?!؟
عضو جدید
اردشیریکی از اشخاصی بود که در موقع انحلال و متلاشی شدن مملکتی به تخت می نشینند و از هیچ وسیله ایی برای رسیدن به مقصود باکی ندارند.این شاه بعد از جلوس به تخت . اولین اقدامش آن شد که برای رهایی از هر دغدغهای، تمام خویشان نزدیک خود را قربانی کرد. میگویند وی نه فقط همهٔ برادران و خواهران خویش بلکه برادرزادگان و عموزادگان و تمام کسانی را که گمان میکرد، ممکن است از سلطنت ناراضی باشند، کشت.از مجموع روایات روی هم رفته، بر میآید که وی از اول برای ایجاد نظم و انضباط، خود را بیش از همه اسلاف خویش به اعمال خشونت ناچار دیده است و برای تأمین مقصود خود از هیچ گونه قساوتی هم دریغ نکرده است. وی بدون شک سنگدل، تندخوی و وحشیگونه بود لیکن در عین حال در عصر و محیط خود فرمانروائی قوی و بااراده بشمار میآمد.
پس از آن به ساکت کردن شورش ها پرداخت
شاه جدید از همان آغاز کار خویش، اقداماتی انجام داد که از اغتشاش ساتراپها که بخاطر ضعف و انحطاط دولت مرکزی، خواب استقلال میدیدند، جلوگیری کند.
اردشیر نخست به کادوسیان که اقوامی بودند که در شمال شرقی آذربایجان و گیلان اقامت داشتند و طغیان کرده بودند، لشکر کشید. این مردم در زمان اردشیر دوم نیز طغیان کرده بودند و اردشیر دوم موفق نشده بود که آنها را کاملاً فرمانبردار کند. کسی که در دفع این طغیان، به وی کمک کرد، یک شاهزادهٔ هخامنشی به نام داریوش بود که حکومت ارمنستان را یافت و بعدها به نام داریوش سوم به سلطنت رسید.
شورش در فریگیه
اردشیر سوم در سال ۳۵۶ پیش از میلاد، فرمان داد تا ساتراپها، چریکهایی را که در آسیای صغیر به خدمت گرفته بودند، مرخص کنند. بیشترشان اطاعت کردند، فقط آرتهباذ ساتراپ فریگیه (فریگیه هلسپونت) زیر بار این تکلیف نرفت و به کمک آتن سر به طغیان برداشت اما تهدید اردشیر آتنیها را از دور وی، پراکند و او از ترس جان، به مقدونیه نزد فیلیپ مقدونی گریخت.
شورش صیدا و قبرس
اردشیر با لشکری به طرف سوریه حرکت کرده.شهر صیدا را پس از محاصره گرفت اهالی شهر از شدت نا اومیدی به خودکشی اقدام کرده و شهر را آتش زدند و وقتی که اردشیر وارد آن شهر نامی شد.خرابه هایی بیش نیافت(نوشته اند که قریب به 400هزار نفر در این حریق تلف شدند)
پس از آن جزیره قبرس تسلیم شد
تسخیر مجدد مصر
پس از آن به مصر حرکت کرد
اردشیر در سال ۳۴۲ پیش از میلاد، در دنبال چندین لشکر کشی که بی نتیجه ماند، سرانجام با کمک چریکهای یونانی((من تور یونانی از جزیره ردس)) و مخصوصاً بر اثر ضعف فرماندهی شخص فرعون، بر مصر غلبه یافت و فرعون که نامش نکتانبوس بود به حبشه گریخت.شدت عمل اردشیر در اینجا کمبوجیه را به خاطر می آورد. اردشیر در تنبیه شورشیان مصر که چندین بار طغیان کرده بودند و در طی این نیم قرن اخیر نیز همه جا با مخالفان ایران همکاری کرده بودند، خشونت و قساوتی بی سابقه ای نشان داد. حصارهای عمده و حتی معابد بزرگ را ویران کرد، اسناد این معابد را توقیف نمود و بعد به بهای گزاف به آنها باز فروخت. به کاهنان اهانت بسیار وارد آورد و حتی به موجب بعضی روایات آپیس یا گاو مقدس مصریان را کشت و فرمان داد تا از آن برای وی غذا تهیه کنند. بدینگونه بعد از سالها استقلال، مصر دوباره به زیر سلطهٔ ایران بازگشت.
