آمــــــوزش ِ عکاســـــــی ِ معمـــــــاری

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ساخت بناهای متفاوت توسط بشر برای منظورها و كاربردهای مختلف بوده است. بناهای مذهبی، دولتی، صنعتی، یادبود، تجاری، مسكونی و گونه های مختلف دیگر هر یك كاربردی ویژه دارند كه بی تردید شكل ظاهری آن ها نیز متفاوت است. اقوام مختلف با توجه به فرهنگ و بینش خود، برای ساخت و تزیین برخی بناها اهمیت بیشتری قایل هستند. مثلاً مسلمانان همواره در ساخت و تزیین مساجد، زیارتگاه ها و اماكن مذهبی با هنرمندی و ظرافت خاصی عمل كرده اند، به گونه ای كه مشابه آن در دیگر بناها كمتر یافت می شود. تنوع این بناها نیز بسیار چشمگیر است كه در هر نقطه و مكانی به شیوه ای خاص بوده است. توده مواد موجود در فضا كه به صورت یك یا چندین حجم توخالی ساخته می شوند، معماری را شكل می دهد. این فضاهای توخالی برای فعالیت انسان هاست. به جز مواردی خاص، معماری هنر نیست. حتی بناهای یادبودی كه ظاهراً استفاده ای عملی ندارند، به مناسبتی خاص و به یادگار مسأله ارزشمندی كه برای كل جامعه مهم است، بنا شده اند. ایستگاه راه آهن، ساختمان یك كارخانه، ساختمان اداری و... با توجه به كاربردشان ساخته و تزیین می شود. در ساختمان بنا، علاوه بر هدف و فضا، جنس مواد نیز موضوع مهمی است كه متناسب با شرایط اقلیمی و نقشه ساختمان از مصالح گوناگونی استفاده می شود.
اولین گام در عكاسی معماری آگاهی از این عوامل است. عكاس باید برای كسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت كافی صرف كرده و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی كند. در مورد اغلب بناهای تاریخی، مطالبی در كتاب ها و بعضاً دفترچه های راهنمای مربوطه چاپ شده كه برای شروع، راهنمایی های مناسبی در اختیار عكاس قرار می دهد.


تجهیزات مورد نیاز
۱- دوربین: ثبت و ضبط دقیق ترین جزییات در عكاسی معماری ضروری است و باید با وسواس، تصویرهایی با كیفیت بسیار خوب ارائه كرد. بنابراین، در عكاسی معماری اغلب از دوربین های قطع بزرگ و قطع متوسط یا از دوربین ها و بك دیجیتال با كیفیت بالا استفاده می شود. در عكاسی معماری باید خطوط و سطوح عمودی بنا در تصویر كاملاً عمودی باشند و چون با دوربین های قطع بزرگ به سادگی می توان پرسپكتیو صحنه را كنترل و اصلاح و خطوط و سطوح را عمودی ثبت كرد، از این دوربین ها بیشتر استفاده می شود. البته با دوربین های SLR و لنزهای Perspective Correction نیز می توان به عكاسی معماری پرداخت. با لنزهای Perspective Correction تا حدودی می توان پرسپكتیو را كنترل كرد و یا در صورت عدم دسترسی به لنزهای Perspective Correction تلاش شود كه در حد مقدور خطوط عمودی ساختمان دچار اغتشاش نشود و تصویرهایی با كیفیت مطلوب ارائه شود. به عبارتی دیگر از اصول اولیه عكاسی معماری، كج نبودن خط افق در تصویر، عمود بودن كامل ساختمان و خطوط و سطوح عمودی آن در تصویر است، اما در مورد بناهای مدرن كه كیفیت گرافیكی نمای آن ها چشمگیرتر است، می توان از زوایای غیرمتعارف و وجود پرسپكتیو سود جُست و اندكی از اصول اولیه چشم پوشی كرد.
۲- سه پایه: عكاسانی كه به كیفیت و وضوح كامل تصویر خود می اندیشند، استفاده از سه پایه عكاسی را بسیار جدی تلقی می كنند. از سویی دیگر برای این كه تصویر از بیشترین وضوح برخوردار باشد، نباید در محیط های كم نور یا فضاهای داخلی بدون آن كه دوربین بر روی سه پایه نصب باشد، اقدام به عكاسی كرد.
۳- حساسیت زیاد و فوق العاده زیاد كمتر در عكاسی معماری مورد استفاده قرار می گیرند. زیرا حساسیت زیاد با افزایش دانه ها، جزییات تصویر را كاهش می دهند. از این رو استفاده از فیلم یا حالت هایی با حساسیت متوسط و كم برای كاهش دانه ها و افزایش جزییات در تصویر ضروری است. ۴- *****: *****های زرد، نارنجی و قرمز در عكاسی سیاه و سفید برای تشدید كنتراست ابرها و آسمان و كنترل تیرگی آسمان و ***** پولاریزه برای از بین بردن انعكاس های نامطلوب در شیشه ها و هم چنین تیره كردن آسمان در عكاسی رنگی بیشترین استفاده را در عكاسی معماری دارد. هم چنین *****های تصحیح در عكس برداری رنگی از فضاهای داخلی كه با منابع نور مختلف روشن شده است، كاربرد دارد.
نقش نور در عكاسی معماری
اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند كه مجموع این ابعاد، حجم را به وجود می آورد. اما هنگامی كه اجسام به تصویر در می آیند، خصوصیات سه بُعدی آن ها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان می شود. درست است كه توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس كنیم، اما به كمك سایه روشن هایی كه بر روی حجم مورد نظر تشكیل می شود، می توان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد كرد. حجم هایی كه به طور یكنواخت و یك دست روشن شده باشند و یا به طور یك دست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجسته نمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عكاسی معماری اهمیت فوق العاده ای دارد. اغلب عكاسان برای عكاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا كه این نور كنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایه هایی عمیق ایجاد می كند. در عكاسی معماری ایده آل آن است كه نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی كه در تصویر مورد توجه اصلی قرار می گیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد. بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح كه آفتاب به آن ها می تابد و بناهایی كه نمای اصلی آن ها رو به مغرب است، هنگام عصر عكس برداری شوند. هنگام عكس برداری در نور صبحگاهی، برای این كه بنا در تصویر از برجسته نمایی بهتری برخوردار باشد ترجیحاً سایه هایی كه در سمت چپ ساختمان ایجاد می شود، در تصویر بگنجانید و هنگام عكس برداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عكس برداری اندكی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایه های ایجادشده نیز در تصویر بیاید. نورهای بسیار ملایم و بدون سایه مانند نور هوای ابری یا مه آلود، احساس برجسته نمایی را در تصویر كاهش می دهد. عكس برداری از بناهای تاریخی و قدیمی در شب هنگام(زیر نور ماه) حالت جالبی را برای نشان دادن قدمت آن ها به وجود می آورد. هم چنین اغلب بناها هنگام شب زیباترند، به ویژه اگر از آن ها عكس رنگی گرفته شود. تداخل و تركیب رنگ های حاصل از نورهای مختلف موجود نیز بر جلوه و زیبایی تصویر می افزاید. دقت در نورسنجی استفاده از سه پایه و سیم دكلانشور نكات مهم در این شرایط است. عكاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور تصویری را می سازد كه فقط كلیاتی از ساختمان دیده می شود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عكاسی است، موضوع كاملاً تیره دیده می شود و حالتی مرموز به خود می گیرد.



عكس برداری از جزییات ساختمان


علاوه بر نمای كلی، جزییات قابل توجه بنا از قبیل نقش و نگارها، كاشیكاری ها و تزیینات روی دیوارها موضوع های خوبی برای عكاسی معماری تلقی می شود. استفاده از نور مایل به ویژه برای عكس برداری از نقوش برجسته و كنده كاری شده و هم چنین درهای حجاری شده برای تأكید بر برجستگی ها و نقوش آن ها ایده آل است. برای این كه ابعاد و شكل جزییات مورد عكس برداری دچار اغراق یا اغتشاش نشود، بهتر است از لنزهای تله و حتی المقدور از نمای كاملاً روبرو عكس برداری انجام شود. لنزهای گوناگون تأثیرات مختلفی در تصویر نهایی به جا می گذارند. لنزهای واید در فواصل نزدیك ابعاد و تناسب های سطوح نزدیك را درشت تر كرده و آن ها را دچار دگرونی می كند و سطوح دورتر را كوچك تر نمایان ساخته و فضای گسترده تری را به تصویر می كشد. لنزهای تله برای عكس برداری از فاصله دور یا عكس برداری از جزییات بنا با درشت نمایی بیشتر مناسب تر است. این لنزها زاویه دید بسته تری دارند و فضای كمتری را به تصویر می كشند اما اگر از فاصله ای مناسب كه كل بنا در تصویر بگنجد عكس برداری انجام شود با این روش خطوط، سطوح و ستون های موازی عمودی بنا در تصویر موازی و عمودی دیده می شود. در صورت عدم دسترسی به دوربین های قطع بزرگ یا لنزهای Perspective Correction روش مفیدی برای اصلاح پرسپكتیو در عكاسی معماری است.
▪ حذف زواید: اگر در فضای جلو بنا عوامل زائدی مانند تیرچراغ برق، درخت و مانند این ها وجود داشته باشد می توان به بنا نزدیك تر شد و از لنزهای واید استفاده كرد. بدین ترتیب عوامل نامطلوب از كادر تصویر خارج می شود.
▪ قاب كردن بنای معماری: هنگام عكس برداری با لنزهای واید، اغلب فضای آسمان زیادی در تصویر وجود دارد. برخی از عكاسان ترجیح می دهند آسمان یك دست و صاف در تصویر نباشد. در این صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت بالای تصویر فضای خالی آسمان را پر می كنند. درخت و شاخ و برگ آن نباید روی ساختمان را بپوشاند. این شیوه را اصطلاحاً قاب كردن نیز می نامند. قاب كردن با عناصر و عوامل موجود در محیط صورت می گیرد. ابتدا باید زاویه دید مناسب دوربین پیدا شود سپس در شرایط نوری مطلوب لنز مناسب انتخاب و عكس برداری صورت گیرد. برای این كه بتوان بُعد و حجم بنا را در تصویر نشان داد و كمپوزیسیون های جالب تری ایجاد كرد، باید زوایای متنوعی را جستجو كرد. چنین نیست كه در عكاسی معماری همیشه از زاویه روبرو آن هم از فاصله ای نسبتاً دور كه نمای ساختمان در تصویر گنجانده شود، عكس برداری صورت گیرد. مثلاً می توان به یكی از سطوح ساختمان به گونه ای نزدیك شد كه سطح جانب دوربین در پلان اول تصویر بزرگ تر دیده شود و مابقی در پلان های بعدی قرار گیرد. در چنین مواقعی نیز باید تمام صحنه از وضوح كافی برخوردار باشد و سطوح و خطوط عمودی بر قاعدهٔ تصویر عمود قرار گیرند و اگر از لنز واید استفاده می شود، نباید اعوجاج ایجاد شود، بنابر این استفاده از لنزهای واید Perspective Correction و در صورت عدم دسترسی از لنزهای واید ۳۵ میلیمتری یا حداكثر ۲۸ میلیمتری توصیه می شود. توجه به محیط اجتماعی و جغرافیایی پیرامون بنا اهمیت ویژه ای دارد. باید رابطه و موقعیت بنای معماری را با منظره اطراف آن درنظر گرفت.
▪ وجود عامل زنده در بنا: بنای معماری، موجودی زنده نیست، باید دقت كرد كه حضور موجودات زنده در تصویر بیشترین توجه را به خود جلب می كند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آن ها دقت كنید و توجه داشته باشید كه فضای كمی را اشغال كند و لطمه ای به كل تصویر نزند. البته وجود این عوامل مقیاس مناسبی برای نشان دادن ابعاد ساختمان است.



__________________________

تهيه و تنظيم: زينب گودرزي
استاد راهنما: محسن گلزاريان

منبع: سایت http://www.foto.ir
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

تبسم

عضو جدید
كنترل كنتراست در عكاسي ديجيتال، قسمت دوم
روشهاي زمان‌دهي، موقعيت‌دهي و نقطه‌ديد
روشهايي براي كنترل كنتراست هست كه به عكاسي در زمان مناسب، يا تغيير نقطه ديد شما بستگي دارد. استفاده از اين روشها وابسته به سوژه مورد عكاسي است. طبيعي است كه اگر از سوژه‌هاي متحرك و سريع عكاسي مي‌كنيد (عكاسي حيات وحش، ورزشي، عكاسي ميداني و خياباني، حوادث و نظاير آن) بسياري از اين روشها عملي نيستند. اما اگر عكاسي شما منظره، توريستي، معماري و نظاير آن است، ممكن است بتوانيد با اين روشها كنتراست را بخوبي كنترل كنيد.

مشكلات نور وسط روز
تا جايي كه ممكن است از عكاسي در نور آفتاب وسط روز كه نوري تخت از بالاي سر با سايه‌هاي تند دارد، پرهيز كنيد. اين نور به هيچ وجه جالب نيست، نه براي عكاسي از مردم و نه براي منظره. معمولا در چنين شرايطي، نور از محدوده ديناميكي سنسور دوربين شما فراتر خواهد رفت.
كنتراست و ابر
نور روزهاي ابري (بخصوص با ابرهايي سفيد و با تيرگي متوسط) براي بسياري از انواع عكاسي عالي است. لايه‌هاي ابر، نور شديد آفتاب را كم مي‌كند و آن را به گونه اي پخش مي‌كند كه با كاهش محدوده ديناميكي، امكان گرفتن عكسي خوب از سايه و روشن‌هاي موجود را براي شما فراهم مي‌كند. روزهاي ابري شديد كمي عكاسي مشكل است. لايه تيره ابر باعث مي شود كه نور بسيار كم و تخت داراي تلالو اندكي باشد. در چنين شرايطي، مي‌توانيد بر روي عكاسي معماري، ماكرو، گلها و سوژه‌هاي مشابه تمركز كنيد. جالب است كه عكس سوژه‌هاي داراي رنگهاي متنوع و زياد در چنين شرايط نوري خيلي خوب مي‌شود.
در ابتدا و انتهاي روز كه نور قابل كنترل‌تر است عكاسي كنيد
اندكي قبل از طلوع آفتاب، در هنگام طلوع، و اندكي بعد از طلوع عكاسي كنيد. كنتراست كلي در اين زمانها بسيار كمتر از مواقع ديگر است، چون نور خورشيد مجبور است بخاطر زاويه كمتر نسبت به موقعيت شما، مسافت بيشتري را در اتمسفر نفوذ كند. به علاوه، سايه‌هاي بلند ناشي از ارتفاع كم خورشيد، منظره را جذاب‌تر مي‌كند و نیز رد نور جزئیات بافت های مختلف را به خوبی نمایش می‌دهد. در چنین اوضاعی باید آماده تغییر سریع تنظیمات نورسنجی باشید و بدانید که از چه می‌خواهید عکس بگیرید، زیرا میزان نور، رنگ آن و کیفتش به سرعت در حال تغییر است. مشابه با همین وضعیت، در یک ساعت مانده به غروب آفتاب، خود غروب و بخصوص نیم ساعت یا همین حدود پس از غروب زمانی ایده‌آل به ویژه برای عکاسی منظره می‌باشد. در این زمان کنتراست به تدریج کم می‌شود و شما می توانید به سادگی تمام محدوده سطوح مختلف نور را عکاسی کنید. نور قبل از غروب بسیار گرمتر از نور معمولی روز است و گرمای رنگها می‌تواند تصویر شما را برجسته کند. حتی بعد از پایین رفتن خورشید هم دست از عکاسی بر ندارید. بعضی اوقات حتی در زمانی که فکر می‌کنید دیگر زمان عکاسی به پایان رسیده است، با تعجب خواهید دید که خورشید که اکنون از سطح افق پایینتر است نور بهتری را ایجاد کرده است.

