییم مهدی بیا ، ظهور کن، ما همه سرباز توایم، دلمان هم صاف است و سوءنیتی نداریم، اما تصوری غلط از مهدی در ذهن داریم. ما منتظر همان مهدی هستیم که در ذهن خود تجسیم کرده ایم، نه آن مهدی واقعی. در این حالت امام زمان (عج) بعید است بیاید. او می خواهد شیعیان به آن درجه برسند که او را تحت هر شرایطی و با هر نوع شکل و شمایلی و هر نوع پوششی و هر نوع رفتاری و گفتاری و هر نوع سن و سالی پذیرا باشند. اینکه خدا و امام زمان (عج) را مقید کنیم که بله، ما فقط یک همچین شخصی را مهدی می دانیم و فقط منتظر همین مشخصات هستیم و جز او هرکه بیاید او را قبول نداریم، به نظر بنده، دقیقا دلیل تأخیر در ظهور حضرت همین امر است. شما ببینید گفته اند اگر انصار واقعی حضرت به عدد خیلی کمی هم برسند ایشان ظهور می کند. خوب این یعنی چه؟ یعنی اینکه با وجود این همه شیعه، هنوز عدد انصار به تعدادی نرسیده. یعنی چه؟ به نظر بنده یعنی شیعیان منتظر هستند، اما نه منتظر مهدی واقعی، بلکه منتظر مهدی ای هستند که خود ساخته اند. مشکل واقعی این است.
حالا یک توصیه از بنده گوش کنید. زندگی نامه تمام ائمه (ع) را بخوانید. مثلا حضرت علی (ع) را تصور کنید، آنطور که خودشان گفته بودند. به گفته ی خود حضرت، لباسشان از پشم زمخت بوده و لباس و کفش هایشان آنقدر وصله داشته که دیگر پینه دوز آن را پینه نمی کرده. حضرت علی (ع) در مدت 25 سال سکوت، از راه کار در باغ های مردم روزی کسب می کردند.حتی مدتی در باغ های یهودیان مدینه کار می کردند. این واقعیت است. این حقیقت است. باید این حقیقت را بپذیرید تا حقیقت امام معصومی مثل علی (ع) را دریابید. بقیه ائمه هم همینطور. مثلا امام جواد وقتی پسربچه ای حدوداً 8 ساله بودند به امامت رسیدند. اما اگر امروز به مردم بگوییم امام زمان (عج) یک پسربچه است، آیا می پذیرند؟! در حالیکه شیعیان زمان امام جواد (ع) براحتی پذیرفتند. حتی خلیفه ی ظالم هم عصر ایشان هم ایشان را با آن کودکی به امامت پذیرفت.
نمی دانم متوجه منظورم شدید یا خیر اما تا منتظر «واقعی» مهدی نباشید، هیچ چیز عوض نمی شود. باید جمعیت کثیری از شیعیان منتظر واقعی امام عصر (عج) شوند تا ایشان بیاید. بنده گه گداری می بینم بعضی ها می گویند من باید اولین نفر از 313 نفر باشم. ببینید دوستان، این کمال خودخواهیست. ما که خبر نداریم در این جهان پهناور چه کسانی زندگی می کنند و آیا از ما باتقواتر هست یا خیر. اگر مثلا 1000 نفر باتقوا تر از ما وجود داشته باشند، آیا باز هم باید ما جزو 313 نفر باشیم؟ یا نفر اول از آنها؟!!
راهکارهایی به شما پیشنهاد می کنم که به اعتقاد من اگر جمعیت کثیری از شیعیان آن را رعایت کنند، در فرارسیدن ظهور مؤثر است:
1-از تعیین هر نوع شرط و شروط برای خدا و امام زمان (عج) خودداری کنید.
2-به شرط ظهور شخصی خاص، منتظر نباشید و آماده ی ظهور امام عصر در هر شکلی، حتی یک کودک باشید.
3-هر نوع ذهنیتی که شکل و شمایل آن حضرت در فکرتان شکل گرفته و حضرت را با آن تصور می شناسید، پاک کنید و با قاطعیت نگویید که همین تصویر امام زمان است.
4-اصلا برای امام عصر (عج) تعیین تکلیف نکنید که باید با تمام فضلا و علمای حاضر بیعت کنند بعد از ظهور. قرار نیست که امام عصر (عج) ظهور کند، بعد ما به او بگوییم چه باید بکند و چه نباید بکند.
5-برای شیعه ماندن و منتظر بودن، شروط مادی نگذارید. مثلا نگویید اگر شغل دولتی گیرم آمد، اگر فلان دختر را به من دادند، اگر فلان بیمارم شفا گرفت شیعه می مانم یا منتظر می مانم. تعجب نکنید، خیلی از شیعیان در ذهنشان همچین فکرهایی می کنند.
6-از هیچ حرف باطلی یا عمل ظالمانه ای طرفداری نکنید، و اگر توان داشتید با آن مقابله کنید. کسی که قرار است بیاید، تمام اهل باطل و ظالمان را حذف خواهد کرد و اگر شما از حرف باطلی، یا عمل ظالمانه ای طرفداری کنید، در حالیکه شیعه و منتظر امام عصر (عج) هستید، اگر در عصر ما ظهور کنند ایشان، با قهر ایشان مواجه می شوید. مواظب باشید اهل باطل نباشید.
7-با گفتار خود دیگران را از دین و مذهب زده نکنید، بلکه با اعمالتان نمونه ی واقعی انسان دین دار و شیعه را به دیگران نمایش دهید. تأثیر عمل صحیح هزاران بار بیشتر از سخنرانی و توصیه و نصیحت و تبلیغ کلامی است.
8-هر لحظه رفتار خود را در حضور امام عصر (عج) تجسم کنید و تصور کنید در حالیکه عملی را انجام می دهید، ایشان کنار شما هستند و شما را می بینند. به این شکل رفته رفته اعمال ناپسند و گفتار نادرست و زشت از وجود شما فاصله می گیرد.
 