نقطه دید بهتری را انتخاب کنید

تغییر نقطه دید یا موقعیت می‌تواند یک راه عالی برای دستیابی به کنتراست تصویر مناسب باشد. اگر در یک روز آفتابی در حال عکاسی از مردم هستید، به سادگی به یک ناحیه سایه بروید. در سایه نه تنها کنتراست بسیار کمتر می‌شود، بلکه چشم سوژه ها نیز بخاطر نور خورشید نیمه بسته نمی‌شود. برای عکس‌های معماری یا مناظر شهری، دیگر وجوه ساختمان را برای گرفتن عکسی بهتر بررسی کنید. ممکن است بتوانید موقعیتی را پیدا کنید که بخاطر یک نور متفاوت کنتراست تصویر کاهش یابد.
دسته دیگر از پیشنهادات مربوط به کنترل کنتراست، روش‌هایی را شرح می‌دهد که می‌توانید تنظیمات دوربین و نورسنجی را به گونه‌ای تغییر دهید تا بهترین نتیجه ممکن بدست آید:
روشهای تنظیم دوربین و نورسنجی
علاوه بر تنظیمات فیزیکی نور و زمان یا موقعیت عکاسی، عکاسان محدوده قابل دسترسی از ابزار را روی دوربین خود در اختیار دارند تا محدوده دینامیکی دوربین را با کنتراست تصویر هماهنگ کنند. بسیاری از این پیشنهادات به مشخصات ویژه دوربین دیجیتال شما وابسته خواهد بود. در اینجا سعی شده است که راهنمایی‌ها وسیع و کلی باشند تا برای تمام عکاسان با دوربین‌های مختلف مفید باشد. اما ناچارا بعضی راهنمایی‌ها مربوط به دوربین‌های خاصی است که با آنها آشنایی بیشتری داشته‌ایم. توضیحات این بخش بیشتر بر اساس دوربین‌های کانن عرضه شده، ولی ماهیتا با بسیاری از دوربین‌های برند دیگر مانند نیکون، فوجی، پنتاکس و سونی یکسان است و فقط ممکن است بعضی از اصطلاحات در آنها بهنامی دیگر شناخته شود.
از هیستوگرام دوربین استفاده کنید.
نمایش یک هیستوگرام که نورسنجی مناسبی را نشان می دهد. اگر دوربین شما دارای امکان نمایش هیستوگرام است، عکسهای آزمایشی با رزولوشن پایین و با سطوح نورسنجی متفاوت بگیرید (با استفاده از امکان جبران نوری یا تنظیم دستی نور) و سپس هیستوگرام های بدست آمده را بررسی کنید. سعی کنید عکسی بگیرید که نمودار هیستوگرام آن در وسط واقع شده و در دو انتهای تاریک و روشن (چپ و راست) آن نمودار خط عمودی را قطع نکرده باشد. این یک نورسنجی ایده‌آل برای یک منظره کم نور است. ولی فرض می‌کنیم شرایط نوری خاصی داریم که با اعمال هر نورسنجی، قادر به رسیدن به چنین وضعیتی نیستیم.
کارت خاکستری را فراموش نکنید.
استفاده از کارت خاکستری 18 درصد در عکاسی فیلمی برای دستیابی به نورسنجی خوب، قدمتی طولانی دارد. با پر کردن کل سطح سنسور دوربین با یک مقدار معین خاکستری و نورسنجی بر اساس آن، می‌توان فرض کرد که طیف‌های روشن‌تر و تاریک‌تر نیز به درستی در عکس ثبت می‌شود. عکاسان دیجیتال نیز می‌توانند با کمی تغییر از این روش استفاده کنند. شرایط نوری پیچیده یا دشوار، کارت خاکستری (یا حتی یک پارچه که دارای همان تیرگی است) را در همان نوری که می‌خواهید عکاسی کنید قرار دهید. دوربین را به آن نزدیک کنید یا لنز را زوم کنید تا تمام کادر با طیف خاکستری مشخص شده پر شود. دوربین را طوری تنظیم کنید تا حداکثر اطلاعات قابل دستیابی را روی صفحه نمایش نشان دهد. وقتی مقدار دیافراگم و سرعت شاتر مورد نظر روی صفحه دیده شد، آن را به خاطر بسپارید یا جایی یادداشت کنید. اکنون روی منظره مورد نظرتان فوکوس کنید. اگر نورسنج دوربین، تنظیمات متفاوتی را نشان می‌دهد، با استفاده از جبران نوری دوربین یا قرار دادن دوربین در مد دستی و تغییر تنظیمات نورسنجی دوربین را مطابق آنچه که با کارت خاکستری اندازه‌گیری شده است تنظیم نمایید. با این کار می‌توانید مطمئن شوید که بهترین سطح نورسنجی را بر اساس نور موجود، خواهید داشت. البته می‌توانید در صورتی که می‌خواهید منظره را روشنتر یا تیره تر ثبت نمایید، این تنظیمات را به دلخواه خود تغییر دهید.
از یک کارت کالیبره کردن هیستوگرام استفاده کنید.
کارت کالیبره کردن هیستوگرام
در صورتی که دوربین شما دارای امکان نمایش هیستوگرام است، می توانید از یک فکر هوشمندانه برای بهینه کردن کنتراست در نورسنجی خود استفاده کنید. در این روش به جای یک کارت خاکستری خالص، می‌توانید از یک کارت سفید/خاکستری/سیاه برای ارزیابی نور و تنظیم نورسنجی دوربین بر اساس نور موجود استفاده کنید. روش این کار اینطور است که ابتدا یک عکس نمای نزدیک از یک کارت سه بخشی که دارای یک بخش کاملا سیاه، یک بخش خاکستری 18 درصد و یک بخش کاملا سفید است می‌گیرید. شما می‌توانید این کار را خودتان هم درست کنید یا آماده بخرید. (این کارتها به نام "Digital Calibration Target" به فروش می رسند، ولی بی دلیل قیمت بالایی دارند و ترجیح دارد که خودتان نسبت به ساخت آن اقدام کنید).


هیستوگرام حاصل از کارت کالیبراسیون هیستوگرام
با بررسی هیستوگرام این عکس آزمایشی بخشهای سفید و سیاه به صورت میله هایی در نمودار هیستوگرام نشان داده می‌شود (چون اساسا مقادیر یکسانی از شدت روشنایی دارند)، در حالی که بخش خاکستری به صورت یک برآمدگی درمیانه نمودار دیده می‌شود. با توجه به محل این نشانه ها، می توانید قضاوت کنید که هیستوگرام دوربین شما به خوبی تنظیم شده است یا نه؟ مثلا اگر میله مربوط به بخش سفید در قسمت انتهای راست نمودار واقع شده باشد، و توسط دیواره نمودار قطع شده باشدیا به آن رسیده باشد، به شما نشان می‌دهد که احتمالا در عکس واقعی مناطق روشن تصویر دچار نوردهی بیش از حد (اوراکسپوز) خواهد شد. مشابه همین حالت، اگر میله‌ای که بخش سیاه را نشان می دهد دقیقا در سمت چپ محور نمودار واقع شده باشد، به شما گوشزد می کند که شما در معرض خطر از دست دادن جزئیات در مناطق کم نور تصویر قرار دارید.
با مرور نمودار هيستوگرام، مي‌توانيد ميزان نوردهي را کم يا زياد کنيد تا مقادير نمودار را در وسط قرار دهيد و مطمئن شويد که هم محدوده روشن و هم تيره قابل مشاهده است و اندکي هم فضا در طرفين نمودار باقي مانده است. اگر دو حد روشنايي و تاريکي در دو طرف انتهاي نمودار قرار گرفته باشند نشانه خوبي است که نوردهي انتخاب شده کنتراست زيادي دارد و مي‌توانيد از بعضي روشهاي شرح داده شده دراين مقاله نظير نوردهي متفاوت، تغيير موقعيت، تغيير تنظيمات کنتراست دوربين و مانند آن استفاده نماييد تا کنتراست را تا حدودي کاهش دهيد.

آيا دوربين‌ شما قابليت تنظيم پارامترهاي تصوير را دارد؟


منوي پارامترهاي Canon 10D


تنظيمات پارامتر – در اين حالت تنظيم براي کنتراست بالا
اگر دوربين شما امکان تنظيم مستقيم پارامترهاي کنتراست تصوير را دارد (همانند کانن 10دي)، بدانيد که يک ابزار ارزشمند براي تنظيم محدوده ديناميکي دوربين با صحنه مورد عکاسي در اختيار شما است. اين تنظيم متعلق به کاربر شما را قادر مي‌کند که تنظيمات پيش فرض سنسور دوربين را تغيير دهيد وتصاويري را با سطح کنتراست بالاتر يا پايين‌تر ثبت کنيد.
توجه: اگر در مد RAW عکاسي مي‌کنيد، اين تنظيم کنتراست هنگام تبديل فايل RAW تاثير گذار خواهد بود، نه در زمان عکاسي. براي ساير مدهاي عکاسي تنظيمي در حد 2+ تا 2- براي کنتراست قابل انتخاب مي‌باشد. اين تنظيم مي‌تواند در شرايط نوري پيچيده کمک بسياري به شما کند. به ياد داشته باشيد که يک عکس آزمايشي بگيريد و براي اينکه ببينيد نمودارهاي شدت نور به چه اندازه باز يا فشرده شده‌اند، نمودار هيستوگرام را بررسي کنيد.
بهترين عکس از دو محدوده متفاوت
اگر صحنه‌اي که عکاسي مي‌کنيد ثابت است و نور به سرعت تغيير نمي‌کند (در غروب و طلوع و هواي نيمه ابري و طوفاني تغييرات نور شديد است) يک پيشنهاد ديگر هم وجود دارد که به وجود يک سه‌پايه بستگي دارد. اگر سه پايه شما همراهتان است، بر اساس تجربه عکاسان حرفه‌اي، بهترين و ساه‌ترين پيشنهاد براي بهبود کلي تمام عکسها اين است که تا جايي که مي‌توايند عکس هايتان را با سه پايه بگيريد (بخصوص وقتي نور درخشان نيست). با استفاده از يک سه پايه، با گرفتن دو عکس از هر منظره به جاي يک عکس مي‌توانيد به محدوده ديناميک بسيار وسيعي دست يابيد. در عکس اول مي‌توانيد تنظيم را بر اساس نواحي روشن تصوير انجام دهيد و نگران نواحي سايه و تيره نباشيد. در تصوير دوم تنظيم را بر اساس نواحي سايه و تيره انجام دهيد و اجازه دهيد نواحي روشن اوراکسپوز شود. سپس با استفاده از فتوشاپ يا برنامه پردازش تصوير ديگري مي‌توانيد اين دو عکس را با هم ادغام کنيد تا بهترين عکس دربرگيرنده هر دو محدوده نوري در يک شرايط نوري پيچيده را ايجاد کنيد.
اميدواريم که اين مقاله دو قسمتي در کنترل کنتراست در عکاسي ديجيتال به کارتان بيايد. اين مقاله ترجمه‌اي از مقاله آقاي Edwardo بود که در سايت ايشان منتشر شده است و حاصل سالها تجربه عکاسي و آموزش ايشان است.
 

تبسم

عضو جدید
عكاسي


نقش شاتر و ديافراگم در تصوير
دوربين مهم ترين عامل خلاقيت در عكاسي بوده كه عكاسان مختلف بر مبناي ذهنيت خود به محيط پيرامون و صحنه هاي گوناگون در طبيعت پرداخته اند شاتر و ديافراگم از قسمتهاي اصلي دوربين هاي عكاسي هستند كه امكانات بسيار زيادي در اختيار عكاس قرارمي دهند.


سرعت شاتر
شاتر زمان نوردهي به فيلم را كنترل مي كند و بر عوامل متحرك موضوع نيز تأثير دارد. سرعتهاي كم شاتر،عوامل متحرك را محو و سرعتهاي زياد آن، عوامل متحرك صحنه را ثابت و بدون حركت ثبت مي كند. از قديم ترين شيوه هاي القاي جنبش و حركت در عكاسي نشان دادن حالت كشيدگي عناصر متحرك در تصوير است در عكسبرداري با سرعت كم شاتر سعي شود فضاها و عناصر ثابت در صحنه از هرگونه كشيدگي و محو شدن مبرا باشد. كه بهتر است براي اين كار دوربين بر روي سه پايه نصب شود تا از لرزش جلوگيري شود.


عوامل مؤثر در استفاده از سرعت شاتر براي بازنمايي حركت
الف) جهت حركت عامل متحرك : هنگامي كه سمت حركت به موازات دوربين باشد براي ثابت كردن آن سرعتهاي شاتر زياد مورد نياز است و اگر سمت حركت عامل متحرك عمود بر دوربين صورت بگيرد سرعت شاتر كمتري لازم است.

ب) فاصله كانوني لنزها: هنگامي كه از لنزهاي «تله» استفاده مي شود بايد از سرعتهاي بيشتري براي ثابت كردن حركات بهره گرفت و با لنزهاي گشاد زاويه (وايد) سرعتهاي كمتري مورد نياز است.

ج) فاصله دوربين تا موضوع : هنگامي كه فاصله دوربين تا موضوع كاهش مي يابد لازم است از سرعتهاي شاتر بالاتر استفاده گردد.

د – همسويي دوربين با موضوع متحرك : از ديگر شيوه ها در اين زمينه همسويي دوربين با جهت حركت موضوع متحرك است.

پانينگ روشي است كه دوربين هم جهت با حركت موضوع بر حول محور بدن عكاس به حركت در مي ايد و در اثناي حركت، عكسبرداري انجام مي شود. در تصوير نهايي موضوع متحرك از وضوح و جزييات بيشتري برخوردار است اما فضاي زمينه كشيده و محو است.




عوامل مؤثر بر عمق ميدان وضوح در تصوير



علاوه بر ديافراگم ،‌فاصله دوربين تا موضوع و فاصله كانوني لنز دوربين بر عمق ميدان وضوح تصوير تأثير دارند.



فاصله دوربين تا موضوع
با كاهش فاصله دوربين و موضوع عمق ميدان كاهش مي يابد و اگر فاصله دوربين بيشتر از بي نهايت لنز باشد ديافراگم آن لنز بر عمق ميدان وضوح بي تأثير است.


تأثير فاصله كانوني لنزها بر عمق ميدان وضوح
عمق ميدان لنزهاي تله، كمتر از نرمال و عمق ميدان لنزهاي وايد بيش از لنزهاي نرمال است. بايد عكاس هنگام عكسبرداري از مقدار فضاي نهايي تصوير آگاه باشد زيرا هنگام عكسبرداري در منظره ياب دوربين هيچ تصويري ديده نمي شود.


شيوه هاي اطلاع از عمق ميدان وضوح هنگام عكسبرداري
1 – استفاده از دكمه عمق ميدان
2 – جدول عمق ميدان روي لنز
3 – جدول عمق ميدان مندرج در دفترچه راهنماي لنز



دكمه عمق ميدان
با بستن ديافراگم و كاهش شدت نور در منظره ياب تصوير تاريكتر مي شود به اين علت در محيطهاي كم نور نمي توان از دكمه عمق ميدان استفاده كرد.



جدول عمق ميدان روي لنزها


بر روي حلقه واضح سازي اعداد ديافراگم، به صورت قرينه حك شده اند براي مطلع شدن از عمق ميدان تصوير ابتدا موضوع را واضح مي كنند. سپس به طريقه نور سنجي، ديافراگم مناسب محاسبه و انتخاب مي شود. عدد ديافراگم انتخاب شده بر روي جدول عمق ميدان يافته ميشود و اعداد متراژ مقابل اين دو عدد، محدوده فضاي واضح تصوير را مشخص مي كنند.



جدول عمق ميان مندرج در دفترچه راهنماي لنز
در دفترچه راهنماي اغلب لنز ها جدول هايي درج مي شود كه مقدار عمق ميدان وضوح براي ديافراگمهاي مختلف و با فواصل گوناگون معين شده است. ناواضحي،‌فضاي پشت بعد و فاصله بين پلانهاي تصوير را افزايش مي دهد و چشم بيننده را بر روي عامل واضح متمركز مي سازد.


پانينگ چيست؟
روشي است كه دوربين هم جهت با حركت موضوع بر حول محور بدن عكاس به حركت در مي آيد و در اثناي حركت، عكسبرداري انجام مي شود.


ديافراگم چه عملي را انجام مي دهد؟
شدت نور را كه از لنز عبور مي كند به عهده دارد و در عمق ميدان وضوح تصوير مؤثر است.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

تبسم

عضو جدید
كاربرد لنزها درعكاسي
امروزه لنز تركيبي از چندين عدسي است كه از مهمترين قسمتهاي دوربين محسوب مي شود لنز يكي از عوامل تعيين كننده كيفيت تصوير است و نقش بسيار مهمي بر جنبه هاي زيباشناسانه تصوير دارد. لنزها گستردگي و تنوع چشمگيري دارند كه مي توان آنها را به چند دسته تقسيم كرد:‌لنزهاي نرمال – وايد – چشم ماهي – تله فوتو – آيينه اي – زوم – ماكرو و لنزهاي اصلاح پرسپكتيو يا PC


لنز نرمال :

لنزيست كه فاصله كانونيش تقريباً با قطر كادر تصويري كه عكسبرداري مي كند برابر است. فاصله كانوني لنز نرمال دوربين هاي با قطع مختلف نيز متفاوت است. زاويه ديد چشم انسان 130 درجه است كه ازاين بين 45 درجه افقي و 26 درجه عمودي را تشخيص مي هد زاويه ديد لنزهاي نرمال نيز 46 درجه است تأثيرات بصري لنز نرمال شباهت زيادي به خواص چشم انسان دارد. چون در يك لنز نرمال تعداد عدسي كرسي به كار رفته نور كمتري را جذب مي كنند.



لنزهاي وايد انگل :
فاصله كانوني آنها از لنز نرمال است با كاهش فاصله كانوني بر وسعت زاويه ديد لنزها افزوده مي شود و با افزايش زاويه ديد درشت نمايي اجزاي صحنه كوچكتر مي شود فاصله كانوني لنزهاي وايد دوربين هاي 135 شامل 35،28،24،20 و ... است.
لنزهاي چشم ماهي نيز جزو لنزهاي وايد محسوب مي شوند، با اين تفاوت كه زاويه ديد گسترده اين لنزها بين 130 تا 180 درجه است. لنزهاي زاويه به سبب وسعت زاويه ديد نسبت به لنزهاي نرمال تصويري وسيعتري ارائه مي دهند. در لنزهاي وايد ضعيف تر مانند لنز وايد 28 فقط خطوط كناري تصوير مقداري اعوجاج مي يابد اما در لنزهاي چشم ماهي تصوير كروي مي شود. كروي شدن خطوط مستقيم در كناره هاي تصوير، هنگامي تشديد مي كشود كه دوربين به موضوع نزديك شود اين خطا در لنزهاي وايد موسوم به آسفريكال به مقدار زيادي اصلاح شده است. هنگامي كه با لنزهاي وايد موسون به آسفريكال به مقدار زيادي اصلاح شده است. هنگامي كه با لنزهاي وايد از زاويه بالا عكسبرداري مي شود حقارت و تحقير اغراق شده در تصوير تداعي مي گردد و با قرارگرفتن دوربين در زاويه پايين ، عظمت و شكوه كاريكاتور گونه موضوع آشكار مي شود. ايجاد حالت خنده آور و ترسناك با اين از (زاويه ) ميسر است نسبت به لنزهاي نرمال اشياي موجود در تصويرهايي كه با لنز وايد عكسبرداري شده اند، كوچكتر و دورتر هستند و عمق ميدان وضوح تصاوير لنزهاي وايد بيشتر است. خارجي ترين عدسي آن حالت كروي دارد.



لنزهاي تله فوتو:
لنزهايي كه فاصله كانوني آنها بيشتر از لنزهاي نرمال است با افزايش فاصله كانوني جثه لنز بزرگتر شده از زاويه ديد كاسته مي شود . اين نوع لنز، نسبت به لنز نرمال فضاي محدودتري از صحنه را عكسبرداري مي كند در نتيجه درشت نماييي تصوير افزايش مي يابد. كه دراين زمينه براي دوربين هاي 135 مي توان به لنزهاي 70،100،135،200 و غيره اشاره كرد . رايج ترين كاربرد لنزهاي تله براي عكسبرداري از فواصل دور است.
پلانهاي تصوير را در هم مي فشارند و ازدحام و تراكم را در تصوير به وجود مي آورند.



لنزهاي زوم:
فاصله كانوني اين لنزها متغير است . مثلاً لنز زوم 105 – 35 مي تواند نقش لنز وايد 35 م.م. نرمال 50 م.م. و تله 105 م.م. و حد فاصل اين فاصله هاي كانوني را به عهده گيرد. بيشتر در عكاسي مستند و خبري كاربرد دارد. لنزهاي زوم به شكل تك حلقه اي و دو حلقه اي ساخته مي شوند. تغيير زوايه ديد، پرسپكتيو و ديگر جنبه ها در لنزهاي زوم مشابه لنزها ديگر است.


لنزهاي ماكرو:
لنزهايي كه براي عكسبرداري نماي درشت و از فاصله نزديك به كار برده مي شوند «ماكرو» و اين شيوه عكاسي را ماكروگرافي مي نامند. با اين لنزها امكان عكسبرداري از اشياي ريز و كپي برداري از روي نسخه هاي مختلف فراهم مي شود. لنزهاي ماكرو بيشتر براي دوربين هاي قطع كوچ و بزرگ ساخته مي شود و معمولاً با لوله هاي افزاينده فاصله كانوني همراه هستند. چون هنگام كار با لنزهاي ماكرو فاصله شي دو دوربين بسيار كم است، عمق ميدان وضوح تصوير به شدت كاهش مي يابد پس بايد از ديافراگمهاي بسته سود جست اما اين كار مقدار نور كاهش مي يابد و بايد از سرعت كم شاتر بهره گرفت. اغلب لنزهاي زوم، مجهز به ماكرو هستند فاصله كانوني لنزهاي ماكرو عموماً 50 و 100 م.م. است.


خواص لنزها:
شكل ظاهري : عدسي لنزهاي وايد محدبتر از لنزهاي نرمال است اما عدسي لنزهاي تله تختي از لنزهاي نرمال مي باشد.
مقايسه از لحاظ تأثير بر حالت هاي بصري تصوير لنزها:
1 – زاويه ديد: در عكسبرداري از يك موضوع عناصر تشكيل دهنده تصوير لنز نرمال با تناسب هايي كه با چشم درك شده اند همخواني دارند اما در لنزهاي وايد، ريزتر و در تصوير مربوط به لنز تله درشتتر مي باشند.

2 – تأثير بر عمق ميدان وضوح تصوير : اگر از يك صحنه با سه لنز نرمال، وايد در تله در حالي كه بر روي آنها ديافراگم واحدي تنظيم شده عكسبرداري شود، عمق ميدان تصوير لنز وايد بيشتر از لنز نرمال و عمق ميدان لنز تله كمتراز لنز نرمال خواهد شد.

3 – تأثير لنزها بر پس زمينه تصوير: اگر از موضوعي كه در مقابل منظره اي ايستاده با سه لنز وايد، نرمال و تله به نحوي عكسبرداري شود كه درشتنمايي موضوع در هر سه تصوير يكسان باشد با مقايسه تصويرهاي به دست آمده ديده مي شود كه فضاي زمينه تصوير لنز وايد، نسبت به فضاي زمينه لنز نرمال وسيعتر است و در تصوير لنز تله فضاي زمينه كمتري نسبت به لنز نرمال ديده مي شود. براي انجام بهتر اين تمرين عكسبرداري را با لنز تله آغاز كنيد. فضاي زمينه در لنزهاي نرمال با حالت طبيعي كه با چشم مشاهده مي شود متناسب است آنگاه كه وسعت زمينه ضرورتي ندارد و يا اينكه قصد القاي ازدحام و بهم فشردگي پلانهاي تصوير باشد از لنزهاي تله استفاده مي شود.

4 – تأثير لنزها بر پرسپكتيو: لنزهاي وايد، اعوجاج و در هم ريختگي بيشتري به وجود آورده، فضاي پس زمينه را از پلانهاي اول تصوير دورتر مي كنند لنزهاي وايد در پرسپكتيو صحنه اغراق مي كنند يعني اشياء عناصر نزديك را دشت تر و اجزاي دورتر را ريزتر از حد معمول نشان مي دهند. پرسپكتيو در تصوير لنز وايد اغراق آميز است. اما در تصوير لنز نرمال ،‌طبيعي به نظر مي رسد و در تصوير لنز تله، پرسپكتيو تخت تر است.




عكسبرداري از جزئيات ساختمان
علاوه به نماي كلي جزئيات قابل توجه بنا از قبيل نقش و نگارها‌، نقاشي، كاشي كاريها و تزئينات روي ديوارها موضوع هاي خوبي براي عكاسي معماري تلقي مي شود استفاده از نور مايل به ويژه براي عكسبرداري از نقوش برجسته و كنده كاري شده و همچنين درهاي حجاري شده براي تأكيد بر برجستگيها و نقوش آنها ايده آل است. لنزهاي وايد در فواصل نزديك ابعاد و تناسب هاي سطوح نزديك را درشت تر كرده و آنها را دچار دگرگوني مي كند و سطوح دورتر را كوچكتر از فاصله دور يا عكسبرداري از جزئيات بنا با درشت نمايي بيشتر مناسبتر است اين لنزها زاويه ديد بسته تري دارد و فضاي كمتري را به تصوير مي كشد.


حذف زاويه :
اگر در فضاي جلو بنا عوامل زائدي مانند تير چراغ برق ،‌درخت و غيره وجود داشته باشد مي توان به بنا نزديكتر شد و از لنزهاي وايد استفاده كرد.


قاب كردن بناي معماري :
هنگام عكسبرداري با لنزهاي وايد اغلب فضاي آسمان زيادي در تصوير وجود دارد. برخي از عكاسان ترجيح مي دهند آسمان يكدست و صاف در تصوير نباشد در اين صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت بالاي تصوير فضاي خالي آسمان را پر مي كنند. درخت و شاخ و برگ آن نبايد روي ساختمان را بپوشاند اين شيوه را اصطلاحاً قاب كردن نيز مي نامند. چنين نيست كه در عكاسي معماري هميشه از زاويه روبرو آن هم از فاصله اي نسبتاض در كه نماي ساختمان در تصوير گنجانده شود عكسبرداري صورت گيرد.


وجود عامل زنده در بنا:
بناي معماري موجودي زنده نيست بايد دقت كرد كه حضور موجودات زنده در تصوير بيشترين توجه را به خود جلب مي كند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آنها دقت كنيد كه فضاي كمي را اشغال كند و لطمه اي به كل تصوير نزند. عكسبرداري از فضاهاي داخلي ساختمان جزو عكاسي معماري است كه از اصول كلي عكسبرداري معماري پيروي مي كند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

تبسم

عضو جدید
کادربندی

کادربندی

عكاسي



اصول كادربندي
كادر، عامل محدود كننده عناصر تشكيل دهنده تصوير است. كادر اولين عاملي است كه بيننده با آن تماس پيدا مي كند اما شكل كادر نيز در بيان تصوير مؤثر است. امروزه در عكاسي از كادرها مستطيل عمودي، افقي و مربع استفاده مي شود.


انواع كادرها:

1 – كادرهاي مستطيل افقي: اگر نقطه اي را در داخل كادر مستطيل افقي در نظر بگيريم و حركتي براي آن تصور كنيم به نظر مي رسد كه مي تواند به سمت چپ يا راست حركت كند. اين كادر با حالت عناصري كه در امتداد خط افق گسترده شده اند،‌متناسب است.



2 – كادر مستطيل عمودي: نقطه مورد نظر در اين كارد، فقط مي تواند به صورت عمودي حركت كند. كادر مستطيل عمودي، پوياتر از مستطيل افقي است . بنابراين موضوعها در آن پوياترو پر جنب جوش تر به نظر مي رسد. اين كادر با حالت موضوعهايي كه شكل كلي آنها عموديت همخواني بيشتري دارد.



3 – كادر مربع : به دليل تساوي بين اضلاع اين كادر، بيننده به تساوي به چهار ضلع و زاويه آن جلب مي شود.




عوامل تعيين كادر
1 – موضوع
2 – عوامل هدايت كننده چشم
موضوع: حالت كلي موضوع در انتخاب كادر مؤثر است. انتخاب كادر بايد با حالت جاافتاده و پذيرفته شده طبيعي موضوع كه در نهايت براحتي مورد پذيرش چشم بيننده قرار مي گيرد. متناسب باشد. هنگامي كه عوامل عمودي متعدد مي شوند و در سطح افق گسترش مي يابند كادر مستطيل افقي مناسبتر است.
عوامل هدايت كننده چشم : اين عوامل، موجب تعيين كادر مي شود از اين نمونه مي توان به جهت ديد و يا سمت حركت موضوع ،‌خطها ، سطحها و تاريكي ها و روشنايي ها اشاره كرد.



زاويه ديد را به سه دسته تقسيم مي كنند:
زاويه ديد از روبرو: اگر دوربين در امتداد محور چشم عكاس و عمود بر خط افق باشد زاويه ديد روبرو ناميده مي شود در اين زاويه ديد، تحريف يا اغراق در تصوير به وجود نمي آيد و موضوع حالت طبيعي خود را حفظ مي كند. بيشتر در عكاسي چهره، به كار مي رود.
زاويه ديد از پايين: اگر دوربين هنگام عكاسي پايين تر از خط چشم موضوع قرارگيرد در ابعاد موضوع اغراق شده و با عظمت و پايداري بيشتري جلوه مي كند اما اگر زاويه ديد بسيار پايين باشد موضوع حالت مضحك و غول پيكر به خود مي گيرد.
زاويه ديد از بالا: اگر دوربين به هنگام عكاسي بالاتر از سطح ديد موضوع قرار گيرد تصوير موضوع كوچكتر و حقيرتر به نظر مي رسد.




تقسيمات درون كادرها



كادر دوربين 135 كه ابعاد آن 36×24 ميلي متر است جزو كادرهاي طلايي محسوب مي شود.
كادرهاي طلايي داراي تناسبات هندسي موزون هستند كه چشم بيننده آنها را خوشايندتر از تناسبات ديگري مي پذيرد اگر طول و عرض اين كادر را به وسيله خطوط فرضي به سه قسمت مساوي تقسيم كنيم خطوط ترسيم شده را «مقاطع طلايي» و نقاط ناشي از برخورد اين خط ها را «نقاط طلايي» مي نامند. زيبايي شناسان پس از آمازمايشهاي متعدد متوجه شده اند كه چشم انسان در اولين برخورد با كادرهاي طلايي به مقاطع و نقاط خاصي توجه مي كند. سپس به بقيه فضاي كادر مي پردازد. اين مناطق و نقاط همان نقطه ها و محل هاي طلايي هستند. در الفباي تركيب بندي (كمپوزيسيون) گفته مي شود كه بهتر است عوامل مهم صحنه را بر روي خط ها و نقطه هاي طلايي قرار دهند.



فضاي حاكم بر تصوير
در هر صحنه خواه ناخواه برخي عوامل و عناصر اهميت بيشتري دارد و بعضي كمتر. مثلاٌ در صحنه اي از يك دشت كه آسمان صاف است و هر چه هست در سطح دشت توجه را جلب مي كند اختصاص دادن نيمي از كادر تصوير به آسمان منطق نيست بلكه بهتر است مقدار كمي از آسمان و بقيه فضاي تصوير را سطح دشت بپوشاند. در مراسم راه پيمايي عامل مهم صحنه مردم است و لزومي ندارد مثلاً فضاي زيادي از آسمان در تصوير بگنجند.


خط افق در تصوير
وجود خط افق در تصويري از منظرهَ، باعث ايجاد عمق و بعد در آن مي شود از طرف ديگر بر جذابيت صحنه نيز خواهد افزود. هنگامي كه فضاي حاكم زمين است خط افقث طبعاً در بالاي كادر قرار مي گيرد. اگر خط افق در پايين كادر باشد سبكي و راحتي در تصوير القا مي شود و نگاه بيننده توجه كمتري به پايين كادر مي كند. واقع شدن خط افق در وسط كادر در صورتي است كه آسمان و زمين به يك نسبت ارزش مطرح شدن داشته باشند و عموماً سكون و آرامش زياد را تداعي مي كند به شرط آنكه عوامل شلوغ و پرتحرك در عكس قرار نگيرد.