اوسپید

عضو جدید
آیا ظهور نزدیک است؟

سوالاتی پیرامون حوادث پیش از ظهور
هر که میداند جواب بدهد

با سلام خدمت کارشناسان امر مهدویت و آخر الزمان چون متاسفانه بیشتر تاپیکها بسته شده بودن من سوالاتم را در اینجا مطرح کردم که دیگر میدران عزیز میتونن در قسمت مربوطه انتقال بدن
چند سوال در مورد علائم پیش از ظهور از خدمتتون داشتم که امیدوارم با سند و محکم جواب بدین؟
1. قیس کیست
2.مسجد شهر دمشق دقیقا کجاست (روایات داریم خراب شدن قسمتی از مسجد دمشق)
3.روستا جابیه و حرستا در کجای سوریه هستش؟ آیا خراب شدن یا هنوز سالم هستش
4.قبیله بنی کلب در کجای هستند؟اگر در سوریه هستند دقیقا کجای سوریه؟

 

اوسپید

عضو جدید
آیا ظهور نزدیک است؟

سوالاتی پیرامون حوادث پیش از ظهور
هر که میداند جواب بدهد

در باب حوادث آخرالزمان، در بین احادیث به احادیثی برمی خوریم که در آنها از قبیله ای به نام «بنی کلب» صحبت شده و وقایع مهمی به این قبیله نسبت داده شده است. قبیلة بنی کلب که در روایات از اعضای آن به عنوان «داییان سفیانی» نیز سخن به میان آمده است، نقش مهمی در وقایع آخرالزمان و زمان نزدیک به ظهور بازی می کنند.

مطابق روایات، بنی کلب گروهی از اشرار آخرالزمان هستند که سفیانی (یکی از دشمنان بزرگ حضرت مهدی(ع)) را در نبرد با حضرت قائم(ع) یاری می نماید.(1) روایات بسیاری هستند که خبر از بیعت و همکاری تعداد زیادی از افراد قبیلة «بنی کلب» با سفیانی ملعون می دهند. در زیر به چند نمونه از این روایات و احادیث اشاره می گردد:

پیامبراکرم(ص) فرمودند: سفیانی با 360 سوار شورش می کند تا اینکه به دمشق می رسد و در ماه رمضان هم 30000 نفر از قبیله بنی کَلب با او بیعت می کنند.(2)

امیرمؤمنان(ع) ضمن روایتی طولانی نقل شده است: «و آن را نشانه ها و علامت هایی است و خروج سفیانی با درفش سرخ همراه است و فرمانده آن مردی از قبیله بنی کلب است.(3)