برشهاي نامناسب
در اين شرايط راهي جز اصلاح كار به هنگام چاپ باقي نمي ماند هر چند كه اين كار اشكالي ندارد اما خالي از اشكال هم نيست چرا كه باعث تقويت كم توجهي و بي دقتي در عكاس مي شود اما وقتي عكاس با توجه به دقت كامل اجزاي تصوير را كادربندي مي كند حداقل از لحاظ قدرت سازماندهي تصوير، موفقتر است از طرف ديگر چاپ بخشي از نگاتيو،‌خواه ناخواه ازكيفيت تصوير مي كاهد. برش دادن از محلهايي از تصوير انجام مي گيرد كه لطمه اي به بيان و زيبايي تصوير نزند. براي عسكبرداري از انسان و حيوان بهتر است برش در مقاطع مفاصل انجام نگيرد.


عمق و بعد در تصوير
تصوير سطحي دو بعدي است ولي براي جذابيت بيشتر آن لازم است كه درآن حجم و بعد صحنه ني زالقا شود علاوه بر تاريك روشن ، عوامل ديگر مي توانند تداعي كننده حجم و بعد در تصوير باشند.
1 – خطوط : يكي از عوامل القاي بعد در تصوير، خطوط منحني است اگر به موازات يك جاده، عكسي از آن تهيه شود عمق كمتري در تصوير حس مي شود اما اگر زاويه ديد طوري باشد كه جاده در تصوير مايل ديده شود بر حجم و بعد تصوير مي افزايد. خطوطي كه كادر را كاملاً مستقيم و با زاويه 90 درجه قطع مي كنند القاي بعد بسيار كمتري دارند. خطوط پراكنده كه در نقطه اي از تصوير همديگر را قطع مي كنند. بيشترين بعد و فاصله را القا مي كند مثل ريلهاي راه آهن.

2 – اندازه اجسام: عناصر نزديكتر ، بزرگتر و عناصر دورتر، كوچكتر ديده مي شود،‌با استفاده از اين خاصيت نيز، مي توان بعد و فاصله را در تصوير ايجاد كرد. اگر عناصري كه از لحاظ حجم بزرگترند در پيش زمينه و به صورت واضح ديده شدند و عناصر ديگر در پس زمينه كوچكتر ديده شوند فاصله و بعد بهتر القا مي شود. همچنين تا حدودي ناواضح بودن زمينه نيز مي تواند در ذهن بيننده بعد و فاصله را القا كند. اگر به دوردستها نگاه كنيد به نظر مي رسد كه اجسام در فاصله هاي دورتر، خاكستري تر و اجسام نزديكتر، داراي تيرگي و روشنايي ها و همچنين جزييات هستند.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

تبسم

عضو جدید
نقش فيلمها در عكاسي
پس از سالها تلاش و كوشش با شناسايي هالوژنهاي نقره(برمور، كلرور و يدور نقره) انقلابي در ساختمان فيلمها ايجاد شد. هالوژنهاي نقره داراي خواصي هستند كه از آن جمله دو مورد زير قابل اشاره است :
1 – به نور حساسيت دارند.
2 – پس از نور ديدن ،‌احيا شده به فلز نقره تبديل مي شود.



ساختمان فيلم هاي سياه و سفيد

عبارت است از : لايه محافظ، امولسيون ،‌پايه فيلم ،‌لايه ضدهاله.
الف) لايه محافظ : پوشش بالايي فيلم هاست كه از جنس ژلاتين سخت ساخته مي شود.
ب) امولسيون يا سطح حساس به نور :‌تركيبي از ژلاتين و املاح نقره است. ژلاتين را از پوست و استخوان حيوانات به دست مي آورند.
ج) پايه : امولسيون يا سطح احساس را بر روي پايه اي از جنس پلاستيك كه قابل انعطاف و شفاف است مي كشند.
د) لايه ضد هاله: هنگامي كه نور از محيطي به محيط ديگر نفوذ مي كند دچار انعكاس و انكسار مي شود به اين دليل هنگامي كه نور به امولسيون فيلم مي تابد دسته از پرتوهاي نور به املاح نقره برخورد كرده دسته اي ديگر كه از لابه لاي امولسيون عبور مي كنند از پايه فيلم مي گذرند به اين ترتيب و به علت تغيير محيط مقداري از شعاعهاي نورپس از برخورد با پايه دوباره به طرف امولسيون منعكس مي شود و مجدداً امولسيون را از زيرنور مي دهد. چنين انعكاسهايي ممكن است دور نقاط درخشان تصوير ايجاد هاله نموده از وضوح تصوير بكاهد. براي جلوگيري از اين پديده سح زيرين پايه فيلمها را به كمك رنگهاي تيره مي پوشانند تا نور عبور يافته از امولسيون و پايه را كاملاً به خود جذب كند. ضخامت لايه ضدهاله و لايه محافظ تقريباً يكسان است لايه ضد هاله در مرحله ظهور، شسته و از سطح فيلم جدا مي شود لايه هاي متعدد تشكيل دهنده فيلم بسيار نازك اند كه به كمك چسب مخصوصي به همديگر متصل شده اند. وجود دانه هاي نقره موجود در امولسيون فيلم ها موجب مي شود كه فيلم هاي مختلف‌، نسبت به نور حساسسيت يكساني نداشته باشند.



طبقه بندي فيلمها :
1 – از لحاظ حساسيت به رنگ

الف) فيلم هاي مونوركروماتيك
ب) فيلم هاي اورتوكروماتيك
ج) فيلم هاي پانكروماتيك



2 – از لحاظ حساسيت به نور
1 – فيلم هاي با حساسيت فوق العاده كم (بين 3 تا 12 ISO)
2 – فيلم هاي با حساسيت كم (بين 16 تا 22 ISO)
3 – فيلم هاي با حساسيت متوس (بين 48 تا 164 ISO)
4- فيلم هاي با حساسيت زياد (بين 200 تا 400 ISO)
5- فيلم هاي با حساسيت فوق العاده زياد (بين 800 تا 6400)
6- فيلم هاي خاص

حساسيت به نور فيلم ها را با علايم ASA،DIN، ISO مشخص مي كنند.
فيلم هاي با حساسيت كم براي محيط هاي كم نور و با شرايطي كه لازم است از سرعتهاي كند شاتر و ديافراگم هاي باز استفاده شود كاربرد دارد اندازه املاح نقره در امولسيون اين فيلم ها بسيار زياد است. فيلم هاي با حساسيت زياد براي عكاسي در محيط هاي كم نور، تهيه عكس هاي خبري و عكسهاي خبري و ورزشي، به كار مي رود.



آشنايي با خواض فيلم ها
الف) تأثير حساسيت فيلم ها بردانه هاي تصوير:
هر چه اندازه دانه هاي نقره ريزتر باشد حساسيت فيلم كمتر است بنابراين اگر فيلم هاي با حساسيت زياد را بزرگ كنند دانه هاي شبيه به برفك بر روي تصوير نمايان مي شود اين دانه ها را «گرين»مي نامند. عكاسي از صحنه هاي معماري،‌تبليغاتي،‌صنعتي،‌منظره و چهره با حساسيت متوسط و حساسيت كم صورت مي گيرد. اما عكاسي با فيلم هاي با حساسيت زياد از صحنه هايي كه بازنمايي جزئيات ظريف در آن اهميتي ندارد، بلامانع است.

ب) تأثير فيلم ها در كنتراست:
كنتراست به معناي تضاد و تباين است. تضاد و اختلاف ميان سطوح سفيد و تيره تصوير هنگامي كه بين سطوح سياه و سطوح سفيد 8 دامنه خاكستري وجود داشته باشند، كنتراست است معمولي است اما وقتي كه تعداد پله هاي خاكستري از 8 افزايش يافت كنتراست كاهش مي يابد. با افزايش حساسيت فيلم كنتراست تصوير آن كمتر مي شود و كنتراست فيلم هاي با حساسيت بيشتر نسبت به آنها كمتر است. از فيلم هاي با حساسيت كم، در كپي برداري از روي نسخه هاي خطي، طرح ، نمودار و طرحهايي كه فقط سياهي و سفيدي در آنها وجود دارد استفاده مي شود. اما براي عكسبرداري از يك تابلو نقاشي يا تصويري معمولي از فيلم هاي با حساسيت متوسط بهره مي گيرند.



فيلم هاي خاص
از اين فيلم ها،‌مي توان فيلم هاي مادون قرمز (IR )، ماوراي بنفس (V.U) فيلم هاي پلارويد، صفحات موسوم به D.C و غيره را نام برد.
C.D ها ديسكتهايي هستند كه تصوير را به صورت مغناطيسي ضبط مي كنند.دوربين هاي ويژه اي آنها را عكسبرداري مي كند و نياز به ظهور و چاپ شيميايي ندارند. امروزه كاربرد اين دوربين ها وسيع تر شده است.



انواع فيلم هاي عكاسي
فيلم هاي عكاسي ،‌نگاتيو( منفي) يا پوزتيو(مثبت) است و به صورت رنگي يا سياه و سفيد عرضه مي شوند. فيلم هاي نگاتيو، تصوير را به صورت منفي ثبت مي كنند. يعني سطوح روشن را تيزه و سطوح تيره را روشن براي ديدن تصوير مطابق با واقعيت بايد آنها را چاپ كرد. فيلم هاي نگاتيو با عبارات Negative يا For B & w Print يا For Color Print مشخص مي شوند. اما فيلم هاي پوزتيو، مستقيماً تصوير را به صورت مثبت و منطبق با حالت طبيعي ثبت مي كنند. از اين دسته ،فيلم هاي اسلايد را مي توان نام برد. فيلم هاي پوزتيو يا اسلايد را با پيوند Chrome كه به نام فيلم افزوده مي شود، مشخص مي كنند. فيلم هاي سياه و سفيد، عموماً به وسيله پسوند Pan و فيلم هاي رنگي به كمك پيوند Color‌مشخص مي شوند. فيلم هاي رنگي خود نيز به دو نوع ساخته مي شود:
الف) فيلم هاي نوع نوروز: كه مخصوص عكاسي با نور روز يا فلاش الكترونيكي است. فيلم هاي نور روز با كلمات(Day light/ flash)مشخص مي شوند.
ب) فيلم هاي رنگي نور مصنوعي: اين فيلم ها بيشتر در فيلم برداري كه اغلب زير نور پرژكتورها و نور افكنهايي كه نور زرد توليد مي كنند، كاربرد دارند. اما در عكاسي نيز مورد استفاده قرار مي گيرند. فيلم هاي نوع نور مصنوعي را به كمك عبارت Tangsten‌مشخص مي كنند.
بر روي قوطي فيلم هاي عكاسي اسم كارخانه سازنده، آرم يا مارك فيلم، قطع فيلم،‌تعداد كادرهايي كه مي توان با آن عكسبرداري كرد،‌اندازه كادر فيلم و ... مشخص مي شود.
فيلم هاي عكاسي تاريخ مصرف معيني دارند كه بر روي قوطي هر فيلم تاريخ انقضاي آن قيد مي شود. اگر فيلم هاي سياه و سفيدي كه از تاريخ مصرف آنها مدتي گذشته باشد مصرف شوند لكه هايي شبيه به كرم يا حبابهاي هوا بر روي فيلم ايجاد مي شود.
 

Reza.P

کاربر فعال
عکاسی معماری

عکاسی معماری

نقش نور در عکاسی معماری ::


اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند كه مجموع این ابعاد، حجم را به وجود می‌آورد. اما هنگامی كه اجسام به تصویر در می‌آیند، خصوصیات سه ‌بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان می‌شود. درست است كه توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس كنیم، اما به كمك سایه‌روشنهایی كه بر روی حجم مورد نظر تشكیل می‌شود، می‌توان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد كرد.
حجم‌هایی كه به طور یكنواخت و یكدست روشن ‌شده باشند و یا به طور یكدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجسته‌نمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عكاسی معماری اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.
اغلب عكاسان برای عكاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا كه این نور كنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه‌ روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایه‌هایی عمیق ایجاد می‌كند. در عكاسی معماری ایده‌آل آن است كه نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی كه در تصویر مورد توجه اصلی قرار می‌گیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد.
(عکس پایین: استفاده از نورپردازی صحیح در نشان دادن حجم ساختمان)

بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح كه آفتاب به آنها می‌تابد و بناهایی كه نمای اصلی آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عكسبرداری شوند. هنگام عكسبرداری در نور صبحگاهی، برای اینكه بنا در تصویر از برجسته‌نمایی بهتری برخوردار باشد ترجیح دارد سایه‌هایی كه در سمت چپ ساختمان ایجاد می‌شود، در تصویر بگنجانید و هنگام عكسبرداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عكسبرداری اندكی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایه‌های ایجادشده نیز در تصویر بیاید.
(عکس پایین: استفاده از سایه ها در بنا)

نورهای بسیار ملایم و بدون سایه مانند نور هوای ابری یا مه‌آلود، احساس برجسته‌نمایی را در تصویر كاهش می‌دهد.عكسبرداری از بناهای تاریخی و قدیمی در شب هنگام (زیر نور ماه) حالت جالبی را برای نشان‌دادن قدمت آنها به وجود می‌آورد.
(عکس پایین: بناهای قدیمی همراه با تصویر ماه)

همچنین اغلب بناها هنگام شب زیباترند، به ویژه اگر از آنها عكس رنگی گرفته شود. تداخل و تركیب رنگهای حاصل از نورهای مختلف موجود نیز بر جلوه و زیبایی تصویر می‌افزاید. دقت در نورسنجی استفاده از سه پایه و سیم دكلانشور نكات مهم در این شرایط است. با نصب این سیم در محل مخصوص و هنگام فشردن آن به خصوص در استفاده از سرعتهای كم‌شاتر، دوربین دچار كمترین لرزش شده و از وضوح تصویر كاسته نمی‌شود.
(عکس پایین: برخی بناها در شب زیباترند)

عكاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور تصویری را می‌سازد كه فقط كلیاتی از ساختمان دیده می‌شود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عكاسی است، موضوع كاملاً تیره دیده می‌شود و حالتی مرموز به خود می‌گیرد.(عکس پایین : تصویر ضد نور از یک بنا)
منبع :: http://www.tebyan.net (نقش نور در عکاسی معماری)
 

gizmo

عضو جدید
اینا مجله های آموزش عکاسی هستند
واسه یادگیری عکاسی و استفاده درست و بهینه از امکانات دوربین خوبه
شمام استفاده کنین
این یکی حجمش زیادبود آپلود نمی شد لینکشو گذاشتم:
http://www.downloadha.com/1388/10/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AC%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/



اینا هم لینک مستقیم دانلود یه سری مجله به اسم شات
با فرمت pdf
http://dl.irpdf.com/CD20/Honari/www.irpdf.com(6663).pdf
http://dl.irpdf.com/CD20/Honari/www.irpdf.com(6664).pdf
http://dl.irpdf.com/CD20/Honari/www.irpdf.com(6665).pdf
http://dl.irpdf.com/CD20/Honari/www.irpdf.com(6666).pdf
http://dl.irpdf.com/CD20/Honari/www.irpdf.com(6667).pdf
http://dl.irpdf.com/CD20/Honari/www.irpdf.com(6668).pdf
http://dl.irpdf.com/CD20/Honari/www.irpdf.com(6669).pdf
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

my_silent_is_cry

عضو جدید
سلام
مطلب خوبی بود
با اجازه منم چند تا نکته در مورد عکاسی بگم
اگه کادر عکس رو با 2 خط به سه قسمت تقسیم کنیم (چه از جهت طول و چه ارتفاع) این خطوط و محل برخورد این خطوط با هم که 4 نقطه می شود از مهم ترین نکات یک کادر است
که به آنها خطوط و نقاط طلایی گفته می شود . چشم انسان در نگاه اول به صورت کاملاً ناخود آگاه به سمت نقاط طلایی می رود . به همین دلیل در خیلی از عکس ها موضوع اصلی عکس را در روی این نقاط قرار می دهند
البته نوع عکس و منظور عکاسی باید مشخص باشد .گاهی بهتر است موضوع در مرکز تصویر باشد .
1مورد دیگه اینکه هر موقع می خواهید یک بنا یا یک موضوع را با عظمت جلوه دهید از پائین به سمت بالا عکس بگیرید مثلاً از یک ساختمان می خواهیم عکس بگیریم در زیر آن قرار بگیریم و به سمت بالا عکس بگیریم . و بر عکس آن اگر بخواهیم موضوعی را کوچک جلوه دهیم از بالا به سمت پایین عکس می گیریم
 

eng.memar

عضو جدید
سلام
مطالبتون خیلی جامع و مفیده و تشکر;)
اما شاید ما به عنوان معمار تو خیلی شرایط قرار بگیریم که وقت کافی برای عمل کردن و یا به یاد آوردن این مطالب نداشته باشیم...من تو چنین شرایطی از 3 روش استفاده میکنم:1- موضوع اصلیم رو در 1/3 کادر دوربین قرار میدم که بسیار جذاب میشه
2-از مستطیل طلایی کمک میگیرم
3-پرسپکتیو زیبایی از موضوع پیدا کرده و عکس میگیرم
اگه شما روش سریع دیگه ای برای عکس گرفتن بهم معرفی کنی خیلییی ممنون میشم:gol:
 

DDDIQ

مدیر ارشد
مقاله : رابطه عکاسی و معماری

مقاله : رابطه عکاسی و معماری

ایمان امین لاری
فوق لیسانس معماری دانشگاه ازاد شیراز

مقدمه
"می توان گفت معماری و عکاسی هر دو به خلق فضا و روح زندگی می پردازند (مکان جاری در زمان) اما مصالح معماری ، مادی و واقعی است و مصالح عکاسی و سینما صوری و خیالی".(تامس 1381 ص 15)
ارتباط هنر معماری با عکاسی در اشتراک ترکیب بندی همین عناصر بصری می باشد که عمده ترین عوامل ایجاد یک اثر هنری می باشند. در معماری نیزدر کنار هم قرار گرفتن فرم هایی با رنگ ها و بافت و مقیاس متفاوت فضایی را ایجاد می کنند، که بر خلاف فضای سه بعدی ذهنی که یک عکس خلق می کند، یک فضای عینی می باشد.

بر خلاف رمان، نقاشی و موسیقی، معماری نسبت به این شیوه ی جدید بیان، یعنی عکس و فیلم، واکنش نشان نداد. نقطه ضعف عکس و فیلم اینست که ما قادر نیستیم جسماً به درون دنیای تصاویر نفوذ کنیم بلکه این تصاویرند که برما احاطه دارند و ذهن و روان ما را در خود غرق می سازند. با این وجود بین تماشاچی از لحاظ ترکیب ساختاری، خودم را هنوز از دنیای تصاویر جدا می بینم .(موناکو 1374)
هدف بررسی معماری و عکاسی به عنوان دو جزء ا زهنرهای بصری می باشد که در عین داشتن رابطه ای تنگاتنگ از هم دور مانده اند. بی شک شناخت پیدا کردن نسبت به اشتراکات زبان این دوهنرما را به کارگیری درست آنها یاری خواهد کرد تا بتوانیم در کنار بیان و انتقال مفاهیم و اندیشه هایمان پاسخگوی نیاز آن کسانی باشیم که هنر را نه تنها یک وسیله ی کسب لذت، بلکه یکی از شرایط حیات بشر می دانند.
 

پیوست ها

  • عکاسی و معماری.pdf
    445 کیلوبایت · بازدیدها: 0

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
نکاتـــــــــی در عکاســـــــــی ِ معمـــــــاری

نکاتـــــــــی در عکاســـــــــی ِ معمـــــــاری

قبایل مختلف با توجه به فرهنگ خود، برای ساخت و تزیین برخی بناها اهمیت بیشتری قایل هستند. مثلاً مسلمانان همواره در ساخت و تزیین مساجد، زیارتگاهها و اماکن مذهبی با هنرمندی و ظرافت خاصی عمل کرده اند، به گونه ای که مشابه آن در دیگر بناها کمتر یافت می شود. تنوع این بناها نیز بسیار چشمگیر است که در هر نقطه و مکانی به شیوه ای خاص بوده است.
توده مواد موجود در فضا که به صورت یک یا چندین حجم توخالی ساخته می شوند، معماری را شکل می دهد. این فضاهای توخالی برای فعالیت انسانهاست. به جز مواردی خاص، معماری هنر نیست. حتی بناهای یادبودی که ظاهراً استفاده ای عملی ندارند، به مناسبتی خاص و به یادگار مسأله ارزشمندی که برای کل جامعه مهم است، بنا شده اند.

ایستگاه راه آهن، ساختمان یک کارخانه، ساختمان اداری و... با توجه به کاربردشان ساخته و تزیین می شود. در ساختمان بنا، علاوه بر هدف و فضا، جنس مواد نیز موضوع مهمی است که متناسب با شرایط اقلیمی و نقشة ساختمان از مصالح گوناگونی استفاده می شود.
اولین گام در عکاسی معماری آگاهی از این عوامل است.
عکاس باید برای کسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت کافی صرف کرده و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی کند.
در مورد اغلب بناهای تاریخی، مطالبی در کتابها و بعضاً دفترچه های راهنمای مربوطه چاپ شده که برای شروع، راهنمایی های مناسبی در اختیار عکاس قرار می دهد. وقتی در یک شهر بزرگ زندگی کنید هر روز را با کشش عکاسی از ساختمان ها سپری می کنید. اما وقتی به این حس زیبا عمل می کنید در می یابید که چه عکس های ضعیفی از این المان های به ظاهر ساده گرفته اید. این پست قصد دارد تا شما را هر چند ناچیز در برآوردن آرزویتان کمک نماید.
عکاسی از ساختمان ها یعنی عکاسی از یک موضوع بی نهایت ساده با کمترین مشکل. اما در همین سطح هم عکاس باید بتواند خیلی از شرایط را تحت اختیار داشته باشد. چگونه؟


فاصله کانونی
شما با استفاده از یک زاویه بی نهایت گسترده( wide) خواهید توانست از هر آنچه که در اطراف تان می گذرد عکس بگیرید. این به شرطی است که شما از لنزهای واید بهره بگیرید. همه لنزهای زیر ۳۵ میلی متر که تمام سطح سنسور را تحت پوشش قرار می دهند خواهند توانست دست شما را برای هر مانوری باز بگذارند.
اگر شما وضعیت ثابتی را نسبت به سوژه انتخاب کنید، به گونه ای که فاصله تان تا ساختمان بیشتر از فاصله کانونی دوربین تان باشد، آن وقت باید انتظار داشته باشید که ماشین ها و آدم ها در کنار ساختمان هم در عکس تان جای بگیرند. در این صورت عکسی واقع گرایانه خواهید داشت. پس باید فاصله کانونی خود را با سوژه محاسبه کنید و از لنزهای واید ۱۲ تا ۳۵ میلی متر استفاده نمایید.
دوربین تان را ثابت کنید.
وقتی از سوژه های ساختمانی عکس می گیرید بایستی به این نکته توجه کنید که دستان و سر شما تا حدی بیشتر بالا نمی روند و هرچه دستان شما از بدن تان فاصله بگیرد شما کنترل کمی بر عملکرد خود دارید. پس بهتر است از سه پایه استفاده کنید وگرنه قید عکاسی معماری را بزنید.

عکاسی با مقادیر ISO پایین
وقتی دوربین خود را ثابت می کنید یعنی آنکه در زمینه نور دچار کمبود خواهید شد. پس بهتر است در چنین شرایط سختی برای اجتناب از اغتشاش یا noise، مقدار ISO را کاهش دهید. همچنین می توانید سرعت شاتر را بالا ببرید....
روزنه دوربین را ببندید.
باز هم می گویم، اگر دوربین خود را ثابت کنید آنگاه با سرعت بالای شاتر دیگر نیازی به باز بودن روزنه دوربین نخواهید داشت. باز بودن حداقلی روزنه در چنین شرایطی فقط به شما در انداختن یک عکس با افکت های هنری کمک خواهد نمود. با حفظ روزنه دوربین در محدوده f8 اشتباهات دوربین به حداقل رسیده وعمق میدان هم شما را برای جاودانه کردن یک عکس معماری فوق العاده راهنمایی خواهد کرد.
همگرایی خطوط
ما بیشترین رئالیسم را در عکاسی معماری داریم ، و این به دست نیامده مگر با حفظ خطوط عمودی موجود در ساختمان ها ( که معمولا با حفظ فاصله شما با سوژه ارتباط دارد). در بیشتر اوقات شما به راحتی نمی توانید این خطوط را همان طور که می بینید در عکس خود حفظ کنید. نگران نباشید. هر چه همگرایی خطوط در عکس شما کاهش یابد عکس شما بهتر خواهد بود.


وضعیت دوربین
وقتی از لنزهای واید در عکاسی معماری استفاده می کنید باید نگران پس زمینه و پیش زمینه عکس هم باشید. کلا لنزهای واید یک حالت پرسپکتیو به عکس می دهند. به این ترتیب شما باید وضعیت استقرار دوربین خود را به نحوی طراحی کنید که با حفظ عمق میدان و فاصله کانونی هم عکس خوبی بگیرید و هم اشتباهات تان کم باشد و هم حس دراماتیک صحنه را حفظ کنید. شاید لازم باشد فاصله کانونی دوربین خود را بیشتر از حد معمول محاسبه کنید.
همیشه سمت راست قرار بگیرید.
یک نکته توریستی: همیشه سعی کنید سوژه خود را در سمت راست دوربین خود قرار دهید. اینگونه هر کسی که عکس را می بیند به قدرت عکاسی شما پی خواهد برد.
نقش نور در عکاسی معماری
اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند که مجموع این ابعاد، حجم را به وجود می آورد. اما هنگامی که اجسام به تصویر در می آیند، خصوصیات سه بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان می شود.
درست است که توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس کنیم، اما به کمک سایه روشنهایی که بر روی حجم مورد نظر تشکیل می شود، می توان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد کرد.
حجم هایی که به طور یکنواخت و یکدست روشن شده باشند و یا به طور یکدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجسته نمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عکاسی معماری اهمیت فوق العاده ای دارد.
اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد.
اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایه هایی عمیق ایجاد می کند. در عکاسی معماری ایده آل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار می گیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد.



استفاده از نورپردازی صحیح در نشان دادن حجم ساختمان
بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح که آفتاب به آنها می تابد و بناهایی که نمای اصلی آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عکسبرداری شوند. هنگام عکسبرداری در نور صبحگاهی، برای اینکه بنا در تصویر از برجسته نمایی بهتری برخوردار باشد ترجیح دارد سایه هایی که در سمت چپ ساختمان ایجاد می شود، در تصویر بگنجانید و هنگام عکسبرداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عکسبرداری اندکی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایه های ایجادشده نیز در تصویر بیاید.
نورهای بسیار ملایم و بدون سایه مانند نور هوای ابری یا مه آلود، احساس برجسته نمایی را در تصویر کاهش می دهد.
عکسبرداری از بناهای تاریخی و قدیمی در شب هنگام (زیر نور ماه) حالت جالبی را برای نشان دادن قدمت آنها به وجود می آورد.
همچنین اغلب بناها هنگام شب زیباترند، به ویژه اگر از آنها عکس رنگی گرفته شود. تداخل و ترکیب رنگهای حاصل از نورهای مختلف موجود نیز بر جلوه و زیبایی تصویر می افزاید. دقت در نورسنجی استفاده از سه پایه و سیم دکلانشور نکات مهم در این شرایط است. با نصب این سیم در محل مخصوص و هنگام فشردن آن به خصوص در استفاده از سرعتهای کم شاتر، دوربین دچار کمترین لرزش شده و از وضوح تصویر کاسته نمی شود.
عکاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور تصویری را می سازد که فقط کلیاتی از ساختمان دیده می شود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عکاسی است، موضوع کاملاً تیره دیده می شود و حالتی مرموز به خود می گیرد.

عکسبرداری از جزییات ساختمان
علاوه بر نمای کلی، جزییات قابل توجه بنا از قبیل نقش و نگارها، کاشی کاریها و تزیینات روی دیوارها موضوع های خوبی برای عکاسی معماری تلقی می شود. استفاده از نور مایل به ویژه برای عکسبرداری از نقوش برجسته و کنده کاری شده و همچنین درهای حجاری شده برای تأکید بر برجستگی ها و نقوش آنها ایده آل است.
برای اینکه ابعاد و شکل جزییات مورد عکسبرداری دچار اغراق یا اغتشاش نشود، بهتر است از لنزهای تله و حتی المقدور از نمای کاملاً روبرو عکسبرداری انجام شود.
لنزهای گوناگون تأثیرات مختلفی در تصویر نهایی به جا می گذارند. لنزهای واید در فواصل نزدیک ابعاد و تناسبهای سطوح نزدیک را درشت تر کرده و آنها را دچار دگرونی می کند و سطوح دورتر را کوچکتر نمایان ساخته و فضای گسترده تری را به تصویر می کشد. لنزهای تله برای عکسبرداری از فاصلة دور یا عکسبرداری از جزییات بنا با درشت نمایی بیشتر مناسبتر است. این لنزها زاویة دید بسته تری دارند و فضای کمتری را به تصویر می کشند اما اگر از فاصله ای مناسب که کل بنا در تصویر بگنجد عکسبرداری انجام شود با این روش خطوط، سطوح و ستونهای موازی عمودی بنا در تصویر موازی و عمودی دیده می شود. در صورت عدم دسترسی به دوربینهای قطع بزرگ یا لنزهای Perspective Correction روش مفیدی برای اصلاح پرسپکتیو در عکاسی معماری است.
▪ حذف زواید: اگر در فضای جلو بنا عوامل زائدی مانند تیرچراغ برق، درخت و مانند اینها وجود داشته باشد می توان به بنا نزدیکتر شد و از لنزهای واید استفاده کرد. بدین ترتیب عوامل نامطلوب از کادر تصویر خارج می شود.
▪ قاب کردن بنای معماری: هنگام عکسبرداری با لنزهای واید، اغلب فضای آسمان زیادی در تصویر وجود دارد. برخی از عکاسان ترجیح می دهند آسمان یکدست و صاف در تصویر نباشد. در این صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت بالای تصویر فضای خالی آسمان را پر می کنند.
درخت و شاخ و برگ آن نباید روی ساختمان را بپوشاند. این شیوه را اصطلاحاً قاب کردن نیز می نامند. قاب کردن با عناصر و عوامل موجود در محیط صورت می گیرد. ابتدا باید زاویة دید مناسب دوربین پیدا شود سپس در شرایط نوری مطلوب لنز مناسب انتخاب و عکسبرداری صورت گیرد.
برای اینکه بتوان بُعد و حجم بنا را در تصویر نشان داد و کمپوزیسیونهای جالبتری ایجاد کرد، باید زوایای متنوعی را جستجو کرد. چنین نیست که در عکاسی معماری همیشه از زاویة روبرو آن هم از فاصله ای نسبتاً دور که نمای ساختمان در تصویر گنجانده شود، عکسبرداری صورت گیرد. مثلاً می توان به یکی از سطوح ساختمان به گونه ای نزدیک شد که سطح جانب دوربین در پلان اول تصویر بزرگتر دیده شود و مابقی در پلانهای بعدی قرار گیرد.
در چنین مواقعی نیز باید تمام صحنه از وضوح کافی برخوردار باشد و سطوح و خطوط عمودی بر قاعدة تصویر عمود قرار گیرند و اگر از لنز واید استفاده می شود، نباید اعوجاج ایجاد شود، بنابر این استفاده از لنزهای واید Perspective Correction و در صورت عدم دسترسی از لنزهای واید ۳۵ میلیمتری یا حداکثر ۲۸ میلیمتری توصیه می شود.
توجه به محیط اجتماعی و جغرافیایی پیرامون بنا اهمیت ویژه ای دارد. باید رابطه و موقعیت بنای معماری را با منظره اطراف آن درنظر گرفت.
وجود عامل زنده در بنا: بنای معماری، موجودی زنده نیست، باید دقت کرد که حضور موجودات زنده در تصویر بیشترین توجه را به خود جلب می کند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آنها دقت کنید و توجه داشته باشید که فضای کمی را اشغال کند و لطمه ای به کل تصویر نزند. البته وجود این عوامل مقیاس مناسبی برای نشان دادن ابعاد ساختمان است.