بنی کلب قبیله ای بودند که در عصر معاویه نصرانی بوده و بعدها ظاهراً به یکی از فرق اسلامی گرویدند. معاویه با زنی از این قبیله وصلت کرد که حاصل این ازدواج، تولد یزید ـ علیه اللعن ـ بود. این طایفه، قرن ها بعد از ازدواج معاویه با مادر یزید، به فرقة «دروزی» گرویدند.(4) گرچه این فرقه ادعا می کند که یکی از فرق اسلامی است، امّا عقایدی کاملاً انحرافی دارد. افراد این فرقه، پیرو شخصی به نام «درزی» هستند و عنوان طریقت خود را موحّدون نامیده اند که اساس عقیدةشان بر حلول و تناسخ روح است. (مسئله ای که از نظر اسلام کاملاً مطرود است.)(5)

این طایفه مدت زمانی پیرو خلفای فاطمی مصر بودند تا اینکه در ایام خلیفة ششم فاطمی به دعوت «نشتگین دروزی» به باطنیه ملحق شدند. «دروزیه» در اعتقاد خود به «الحاکم بامر الله» (که به عقیدة دیگران کشته شده است)، متوقف گشته و می گویند که وی غیبت کرده و به آسمان بالا رفته و دوباره به میان مردم باز خواهد گشت.(6)

عمدة طوایف دروزی که اکثراً منتسب به قبیلة بنی کلب هستند، در منطقة رمله (بیابان شرقی فلسطین)، بیابان غربی اردن، جنوب غربی سوریه و بخش هایی از لبنان سکنا گزیده اند.(7) البته تعداد زیادی از دروزی ها نیز به کشورهای اروپایی، آمریکا و استرالیا مهاجرت کرده اند. به طور کلی تخمین زده می شود که حدود یک میلیون دروزی در سراسر جهان زندگی می کنند؛(8)

امّا هستة اصلی این طایفه در مناطق مرزی مابین چهار کشور اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی می باشد. لازم به ذکر است که تعداد دروزی های کشورهای سوریه و لبنان بیش از بقیة مناطق است.

با توجه به این مطلب، به طور خلاصه می توان گفت که افرادی که امروزه با نام دروزی ها شناخته می شوند، همان کسانی هستند که در روایات از آنها با عنوان بنی کلب یاد شده است.

بنابراین روایاتی که دربارة تحرکات بنی کلب یا داییان سفیانی در آخرالزمان بیان شده است، مربوط به احوال قوم دروز می باشد. نکتة دیگر اینکه علت انتساب عبارت داییان سفیانی به بنی کلب، این است که سفیانی ملعون از نسل یزید بن معاویه می باشد، به صورت تلویحی بنی کلب یا دروزی های کنونی، داییان سفیانی هستند؛ زیرا جدة سفیانی از قبیلة بنی کلب می باشد.(9)

پی نوشت ها:

1. مجتبی السادة، شش ماه پایانی، ترجمه محمود مطهری نیا، صص 123-124؛ محمد فقیه، سفیانی و نشانه های ظهور، ترجمه سید شاهپور حسینی، ص 62.

2. یوم الخلاص، ص 671؛ بیان الائمه، ج 2، ص 586.

3. علی کورانی عاملی، عصر ظهور، ترجمة مهدی حقی، ص 116.

4. شش ماه پایانی، ص 192.

 

اوسپید

عضو جدید
آیا ظهور نزدیک است؟

هر چند در روایات به حوادث مربوط به مصر و سوریه در آستانه ظهور فراوان اشاره شده است و برخی از این حوادث هم قابل تطبیق با مطالب مطرح شده در روایات است،ولی با این حال اظهار نظر قطعی و تطبیق صددرصدی این حوادث با حوادث مطرح شده در روایات کار آسانی نیست.

در روایات خروج دابة الارض بعنوان یکی از علائم نزدیکی قیامت مطرح شده و در اینکه دابة الارض چه اوصاف و ویژگی هایی دارد،اختلافی است.دابّـة الأرض يكي از نشانه‌هاي الهي است كه خداوند آن را در آخرالزّمان پديدار مي‌سازد و «قرآن كريم» در اين آيه بدان اشاره كرده است:
«وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ؛1
و چون قول [عذاب] بر ايشان واجب گردد، جنبنده‏اي را از زمين براي آنان بيرون مي‏آوريم كه با ايشان سخن گويد كه مردم [چنان كه بايد] به نشانه‏هاي ما يقين نداشتند.»

خداوند آن را از جمله نشانه‌ها و علامت‌هاي بيانگر نزديكي روز قيامت قرار داده است.2

مسلمانان همگي اتّفاق نظر دارند كه دابّـة الأرض در آخرالزّمان خروج مي‌كند و اقدام به جداسازي مؤمنان و كافران مي‌نمايد. دابّـة الأرض اين كار را از طريق نشانه‌گذاري هر يك از دو گروه و مُهر زدن بر آنها با انگشتر حضرت سليمان(ع) و عصاي حضرت موسي(ع) انجام مي‌دهد.

مسلمانان، چه شيعه چه اهل سنّت، همگي بر خروج «دابّـة الأرض» در آخرالزّمان اتّفاق نظر دارند، امّا آنها در مورد مشخّص كردن مصداق؛ يعني ماهيّت آن دابّـة ، اختلاف نظر دارند. اهل سنّت قائل به اين است كه دابّـة الأرض، جنبنده‌اي از جنبندگان زمين است، امّا شيعيان بر اين باورند كه دابّـة الأرض، يك مرد معيّن است

برخی از روایات اشاره به اين دارند كه دابّـة الأرض يك انسان است و از اين روايات اين‌گونه برمي‌آيد كه ائمة معصومان(ع) مي‌خواسته‌اند ماهيّت آن دابّـة را براي يارانشان توضيح دهند و بگويند كه آن دابّه‌، بشري از بني‌آدم است و از جمله حيوانات نيست، هر چند ائمه(ع) به صورت صريح و آشكار، واژة انسان را در مورد آن به كار نبرده‌اند، امّا انسان بودن آن را مي‌توان با بيانات ائمه در مورد كارها و رفتارهاي آن دابّـة متوجّه شد.

از اباطفيل نقل شده كه او از امام علي(ع) در مورد دابّـة الأرض، سؤال كرد و گفت: با توجّه به اين آيه كه مي‌فرمايد:
«وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ؛
و چون قول [عذاب] بر ايشان واجب گردد، جنبنده‏اي را از زمين براي آنان بيرون مي‏آوريم كه با ايشان سخن گويد كه مردم [چنان‌كه بايد] به نشانه‏هاي ما يقين نداشتند.»

دابّـة چيست؟ امام علي(ع) فرمودند: «اي اباطفيل، از اين صرف‌نظر كن.» عرض كردم: اي اميرمؤمنان(ع) قربانت گردم، به من بگوييد آن چيست؟ فرمودند: «آن دابّه‌اي (جنبنده‌اي) است كه غذا مي‌خورد و در بازارها راه مي‌رود و با زنان پيمان زناشويي مي‌بندد.»

در روايت ديگري از عمران بن ميثم از عبايه آمده است، مردي نزد امام علي(ع) آمد و در مورد «دابّـة » از ايشان سؤال كرد: گفت: در مورد دابّـة براي من سخن بگو، امام فرمود: «چه از آن مي‌خواهي؟» گفت: مي‌خواهم بدانم آن چيست؟ فرمود: «آن دابّه‌اي (جنبنده‌اي) مؤمن است كه قرآن مي‌خواند و به رحمان (خداوند) ايمان دارد و غذا مي‌خورد و در بازارها راه مي‌رود.»(ماهنامه موعود شماره 118)

نیز طبق برخی از روایات مراد از «دابة الارض» رجعت امام علی(ع) است:

امام باقر (ع) از حضرت علی (ع) نقل می کنند که فرمود: «من تقسیم کننده بهشت و دوزخم، کسی وارد آن ها نمی شود جز براساس تقسیم من. من فاروق اکبرم. من پیشوای آیندگانم، من گزارشگر گذشتگانم، جز رسول اکرم (ص) کسی بر من پیشی نمی گیرد. او و من در یک صراط هستیم، جز این که این صراط به نام اوست. به من شش فضیلت داده شده: 1. علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شد. 2. سخن فصل (جدا کننده حق و باطل) به من عطا شد. 3. من صاحب رجعت ها هستم. 4. فرمانروائی کل به من عطا شده. 5. من صاحب عصا و میسم هستم. 6. من (دابه الارض) هستم که با مردم سخن خواهم گفت. [3]