منبع : مرکز تخصصی معماری ایران
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
راهنمایی برای عکاســــــــی معمـــــــــــاری ( 7 اصل ساده )

راهنمایی برای عکاســــــــی معمـــــــــــاری ( 7 اصل ساده )

مقدمه معماری مفهوم گسترده ای است. اغلب فضاهایی که در آنها قدم می گذاریم با گونه های متفاوتی از معماری ما را محاصره کرده اند. به همین خاطر خارج از ذهن نیست که معماری به این اندازه سوژه پرطرفداری برای عکاسی است. بر خلاف این گوناگونی ، چند اصل و تکنیک ساده که در بسیاری از موقعیت ها کاربرد دارند وجود دارد که به خاطر داشتن انها به ما کمک می کند هنگام عکاسی محتاط تر در مورد قاب بندی ، ترکیب بندی و نورپردازی آنها فکر کنیم. علاوه بر این 7 اصل ساده, نکاتی نیز در مورد ترکیب بندی عکاسی به طور کلی بررسی می کنیم تا برای معماران و شهرسازانی که در زمینه عکاسی با کیفیت مناسب دقت نظر دارند مفید باشد.

1. معماری تاریخی زمانیکه که از یک بنای تاریخی عکاسی می کنید یک اصل ساده و قابل درک در ترکیب بندی بهترین کاربرد را دارد و آن نشان دادن زیبایی طبیعی و ابهت آن بنا در تصویر است. برای رسیدن به این هدف اگر تصویر میزانی از پیش زمینه را در برگیرد ، به گونه ای که بافت پیرامونی که بنا در آن واقع شده باشد را نمایش دهد کمک می کند تا تصویر حس بهتری از معماری صاحب سبک و با قدمت را به نمایش گذارد.


تصویر شماره 1 یک ترکیب بندی ساده قدمت معماری تاریخی را به خوبی به نمایش می گذارد.

عکاسی در شب نیز از بناهای تاریخی حالت خارق العاده ای برای نشان دادن قدمت آنها به وجود می آورد.

2. معماری مدرن زمانی که از معماری مدرن عکاسی می کنید می توانید با سبک انتزاعی از عهده آن برآیید. از لنز های wide برای یک پرسپکیتو گسترده و زوایای غیرمعمول استفاده کنید.



تصویر شماره 2 سبک انتزاعی به خوبی معماری مدرن را به تصویر می کشد.

هنگام عکسبرداری با لنزهای واید در فضاهای بیرونی اغلب فضای آسمان زیادی در تصویر وجود دارد. اگر ترجیح می دهید آسمان یکدست و صاف در تصویر نباشد در این صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت بالای تصویر فضای خالی آسمان را پر کنید. درخت و شاخ و برگ آن نباید روی ساختمان را بپوشاند این شیوه را اصطلاحاً قاب کردن نیز می نامند.

3. قرار دادن بنا در زمینه درست است یا نه ؟ پاسخ به این سوال که چه زمانی فضای پیرامونی یک ساختمان را در عکس نمایش دهید یا نه به موقعیت بنا و پیامی که شما با عکس خود انتقال می دهید بستگی دارد. اگر زمینه و منظر آن، ساختمان را ستایش می کنند عکس بزرگ تری بگیرید. اما هنگامیکه زمینه با پیام شما مناسبتی ندارد از آن صرف نظر کنید. یک مثال در این مورد در نظر گرفتن یک ساختمان قدیمی در میان یک شهر مدرن است. اگر می خواهید این حس را منتقل کنید که این بنا به فضای جدید تعلق ندارد مهم خواهد بود که میزانی از زمینه مدرن را پیرامون بنا در نظر بگیرید. اما اگر فقط می خواهید بر زیبایی یک معماری تاریخی تاکید کنید آنگاه بناهای جدید تنها تصویر شما را بی جهت اشغال کرده اند. بنابراین بهتر است از آنها صرف نظر کنید.




تصویر شماره 3 قرار دادن بنا در منظر طبیعی به شما کمک می کند که شخصیت معماری را به نمایش بگذارید.

4. نورپردازی نورپردازی مهم ترین بخش عکاسی معماری است. اگرچه نمی توانیم موقعیت و یا جهت گیری یک ساختمان را عوض کنیم و نورپردازی یک بنا به وسیله خودمان امر دشواری است. بنابراین عکاسی در زمان مناسب با نورپردازی طبیعی مناسب ترین گزینه است. نورمایل معمولا بهترین عکس های معماری را به وجود می آورد. این نور سایه های بلند و جالبی بر روی نمای ساختمان تشکیل می دهد و جزئیات سطح را بهتر به نمایش می گذارد هم چنین تصویر سه بعدی ساختمان را تقویت می کند. نور پشت بدترین نوع برای عکاسی معماری است چرا که سطحی تاریک و یک شکل ایجاد می کند. برای مواجه با این مشکل بهتر است آسمان را حذف و از زاویه ی نزدیک تری عکاسی کنید.




تصویر شماره 4 شما می توانید با نور مایل بافت و جزئیات را به خوبی در تصویر خود نمایش دهید.

5. عکاسی در شب حتی یکنواخت ترین معماری ها نیز درشب می توانند جذاب به نظر برسند. در حقیقت بسیاری از ساختمان های مدرن و مراکز شهری به طور ویژه ای برای شب نورپردازی شده اند. در شب این ساختمان ها بوسیله چندین نوع نورپردازی روشن شده اند به طوریکه رنگها قویتر و سایه ها برروی نمای ساختمان انتزاعی تر به نظر می رسند. هنگامی که در شب عکاسی می کنید از سه پایه استفاده کنید و دوربین خود را بر روی کمترین تغییرات ISO ‌ قرار دهید تا بتوانید به طبیعی ترین شیوه عکاسی کنید. عکاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور نیز تصویری می سازد که فقط شکل کلی ساختمان دیده می شود و حالتی مرموز به خود می گیرد . در این حالت نور ، پشت بنا و رو به دوربین است.



تصویر شماره 5 نور رویایی شب به خوبی می تواند بنا را به زندگی بازگرداند.

6. کاهش انحنا با استفاده از لنز طولانی تر اگر از ساختمانی از زاویه ای بسیار نزدیک عکاسی می کنید می توانید دیوار را رها کنید تا انحناها دیده شوند به شرط آنکه تمام ساختمان دیده شود. اگر چه این امر خود می تواند تاثیر جالبی داشته باشد اما معمولا حذف می شود تا تصویر درست به نظر برسد. اگر فاصله مناسبی از ساختمانی که موضوع عکس شماست بگیرید درک خواهید کرد که دیوارهای ساختمان شما و خطوط افقی وعمودی به طور قابل قبولی مستقیم به نظر می رسند. اگر عکاسی از ساختمان مورد نظر خود را از فاصله ای دورتر و و با لنزهایی با نقطه کانونی طولانی تر بگیرید، پرسپکتیوها مسطح تر و خطوط ساختمان ها موازی تر می شوند وعکس شما اندکی حس سورئال خواهد داشت.



تصویر شماره 6 از فاصله دورتری عکس بگیرید تا انحنای دیوارها حذف شوند.

7. بیرون کشیدن جزئیات قابل توجه اغلب بناهای معماری با جزئیات کوچک مقیاس ، خود عکس های بسیار جذابی هستند.از جهت گیری پنجره ها تا الگوی مفصل ها تا تزئینات قرنیزها. به این جزئیات توجه کنید و از آنها برای نشان دادن شخصیت بنای معماری خود استفاده کنید.



تصویر شماره 7 جزئیات قابل توجهی پیدا کنید و روی آنها تمرکز کنید .

ترکیب بندی عکس

اصول ترکیب بندی که در زیر جمع آوری شده اند به شما کمک می کنند تا علاوه بر در نظر گرفتن اصول عکاسی معماری کیفیت عکس های خود را بالا ببرید. 1. سوژه خود را درکادر قرار دهید. 2. خط افق را در کادرتان تنظیم کنید برای اینکار می توانید از یکی از خطوط افقی و یا عمودی در سوژه عکس خود به عنوان خط مبنا کمک بگیرید. 3. ترکیب های متقارن برای نشان دادن استحکام، پایداری و قدرت به کار میروند. حس دیگری که یک عکس متقارن القا میکند، سادگی است. همان طور که گفته شد از این نوع ترکیب بندی -ترکیب بندی متقارن -می توانید در عکاسی از معماری تاریخی استفاده کنید. 4. رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد. 5.خطوط قطری، چشم را از یک سمت عکس به سمت دیگر هدایت میکنند و نسبت به خطوط افقی، انرژی بیشتری را منتقل میکنند. از این خطوط برای تاکید بر سوژه خود می توانید استفاده کنید. 6. هم پوشانی اجزا یک سوژه، نه تنها باعث افزایش عمق پرسپکتیو میشود بلکه بیننده را به بررسی تضادهای موجود بین عناصر صحنه تشوق میکند. در مورد اول، از آنجایی که یک شیء، تنها هنگامی می تواند شیء دیگری را بپوشاند که جلوی آن قرار گرفته باشد بنا براین حس فاصله القا میگردد. در مورد دوم، هم پوشانی موجب می شود که دو یا چند شیء که با فاصله از هم جدا شده اند، کنار هم مشاهده شوند و به این ترتیب تضاد شکل، رنگ یا نور آنها قابل تشخیص گردد. 7. نقاط طلایی را فراموش نکنید. اگر کادر تصویر را به وسیله خطوط فرضی به سه قسمت مساوی تقسیم کنید خطوط ترسیمی را مقاطع طلایی و نقاط برخورد آنها را نقاط طلایی می گویند .این نقاط نگاه بیننده را به سمت سوژه هدایت کرده و تصویر متعادل تری ایجاد می‌ کند.



تصویر شماره 8: استفاده از نقاط طلایی


در پایان صبور باشید! تا خودروها ، رهگذران علاقه مند و حتی حیوانات از کادر خارج شوند.اگر هدف نشان دادن طراحی است , هر عنصری که نگاه بیننده را منحرف کند , نامطلوب است. اما اگر هدف نشان دادن فعالیتی است که در فضای درونی و یا بیرونی مورد نظر شما می افتد, دراین صورت حضور افراد در عکس مناسب است و به ارتباط عکس و هدف آن کمک می کند.

___________________________________

منابع این نوشته ترجمه ای است از مقاله ای که در سایت www.photographymad.com با عنوان " A Guide to Architectural Photography " در اینترنت قرار داده شده است. از کتاب "عکاسی معماری, عکاسی از نمای داخلی و خارجی ساختمان" اثر نورمن مک گراث نیز برای تکمیل و صحت مطالب ترجمه شده , استفاده شده است. هم چنین از نکات مطالب "اصول عکاسی" از وبلاگ "گروه تخصصی معماری " و "اصول ترکیب بندی" از سایت عکاسی "تبیان زنجان" نیز برداشت های تکمیلی انجام شده است.
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
اصول عکاســــــــی ِ معماری - 2

اصول عکاســــــــی ِ معماری - 2

زندگی در شهر یعنی تماس روزانه و همیشگی با معماری. از دوران غارنشینی تا برج‌نشینی با مصالح و معماری آغشته‌ایم. نه فقط راحتی و آرامش بلکه زیبائی و هنر را نیز با معماری توام کرده‌ایم عکس معماری نیز باید در خدمت و معرفی هم زیبائی و هنر و هم راحتی و آرامش معماری باشد. نور و روشنائی و تاریکی آن. رنگ نور. شدت نور. زاویه‌ی تابش نور و نوع نور در یکایک سوژه‌های عکاسی معماری سرنوشت نوع آن سوژه معماری را مشخص می‌کند. هر نوری نمی‌تواند نظر و خواسته‌ی مهندس و طراح را که پله‌گردان با پنجره‌های باریک و عمودی طراحی کرده نشان بدهد. یک شومینه که با چوب و سنگ طبیعی ساخته شده در ضمن فضائی بس رمانتیک و شاعرانه بوجود آورده اگر با لامپ‌های مهتابی فراوان که سقف را پوشانده عکاسی شود فضای عاشقانه‌ی ما بیشر به چلوکبابی یا پیتزا فروشی تبدیل خواهد شد. در ضمن نورپردازی این فضا با شمع که بسیار جذاب میشود کار آسانی نیست و عکاس باید دانش و تجربه‌ی زیادی در رابطه نور و معماری داخلی داشته باشد تمام رشته‌های عکاسی مانند پرتره در استودیو با اشیاء و لوازم زندگی در آتلیه‌ی عکاسی صنعتی و بسیاری عکسبردای‌های دیگر به نورپردازی و تنوع نور نیازمند میشود. ولی عکاسی معماری چه داخلی و چه خارجی بدون نورپردازی و انتخاب صحیح نور حتماً جذابیت لازم را نخواهد داشت.


از مهمترین مشکلات عکاسی معماری شناخت پرسپکتیو و انتخاب نقطه درست و حرفه‌ای دوربین است. هر تصویری که ساختمان و معماری سوژه‌ی اصلی آن باشد معمولاً از هر زاویه و نقطه‌ای میتوان با یک لنز واید همه چیز را در عکس دید و انداخت. این عکس‌ها مسلماً صدها اشکال و ایراد معماری و زیبائی‌شناسی خواهد داشت و فقط عکسبرداری از نقطه‌ای که بهترین پرسپکتیو سوژه و محل را نشان میدهد قابل قبول و حرفه‌ای محسوب میشود. معمولاً عکاس‌ها و گرافیست‌ها در یک سالن بیشتر جذب اشیاء زیبا و سوژه‌های چشم‌گیر می‌شوند ولی یک معمار سالن و اطاق را حتی بهتر از دکوراتورها درک میکند و محل دوربین را بهتر تشخیص میدهد. فقط ممکن است تجسم زاویه‌ی دید 180 درجه را نداشته باشد که با کمک عکاس و تماشای صحنه از درون لنز نقطه نهائی و درست دوربین را پیدا خواهد کرد.


اگر عکاس نور و چراغ به اندازه کافی همراه داشته باشد شانس هنری‌تر کردن و بالابردن سطح زیبائی در عکس معماری را خواهد داشت. همانگونه که بعضی مواقع از نفوذ یا شدت نورهای موجود در صحنه، حال چه نور روز از پنجره باشد و چه چراغ‌های سقف و دیوار باید کم کرد تا در تمام تصویر نور جذاب و زیبائی بوجود بیاید.



عکاسی معماری



مقدمه



اولین مشکل در عکاسی معماری، انطباق پرسپکتیو معماری با پرسپکتیو عدسی و لنز در عکاسی است. یک ساختمان مرتفع و در ضمن طویل در دوربین، طبیعی و واقعی دیده نمیشود و حتماً ساختمان یا برج از حالت و فرم طبیعی خود خارج شده و بصورت هرم دیده خواهد شد به این دلیل دوربین و لنز در عکاسی حرفه‌ای معماری باید امکان تغییر دادن پرسپکتیو و فرم هندسی یک ساختمان را داشته باشد این مشکل فقط با دوربین‌های فانوسی (دوربین‌های بزرگ) و یا لنزهائی که قابلیت تغییر پرسپکتیو را دارند رفع خواهد شد.

مشکل دوم. در عکاسی معماری، سایه‌ها و خطوط و حجم یک ساختمان است که در ساعات و نورهای متفاوت تغییر فرم میدهند. این مشکل با کمک ----، لنز و زمان عکسبرداری باید حل شود.