امام صادق (ع) می فرماید: روزی رسول اکرم (ص) وارد مسجد و مشاهده کردند که امیر مؤمنان (ع) شن های مسجد را زیر سرش بالش کرده و خوابیده است. با پای مبارکشان او را حرکت دادند و فرمودند: «ای دابه الارض! برخیز» یکی از اصحاب گفت: ای رسول گرامی! آیا ما همدیگر را با این نام بخوانیم؟ فرمود: نه، به خدا سوگند که این نام به او اختصاص دارد. او همان «دابه الارض» است که خدا تبارک و تعالی در کتابش فرموده: «چون سخن بر آن ها فرود اید جنبنده ای را از زمین بیرون می آوریم و برای مردم سخن می گوید که مردم به آیات ما باور نمی کردند.» سپس خطاب به علی (ع) فرمود: «ای علی! چون آخرالزمان فرا رسد خداوند تو را در زیباترین صورتی ظاهر می سازد و در دست تو میسمی (آهنی) هست که دشمنانت را با آن علامت می گذاری». [4]

رسول اکرم (ص) در وصف «دابه الارض» فرمود: «تیز پائی به او نمی رسد، فرار کننده ای از او فوت نمی شود. مؤمن را نشان مؤمن، و کافر را نشان کافر می زند. عصای حضرت موسی و انگشتر حضرت سلیمان با اوست.»[5]

امام صادق (ع) از رسول اکرم (ص) نقل می کند که در شب معراج گفته شد: «ای محمد! علی اول است، زیرا او نخستین امامی است که پیمان مرا پذیرفته است. علی آخر است، زیرا او آخرین امامی است که روحش را قبض می کنم. او همان دابه است که با مردم سخن می گوید.» [6]



پي‌نوشت‌ها:
[1]. سوره نمل (27)، آيـه 82.

[2]. بحارالأنوار، ج 9، ص 204؛ منتخب الأثر، ص 444.

[3] تفسیر برهان، ج 3، ص 209؛ نورالثقلین، ج 4، ص 97؛ تفسیر صافی، ج 4، ص 75

[4] بحارالانوار، ج 39، ص 243؛ تفسیر قمی، ص 479؛ تفسیر صافی، ج 4، ص 74، نورالثقلین، ج 4، ص 98، تفسیر برهان، ج 3، ص 209

[5] بحارالانوار، ج 6، ص 300؛ مجمع البیان، ج 7، ص 234؛ نورالثقلین، ج 4، ص 98؛ تفسیر صافی، ج 4، ص 75

[6] بحارالانوار، ج 40، ص 38 و بصائر الدرجات، ص 150.
 

سحر صبح

عضو جدید
سوالاتی پیرامون حوادث پیش از ظهور
هر که میداند جواب بدهد

با سلام خدمت کارشناسان امر مهدویت و آخر الزمان چون متاسفانه بیشتر تاپیکها بسته شده بودن من سوالاتم را در اینجا مطرح کردم که دیگر میدران عزیز میتونن در قسمت مربوطه انتقال بدن
چند سوال در مورد علائم پیش از ظهور از خدمتتون داشتم که امیدوارم با سند و محکم جواب بدین؟
1. قیس کیست
2.مسجد شهر دمشق دقیقا کجاست (روایات داریم خراب شدن قسمتی از مسجد دمشق)
3.روستا جابیه و حرستا در کجای سوریه هستش؟ آیا خراب شدن یا هنوز سالم هستش
4.قبیله بنی کلب در کجای هستند؟اگر در سوریه هستند دقیقا کجای سوریه؟


اینها رو توی گوگل بزنید شاید جوابو بیابید:
قیس کیست
مکان مسجد دمشق
روستا جابیه حرستا سوریه
قبیله بنی کلب
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی دعای عهد داریم:
انهم یرونها بعیدا و نراه قریبا
.
نشانه های قبل ظهور که حتما همه اش دقیقا قبل ظهور نیست. یکیش ممکنه خیلی قبل تر از ظهور باشه یکیش ممکنه اصلا پیش نیاد
اونی که مهمه
نقش ما و قدمهایی که ظهور آقارو نزدیک میکنه ان شاالله
 

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
راست کلیک کپی . راست کلیک پیست

اینهمه متنو انتظار دارین کسی بخونه؟؟؟
 

Similar threads

بالا