عکس‌های معماری باید بفراخور مصرف آن تهیه شود. عکس از یک برج مدرن را که برای طراح یا دفتر مهندس سازنده آن عکاسی میکنیم با عکسی که برای طرح تبلیغاتی بانک یا مؤسسه‌ای که در آن ساکن است کاملاً تفاوت خواهد داشت. هر چه آشنائی عکاس معماری با تاریخ معماری، هنر معماری و اجزاء معماری و شهرسازی بیشتر باشد کار عکاسی او آسانتر و عکس‌های او نیز با دیگران متفاوت است. این تنها دلیلی است که معمارانی که با عکاسی آشنا شده‌اند و حتی بخاطر تفریح از معماری‌های باستانی تا مدرن عکاسی کرده‌اند، عکس‌های آنها بمراتب گویاتر و جذابتر است.


آشنائی با ظهور و چاپ عکس نیز به عکاسان معماری کمک میکند عکس‌های بدون نتیجه و مصرف نیاندازند و در ضمن خیلی از عکس‌هائی را که در صحنه‌ی عکاسی اشکالات رنگ و کنتراست داشته است در موقع چاپ جبران کرده و عکس را باصطلاح نجات دهند. آنچه را به عنوان مشکلات و سختی‌های عکاسی معماری گفتیم فقط شامل عکس‌های معماری حرفه‌ای است. اگر معماری با طبیعت، زندگی مردم، حوادث و تبلیغات توام شود بمراتب آسانتر خواهد شد و قوانین و شرایط سخت و خشک عکاسی معماری شامل آنها نخواهد شد. مراسم و جشن‌هائی که در کنار آثار باستانی قدیم و یا میدان‌ها و استادیوم‌های مدرن ورزشی انجام میشود، باید دقت کنیم که معماری در خدمت سوژه‌ی اصلی و جذابتر کردن تصویر باشد نه اینکه مراسم و سوژه‌ی مورد نظر فدای فرم و یا ستون‌ها و ساختمان شده باشد. وقتی از ماسوله یا ابیانه عکس میاندازیم ابرهای آسمان، طبیعت و کوه در حد ده ماسوله اهمیت پیدا میکند. گل‌ها و کوچه‌ها باید در رابطه با معماری قدیمی و طبیعت زیبای امروز باشند تا یک‌پارچگی و آرامش تصویری حفظ شود.


نمایش سبک و دوران تاریخی معماری و هارمونی اجزاء تصویر در عکاسی معماری اهمیت دارد. اگر آثار باستانی باستانی را برای کتاب معماری عکاسی میکنیم، پاکت پلاستیکی یک بار مصرف روی پله‌های تخت جمشید یا وانت و دوچرخه کنار کاخ پاسارگاد، همانقدر زننده و غلط است که سقف‌های زیبای کاشی‌کاری‌ها و آجرهای صفوی و سلجوقی را با لامپ‌های مهتابی و تصاویر انتخاباتی و نوشته‌های یادگاری آدم‌ها عکاسی کنیم. اگر به علت نادانی و بی تفاوتی کولر آبی در کنار پنجره‌ی چوبی تاریخی یک مسجد نصب شده است باید با انتخاب زاویه عکاسی و استفاده از پوشش‌های طبیعی کولر را ناپدید کنیم وگرنه سفارش دهنده حق دارد عکس ما را قبول نکرده و دور بیاندازد.


عکس‌های معماری همانند رشته‌های دیگر عکاسی در رابطه با نوع مصرف عکس باید تهیه شود و اگر سفارش دهنده‌ای وجود ندارد و ما به پیشواز کاریابی و مشتری رفته‌ایم، میتوانیم عکس‌های درست و اصلاح شده را برای میراث فرهنگی و کتاب‌های معماری و عکس‌های انتقادی و عیب و نقص‌دار را برای سازمان مرمت آثار باستانی یا مطبوعات و مقالات انتقادی بفرستیم.


بعضی مواقع ادغام دو زمان دور از هم توسط معماری و اشیاء یا انسان و حیوان بصورت جدی یا حتی طنز عکس جالبی خواهد شد. ولی آن عکس عکس معماری نیست بلکه از سوژه‌ی معماری در آن استفاده شده است.


·داشتن لنزمناسب برای نمایش پرسپکتیو جذاب در عکس معماری سرنوشت ساز است.


·انتخاب ساعت عکاسی معماری در رابطه با تابش نور مناسب و زاویه‌ی صحیح عکاسی باعث گیرائی در عکس معماری است.


·موفقیت در رسیدن به رنگ، طرح و سبک در معماری به تجربه و دانش و هنر عکاس معماری مربوط میشود.


·خلاقیت در انتخاب زاویه برای نمایش بزرگ نمائی یا ابهت اجزاء معماری هنر دیگر عکاس معماری است.


·استفاده از اشیاء یا چیدمان اجزاء معماری نمایانگر سلیقه، تجربه و تسلط عکاس معماری است.


مطالب زیر حدود تنوع و تفاوت عکاسی معماری را نشان میدهد.


عکاسی معماری قدیم باستانی
مجموعه‌های باستانی: تخت جمشید- تخت سلیمان- ارک بم- میدان نقش جهان- صحن حرم‌های مشهد، قم، شاه چراغ- سی و سه پل- پل‌خواجو


اجزاء معماری قدیم باستانی


ستون‌ها- سرستون‌ها- پله‌ها- گنبدها- مناره‌ها- سرسراها- کتیبه‌های سنگی- مجسمه‌ها- محراب‌های زرتشتی- محراب‌های اسلامی- پنجره‌های رنگی- درب‌های ارسی- پنج‌دری- سه‌دری



معماری جدید و وسیع


شهرک‌ها- مجموعه‌های ساختمانی- برج‌ها- مجموعه‌های ورزشی- مجموعه‌های فرهنگی و مذهبی- استادیوم‌ها- سالن‌های سرپوشیده- هتل‌های بین‌المللی



اجزاء معماری مدرن


طرح آجر- طرح بتون- طرح سنگ- نمای شیشه‌ای- پله‌های مدور- لابی‌های بلند و لابی‌های دو طبقه- درب‌های چوبی- درب‌های فلزی بزرگ- پنجره‌های فلزی- طرح مبلمان‌ها- پذیرائی- خواب- کتابخانه- آشپزخانه- اطاق کودکان- سالن ورزشی کوچک


ماکت‌ها


ماکت با زمینه‌ی واقعی- ماکت با زمینه‌ی کامپیوتری- ماکت با زمینه‌ی هوای آزاد- ماکت در استودیو- دتای ماکت- نمای داخل ماکت- ماکت در پرسپکتیو



دوربین‌های عکاسی معماری


کاربرد حرکات فنی در تغییرات و اصلاح معایب و مشکلات معماری فقط با این نوع دوربین‌ها ممکن است. تک‌فیلم (فیلم تخت) در ابعاد 10X12 - 13X18 - 20X25 که صفحه لنز و صفحه تصویر جداگانه قابل تغییر زاویه و دید است و هر حرکت کار خاصی را انجام میدهد.


مصارف عکس معماری


کتاب‌های درسی معماری- مقالات معماری نمایشگاه‌ها و روزهای تاریخی- اعیاد و جشن‌ها- فستیوال‌ها و سمینارهای معماری- سازمان میراث فرهنگی- سازمان جلب سیاحان- موسسات توریستی شرکت‌های مسافرتی هوائی و زمینی- شهرداری‌ها- فروشگاه‌های صنایع دستی- کتابفروشی‌ها- هتل‌ها- کارت پستال‌ها- غرفه‌های ایرانی خارج از کشور- دفتر‌های مهندسی- مهندسین طراح- مقاطعه‌کاران- دفاتر نقشه کشی- فروشگاه‌های لوازم ساختمانی، فروشگاه‌های مصالح ساختمانی- رساله‌های کارشناسان معماری و ساختمان


عوامل و شرایط مؤثر در خلق عکس موفق

·انتخاب سوژه: هر عکاس بفراخور فرهنگ تجربه و رشته‌ی مورد علاقه خود سوژه‌ای را می‌پسندد.

·کادربندی: هر عکاس اول در هنگام عکاسی و دوم در چاپ کادر مورد اعتقاد خود را انتخاب می‌کند.

·نوع نور: بفراخور سوژه‌ی مورد نظر از منابع نور، خورشید، سایه، فلاش و لامپ استفاده میکند.

·نوع فیلم: بدلیل مصرف از اسلاید- نگاتیو رنگی یا سیاه وسفید استفاده میکند.

·اندازه فیلم: 135mm یا 6X6 یا 4X5inch برای مصارف بترتیب (خبری)- (پرتره و طبیعت)- (معماری و تبلیغات) است.

·اندازه گیری صحیح نور: به دلیل دسترسی به رنگهای درست، کنتراست صحیح و امکان چاپ مناسب می‌باشد.

·شناخت دوربین و لنز: بدون دوربین و لنز مناسب و شناخت کاربردی آنها هر نوع عکاسی به اشکال برخواهد خورد.

·خلاقیت و ابتکار: شناخت محو یا واضح شدن بخشی از تصویر به دلیل تفکر و خلاقیت در تصویر سازی است.

·ظهور مناسب: لابراتوآر حرفه‌ای یا مغازه‌ی عکاسی غیرحرفه‌ای سرنوشت تصویر را می‌تواند عوض نماید.

·چاپ و کیفیت آن: انتخاب لابراتوآر حرفه‌ای، ####ت کاغذ مات و براق و کنتراست آن آخرین تست کار عکاسی است.

·کادر و قاب: اینکه عکس چگونه کادره شده و چگونه قاب شده یا پرس شود سلیقه و دید هنری پایانی عکاس است.

قبل از شروع به عکاسی‌های مختلف عکاس نسبت به عوامل فوق آشنائی و دانش و تجربه کافی داشته باشد تا با مربوط کردن یکایک آنها با هم در هنگام عکاسی سرعت عمل زیادی داشته و هم ضایعات کار را به حداقل رسانده و در ضمن به یک عکس موفق و حرفه‌ای نیز دست پیدا کند.



منبع:
سایت معماری بی نام و ایده آل


 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
چگونه عکاس ِ معمــــــــــاری شویم ؟

چگونه عکاس ِ معمــــــــــاری شویم ؟


...
کادر را پر کنید​
در عکاسی اغلب گفته می‌شود که اگر نمی‌توانید چیزی را زیبا کنید، آن را بزرگ کنید. با پر کردن کادر توسط سوژه
اصلی، توجه بیننده از سوژه بر نمی‌گردد. همچنین تکنیک های دیگر عکاسی نیز مانند قرار دادن ویژگی کلیدی سوژه بر روی نقطه طلایی می‌تواند استفاده شود. اگر الهام گرفتن از یک صحنه برای شما مشکل است، یک راه خوب برای گرفتن عکس، بزرگ کردن و پر رنگ کردن سوژه است. پس نزدیک شوید، سپس نزدیک تر شوید .


پیشروی​
بیشترین عکس هایی که کادر را پر می‌کنند، پرتره ها هستند. پرتره ها، یکی از چشمگیرترین و جذاب ترین عکسها هستند. گرفتن لنز رو به چهره و فشار دادن شاتر به تنهایی یک عکس خوب خلق نمی‌کند . به عنوان مثال شما قصد دارید چند عضو صورت واضح باشد؟ همه صورت؟ خب پس باید دیافراگم تنگی انتخاب کنید. فقط چشم ها را ؟ پس یک دیافراگم باز انتخاب کنید و فکوس را روی چشم ها قرار دهید. اغلب به این نتیجه می‌رسید که یک کراپ بی‌رحمانه در نرم افزارهای ویرایش تصویر، نتیجه چشمگیرتری می‌دهد .
سعی کنید چهره را در یک طرف کادر و یکی از چشم ها را روی نقطه طلایی قرار دهید یا مثلا چهره یک پیرمرد را با نوردهی زاویه دار تاکید بخشید و عکس را سیاه و سفید کنید و یا با استفاده از یک لنز واید و نزدیک شدن به سوژه آن را اغراق آمیز کنید . ( البته کسی به خاطر این کار از شما تشکر نمی کند )


پرسپکتیو را تغییر دهید​
فاصله کانونی لنز، در چگونگی دیدن جهان، نقش مهمی ایفا می‌کند . لنزهای واید ( زیر 28 میلی‌متر) در پرسپکتیو اغراق می‌کنند، در حالی که لنزهای تله ( بالای 100 میلی‌متر) آن را محدود می‌کنند و هر کدام مزایا و محدودیت‌های خاص خود را دارند.
با بالا و پایین کردن لنزهای واید بدون حرکت دادن بدن ، می‌توان عکسهای جالبی گرفت، هر چند که جدا کردن یک قسمت از صحنه با لنزهای واید کار مشکلی است اما لنز های تله برای محدود کردن مهمترین بخش صحنه به کار می‌روند .


از حرکت کردن نهراسید​
یکی از مهمترین لوازم ترکیب بندی سه پایه است. سه پایه به شما کمک می‌کند تا سرعت شاتر را کم کنید و با دقت بیشتری به صحنه‌ جلوی خود نگاه کنید . اما تا وقتی که بهترین زاویه عکس را نیافته‌اید ، دوربین را روی آن قفل نکنید و با اولین زاویه ای که انتخاب کرده‌اید خشنود نشوید . لازم نیست که كيلومترها حرکت کنید، کافیست یک یا دو اینچ دوربینتان را حرکت دهید تا تاثیرات آن را ببینید .
به ارتفاع سه پایه دقت کنید. ما عادت داریم جهان را از ارتفاع چشمانمان نگاه کنیم . با بالا و پایین بردن زاویه دید، نشستن روی زانو، دراز کشیدن روی زمین، یا بالا بردن ارتفاع سه پایه، می‌توانید عکسهای جذابی خلق کنید.
درعکاسی از کودکان و حیوانات اگر جهان را از ارتفاع آنها ببینیم، صمیمیت بیشتری به عکس می‌دهیم که لازمه عکس است.


شلوغی ها را حذف کنید​
اینکه چه چیزی را از صحنه حذف کنید، همان قدر اهمیت دارد که چه چیزی را در صحنه جا دهید .
هر عنصري باید عکس شما را قوی کند، در غیر این صورت آن را خارج کنید. چه با تغییر موقعیت خود، چه با تغییر لنز و چه در مراحل بعد از عکاسی.
مراقب کیفیت سوژه هم باشید. مثلا اگر از گل عکاسی می‌کنید، بهترین و تمیزترین گل را بیابید. دوربین را روی گلی که گلبرگ ندارد یا پر از برگ های حشره خورده است، نشانه روی نکنید .
در هنگام عکاسی از مناظر نیز مراقب ماشین‌ها و سیم‌های برق در عکس باشید، مگر اینکه آنها سوژه عکس شما باشند .


کادر را پاکسازی کنید​
قبل از فشار دادن شاتر، به سرعت ویزور را برای عدم وجود المان های اضافه نگاه کنید. عناصری را که به عکس شما قدرت نمی دهند بی‌رحمانه حذف کنید. مراقب نورهای پس زمینه که خارج از فکوس هستند نیز باشید، مثلا نور خورشید که از پشت برگها می‌تابد. این عناصر را با حرکت کردن حذف کنید یا توسط سوژه بپوشانید .
مراقب آسمانی که بی رنگ است باشید، زیرا یک پهنه وسیع خاکستری می‌تواند زندگی را از عکس شما بگیرد. دراین مواقع بهتر است زیاد روی آسمان تاکید نکنید .
هنگام عکاسی ازمردم، حیوانات و گلها، به خط افق توجه کنید. با بالا و پایین بردن زاویه دوربین، عکس را از داشتن یک پس زمینه نرم و یکنواخت نجات دهید.


به رنگها توجه کنید
وقتی که عکس می‌گیرید به رنگهای عکس توجه کنید. آیا رنگ های سوژه با رنگهای پس زمینه تضاد دارند یا همخوانی؟ رنگهای گرم (نارنجی، زرد، قرمز) نگاه بیننده را جذب می‌کنند و رنگ های سرد (آبی و سبز) آن را پس می‌زنند. با قرار دادن یک ناحیه روشن با رنگهای گرم روی نقطه طلایی، می‌توانید از این قضیه به خوبی استفاده کنید. توجه کنید که یک ناحیه کوچک اما روشن، بیشتر جلب توجه می‌کند تا یک ناحیه بزرگ اما تاریک .


عمق بسازید
برای جان دادن به صفحه دو بعدی عکس، باید یک عمق قابل قبول بسازید. برای این کار باید نگاه بیننده را روی پیش زمینه و پس زمینه عکس حرکت دهید. مثلا یک خط ساده که از پیش زمینه بگذرد و به سمت پس زمینه برود به این کار کمک می کند.
انتخاب نوع لنز و اندازه دیافراگم نیز در ایجاد عمق موثر است.


انتخاب لنز​
همانطور که قبلا گفته شد، لنز های واید در پرسپکتیو اغراق می‌کنند در حالی که لنزهای تله آن را محدود می‌کنند . با تکنیک خوب می‌توانید از هر دوی آنها برای دادن عمق به عکس استفاده کنید.
هنگامی که از یک لنز واید استفاده می کنید، در جستجوی عنصر جالبی باشید که بتواند پیش زمینه را پر کند و مقیاسی کلی از عناصر عکس به بیننده ارائه دهد. و از نزدیک شدن به سوژه نترسید .
اما اگر از یک لنز تله استفاده می‌کنید یک پرسپکتیو تنگ به همراه عمق میدان کم انتخاب کنید تا پس زمینه و پیش زمینه هر دو تار شوند. به عنوان مثال، هنگامی که از حیوانات عکاسی می‌کنید، روی زمین بنشینید و یک دیافراگم باز انتخاب کنید تا گیاهان واقع در پیش زمینه، تار شوند و یک تصویر نرم به وجود بیاید. آنگاه این تصویر را با یک پس زمینه تار و یک سوژه شده ترکیب کنید تا یک تصویر سه بعدی به وجود آید .


یک قاب بیابید
یکی ار آسانترین راه ها برای ایجاد عمق پیدا کردن یک قاب طبیعی است. شما با قرار دادن سوژه در میانه عکس و یافتن یک قاب شارپ یا محو که کل یا قسمتی از پیش زمینه را بپوشاند، به راحتی می‌توانید نگاه بیننده را به صحنه هدایت کنید. مانند تمام قوانین دیگر عکاسی، در این کار زياده روي نكنيد.


ریتم و تکرار​
گاهی اوقات شما قصد عکاسی از یک موضوع واحد را ندارید، بلکه سوژه شما الگو و نقش و نگاری ست که از کنار هم قرار گرفتن و تکرار شدن تعدادی از اشیا به وجود آمده است. به خطوط و اشکالی که با تکرار خود یک ریتم به وجود آورده اند دقت کنید. الگوهایشان را شکار کنید و احساستان را در برابر آنها در عکس نشان دهید. به نقش و نگارهای متضاد و الگوی چیده شدن آنها دقت کنید، حس تضاد همیشه هیجان بیشتری به تصویر میدهد. مجموعه ای از عناصر ساده می توانند سوژه یک عکس زنده و جالب باشند .


مراقب شکاف ها باشید

برای اینکه الگوی شما استحکام خوبی داشته باشد، باید تعادل عکس را حفظ کنید. تمرین خوبیست که تلاش کنید تا سوژه هر چهار طرف کادر را پر کند، هر فضای خالی که با عناصر دیگر در تعادل نباشد، یک نقطه ضعف محسوب می‌شود. شما باید به بیننده نشان دهید که مهمترین عنصر عکس، تکرار و ترتیب سوژه های عکس است نه خود سوژه‌ها .
آماده لحظه مناسب عکاسی باشید. مثلا فرض کنید که در حال عکاسی از یک دسته پرندگان هستید، بهترین و قویترین ریتم وقتی ست که همه آنها به یک جهت نگاه می‌کنند . اگر می‌خواهید از شیارهای یک بیابان شنی عکس بگیرید، صبور باشید تا نور کم شود و زاویه ی سایه به وجود آمده، برجستگی ها و فرورفتگی های شن‌ها را آشکار کند‌.
اگر می‌خواهید از اشیا شبیه به هم که در یک ردیف قرار دارند و یک پرسپکتیو ساخته‌اند عکسی بگیرید، باید دیافراگم تنگی انتخاب کنید تا تمام موضوعات واضح باشند. برای عکاسی از سوژه های متحرک و چرخنده، می‌توانید با کم کردن سرعت شاتر، یک نقش و نگار چرخشی جالب به دست آورید. در این روش با اضافه کردن یک عنصر واضح و ثابت به عکس، به آن عمق دهید .


فضای تحرک​
هنگامی که از یک سوژه متحرک عکس می‌گیرید ، موفقیت شما هنگامی به دست می‌آید که فضایی در عکس وجود داشته باشد که سوژه به آنجا حرکت کند. به این فضا، فضای تحرک گویند . فضای پشت سوژه فضاییست مرده و اگر نسبت این فضا به کل عکس زیاد باشد، عکس زندگی خود را از دست می‌دهد .


سوژه شما به کجا نگاه میکند ؟​
ایده فضای تحرک می‌تواند به جهت نگاه سوژه نیز اعمال شود. مثلا اگر سوژه از قسمت سمت راست کادر به سمت چپ نگاه می‌کند، فضای بیشتری در سمت چپ برای نگاه سوژه اختصاص دهید و برعکس. اما اگر می‌خواهید یک حس معما گونه به عکس بدهید یا بر روی محیط اطراف سوژه تاکید دارید، سوژه را در لبه کادر قرار دهید به گونه‌ای که به سمت داخل عکس نگاه می‌کند .
به علاوه جهتی که سوژه نگاه می‌کند و یا به سمت آن حرکت می‌کند نیز می‌تواند عکس شما را از یک عکس معمولی متمایز کند. ما از راست به چپ می‌خوانیم و به همین دلیل تمایل داریم که در همان جهت تصویر را ببینیم. حرکت در عکسها وقتی که از راست به چپ باشد ، یکنواخت تر به تظر می‌رسند ، پس اگر به دنبال ثبت یک عکس جالب هستید ، حرکت را از راست به چپ ترتیب دهید .


قوانین را بشکنید​
مانند تمام قوانین ترکیب بندی، مواردی وجود دارند که قطع حرکت، یک تصویر جذاب می سازد . مثلا وقتی که سرعت آهسته شاتر را با فلاش تاخیری ادغام می‌کنید .در این حالت، شما یک تصویر ناواضح ایجاد کرده اید که توسط سرعت کم شاتر به وجود آمده است و همچنین یک تصویر واضح که توسط فلاش تاخیری ایجاد گردیده است و به علاوه شما نیاز به فضایی دارید تا سوژه به حرکت خود ادامه دهد.
اما چرا فلاش تاخیری؟ خب فرض کنید از فلاش اولیه استفاده کردیم، یعنی به محض باز شدن شاتر ، فلاش هم شلیک کند. این کار آسانتر هم هست، اما سوژه متحرک در جلوی یک تصویر واضح شکل می‌گیرد. و این مانند اینست که سوژه دارد عقب عقب حرکت می‌کند !!


بیرحمانه کراپ کنید
گاهی یک عکس عالی می‌گیریم، اما هنگامی که با دقت بیشتری عکس را می‌بینیم ، متوجه می‌شویم که مقداری از سوژه اصلی قطع شده و یا قسمتی اضافی از پس زمینه داخل عکس دیده می‌شود !
این اتفاق بیشتر برای دوریبین هایی می‌افتد که ویزور آنها کل فضا را پوشش نمی‌دهد. دنیای دیجیتال، امکانات بیشماری را برای کراپ کردن های خلاقانه در اختیار ما می‌گذارد ، اما مراقب باشید که کراپ کردن برای شما حکم چوب زیر بغل را پیدا نکند !


محکم باشید​
هنگام عکاسی کلوزاپ ، مراقب باشید تا لبه های کادر، سوژه را قطع نکند و اگر به اشتباه این اتفاق افتاد، بهتراست که عکس را کراپ کنید و یک کادر بسته تر انتخاب کنید. تصمیم‌گیری برای میزان کراپ، به قضاوت چشم شما بستگی دارد. اما قانون کلی در کراپ کردن، اینست که وقتی یک تکه از موضوع (مثلا یک گوش یا یک قسمت از بازو) را به اشتباه در کادر جا نمی‌دهید ، وقت گرانبها را برای ساختن آن در فتوشاپ هدر ندهید، بلکه آن قسمت را دور بریزید و یک کادر بسته تر ایجاد کنید.


بهبود کادر بندی

کراپ کردن به شما اجازه می‌دهد تا عکس متعادل‌تری ایجاد کنید، مثلا موقع رفع اشتباهات عکس، ممکن است دریابید که یکی از عناصر عکس شما استعداد جلب توجه بیشتری دارد و با تصمیم گیری برای حذف اضافات عکس و یک کراپ ماهرانه، به یک عکس جالب دست پیدا خواهید کرد.این تصمیمات بر پایه اصول عکاسی هستند و البته باشکستن این اصول نیز می‌توانید به آموخته هایتان اضافه کنید.
کراپ کردن در هنگام پردازش عکس، به شما در بهبود عکس هایتان کمک می‌کند، پس برای این کار وقت بگذارید و آنگاه آموخته هایتان را در هنگام عکاسی به کار ببرید تا از تک تک پیکسل‌های دوربین‌تان استفاده کنید.


جسور باشید​
وقتی که توسط کراپ کردن با قوانین کادربندی آشنا می‌شوید، وقت آنست که کراپهای مهیج و انتزاعی را امتحان کنید. گاهی بهترین نورسنجی و بهترین کادربندی، برخلاف تصور، خالی و پوچ است.
ممکن است یک عکس بسیار جالب از مردم گرفته باشید، اما کراپ کردن یک قسمت از عکس می‌تواند به عکس شما معنای بیشتری بدهد. یک پرتره بگیرید و آنرا بیش از حالت معمولی کراپ کنید. یا مثلا عکس را بچرخانید تا یک خط قطری به وجود آید. به این فکر کنید که چگونه می‌توان با کراپ کردن یک عکس معمولی، یک بافت، رنگ یا شکل متفاوت ایجاد کنید. به ویژگیهای سمبولیک عکس نگاه کنید. قوانین را بشکنید.


مهارت ترکیب بندی​
1- پس زمینه، پس زمینه، پس زمینه ....
هنگام عکاسی، بیش از اینکه به سوژه توجه کنید، به پس زمینه توجه کنید. یک پس زمینه خوب می‌تواند از یک سوژه معمولی، یک عکس عالی بسازد اما با انتخاب یک پس زمینه ضعیف، یك سوژه خوب را از دست می‌دهیم.
2-
ساده باشید
یک عکس قوی، عکسی ست که پیامش را به سرعت برساند. زیربنای یک عکس خوب، خطوط و اشکال هستند.
3-
سوژه را مشخص کنید
از خود بپرسید که چرا عکس می‌گیرید ؟ اگر ارتفاع یک ساختمان مد نظرتان است یا الگوی خاصی از قرارگیری اشکال یا شکل یک گل، آنرا برجسته و مشخص سازید.
4-
به کادر دقت کنید
هنگام عکاسی از انسان ها، حواستان به قطع شدن زانو یا مچ آنها باشد.
5-
مراقب تعداد باشید
اعداد فرد در عکاسی، بیشتر از اعداد زوج خود را نشان می‌دهند ، مثلا مثلث‌ها، تحرک بیشتری از مربع‌ها و دوایر دارند. عدد3 عددی جادویی ست.
6-
اشتیاق خود را افزایش دهید.
صبح هنگام، قبل از بیرون رفتن برای عکاسی، به خود بگویید که می‌روم تا بهترین عکسم را بگیرم. این کار ناامیدی شما را کم می‌کند و شما حتما برنده می‌شوید .
7-
در این نوشته چکیده‌ای از گفته های سه استاد را به شما گفتیم، به کارها و گفته های دیگر اساتید قدیم و جدید نیز نگاه کنید و به کادربندی آنها دقت کنید.
8-
از ابتذال بپرهیزید
با تقلید ساده از یک عکس زیبا، خوشحال نباشید. به استفاده از لنزهای مختلف، کادر های مختلف و نقطه‌های دید مختلف فکر کنید. از خوابیدن روی گل و خاک نترسید. مصمم باشید تا هنر بیشتری به کار ببرید.
9-
چندین عکس بگیرید
روی یک سوژه واقعا فکر کنید. به ندرت اولین عکس شما بهترین خواهد بود. در دوربین دیجیتال شما فیلم هدر نمی دهید، پس روی چندین کادر کارکنید و دید خود را افزایش دهید.
10-
همیشه دوربین همراه داشته باشید
هرچه بیشتر عکس های دوستانه، خانوادگی و روزمره بگیرید، بیشتر چشمانتان به کادربندی عادت می‌کند، آنگاه وقتی‌که یک اتفاق نادر در زندگی شما رخ دهد، دومین اتفاق، گرفتن بهترین عکس از آن لحظه است.


منبع : akkasee.com​
 

body_builder

عضو جدید
عکاسی در معماری

عکاسی در معماری

برای ارائه یک هنر، باید از هنری دیگر استفاده کرد

بعنوان مثال، در معماری که نوعی هنر است، میتوان ارائه را در دیدن در نظر گرفت، که نوع دید خود یک هنر است.
این تصاویر خود گویای این مسئله است:


itp_vertical_horizons_001.jpgitp_vertical_horizons_003.jpg

itp_vertical_horizons_005.jpgitp_vertical_horizons_006.jpg

itp_vertical_horizons_007.jpgitp_vertical_horizons_008.jpg

itp_vertical_horizons_010.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

A.R.A.M.Del

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقش نور در عکاسی معماری

نقش نور در عکاسی معماری




اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند که مجموع این ابعاد، حجم را به وجود می‌آورد. اما هنگامی که اجسام به تصویر در می‌آیند، خصوصیات سه ‌بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان می‌شود. درست است که توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس کنیم، اما به کمک سایه‌روشنهایی که بر روی حجم مورد نظر تشکیل می‌شود، می‌توان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد کرد.



حجم‌هایی که به طور یکنواخت و یکدست روشن ‌شده باشند و یا به طور یکدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجسته‌نمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عکاسی معماری اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.
اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه‌ روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایه‌هایی عمیق ایجاد می‌کند. در عکاسی معماری ایده‌آل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار می‌گیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد.



(عکس پایین: استفاده از نورپردازی صحیح در نشان دادن حجم ساختمان)



بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح که آفتاب به آنها می‌تابد و بناهایی که نمای اصلی آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عکسبرداری شوند. هنگام عکسبرداری در نور صبحگاهی، برای اینکه بنا در تصویر از برجسته‌نمایی بهتری برخوردار باشد ترجیح دارد سایه‌هایی که در سمت چپ ساختمان ایجاد می‌شود، در تصویر بگنجانید و هنگام عکسبرداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عکسبرداری اندکی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایه‌های ایجادشده نیز در تصویر بیاید.


(عکس پایین: استفاده از سایه ها در بنا)




نورهای بسیار ملایم و بدون سایه مانند نور هوای ابری یا مه‌آلود، احساس برجسته‌نمایی را در تصویر کاهش می‌دهد.عکسبرداری از بناهای تاریخی و قدیمی در شب هنگام (زیر نور ماه) حالت جالبی را برای نشان‌دادن قدمت آنها به وجود می‌آورد.



(عکس پایین: بناهای قدیمی همراه با تصویر ماه)





همچنین اغلب بناها هنگام شب زیباترند، به ویژه اگر از آنها عکس رنگی گرفته شود. تداخل و ترکیب رنگهای حاصل از نورهای مختلف موجود نیز بر جلوه و زیبایی تصویر می‌افزاید. دقت در نورسنجی استفاده از سه پایه و سیم دکلانشور نکات مهم در این شرایط است. با نصب این سیم در محل مخصوص و هنگام فشردن آن به خصوص در استفاده از سرعتهای کم‌شاتر، دوربین دچار کمترین لرزش شده و از وضوح تصویر کاسته نمی‌شود.




(عکس پایین: برخی بناها در شب زیباترند)



عکاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور تصویری را می‌سازد که فقط کلیاتی از ساختمان دیده می‌شود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عکاسی است، موضوع کاملاً تیره دیده می‌شود و حالتی مرموز به خود می‌گیرد.

(عکس پایین : تصویر ضد نور از یک بنا)











منبع:tebyan




 
بالا