باگوس خواجه وزیر اردشیر
باگواس خواجه در سپاهی که به مصر حمله کرد، معاون منتور یونانی بود. پس از فتح مصر، باگواس خواجه که با منتور هم میانه گرمی داشت، بقدری در نزد اردشیر مقرب شد که شاه بیمشورت او بکاری نمیپرداخت
بواسطه فتوحات اردشیر و خشونتهایی که میکرد و با بودن شخصی، مانند باگواس خواجه که زمام امور را بدست داشت، در اواخر سلطنت اردشیر، دولت مرکزی قدرت گرفت و نظم و ثبات به ساتراپها برگشت.
کشته شدن اردشیر
اردشیر در در سال ۳۳۸ پیش از میلاد و در بیستمین سال سلطنتش، توسط باگواس خواجه که حاجب و محرم و وزیر او بود، بر دست یک طبیب فریب خورده، مسموم شد و شاه بر اثر آن درگذشت.
شاید اردشیر، بسبب حسادت و سخن چینی درباریان، خواسته بود او را تغییر دهد و خواجه برای نگهداری مقام خود بدینوسیله متوسل شده، تا شاهی را بتخت نشاند، که جوان بوده، موافق میل او رفتار کند یا آنگونه که از یک روایت بر می آید و سندی برای آن ذکر نشده است، او در اصل مصری بوده و برای انتقام از خشونتهایی که وی در مصر بکار برده بوده، اردشیر را کشته است. کینهٔ خواجه مزبور بقدری شدید بود که پس از قتل اردشیر، پیکر او را قطعه قطعه کرده، به خورد سگ داد.
پس از داریوش بزرگ، اردشیر سوم یگانه شاهی بود که از قشون کشیهای بزرگ با پیروزی بیرون آمد و فوت او در این موقع حساس تاریخی، برای ایران فقدانی بزرگ بشمار می رفت.
خصال اردشیر سوم
سلنت اردشیر به ممالک غربی ایران تسکین داد.ولی ممالک شرقی از قبیل ایالات هند و آسیای وسطی به حال طغیان و شورش ماندند.بعد از داریوش .شاهی قوی الاراده مانند اردشیر به تخت نشسته بود و اگر می ماند از بزرگ شدن مقدونی ممانعت می کرد.زیرا یونانی ها در این زمان طرفدار ایران بودند و دموستن نطاق معروف یونانی دوستی ایران را پیوسته به یونانس ها تاکید می کرد.
Click here to view the original image of 500x246px and 51KB.
پس از آن به ساکت کردن شورش ها پرداخت
شاه جدید از همان آغاز کار خویش، اقداماتی انجام داد که از اغتشاش ساتراپها که بخاطر ضعف و انحطاط دولت مرکزی، خواب استقلال میدیدند، جلوگیری کند.
اردشیر نخست به کادوسیان که اقوامی بودند که در شمال شرقی آذربایجان و گیلان اقامت داشتند و طغیان کرده بودند، لشکر کشید. این مردم در زمان اردشیر دوم نیز طغیان کرده بودند و اردشیر دوم موفق نشده بود که آنها را کاملاً فرمانبردار کند. کسی که در دفع این طغیان، به وی کمک کرد، یک شاهزادهٔ هخامنشی به نام داریوش بود که حکومت ارمنستان را یافت و بعدها به نام داریوش سوم به سلطنت رسید.
شورش در فریگیه
اردشیر سوم در سال ۳۵۶ پیش از میلاد، فرمان داد تا ساتراپها، چریکهایی را که در آسیای صغیر به خدمت گرفته بودند، مرخص کنند. بیشترشان اطاعت کردند، فقط آرتهباذ ساتراپ فریگیه (فریگیه هلسپونت) زیر بار این تکلیف نرفت و به کمک آتن سر به طغیان برداشت اما تهدید اردشیر آتنیها را از دور وی، پراکند و او از ترس جان، به مقدونیه نزد فیلیپ مقدونی گریخت.
شورش صیدا و قبرس
اردشیر با لشکری به طرف سوریه حرکت کرده.شهر صیدا را پس از محاصره گرفت اهالی شهر از شدت نا اومیدی به خودکشی اقدام کرده و شهر را آتش زدند و وقتی که اردشیر وارد آن شهر نامی شد.خرابه هایی بیش نیافت(نوشته اند که قریب به 400هزار نفر در این حریق تلف شدند)
پس از آن جزیره قبرس تسلیم شد
تسخیر مجدد مصر
پس از آن به مصر حرکت کرد
اردشیر در سال ۳۴۲ پیش از میلاد، در دنبال چندین لشکر کشی که بی نتیجه ماند، سرانجام با کمک چریکهای یونانی((من تور یونانی از جزیره ردس)) و مخصوصاً بر اثر ضعف فرماندهی شخص فرعون، بر مصر غلبه یافت و فرعون که نامش نکتانبوس بود به حبشه گریخت.شدت عمل اردشیر در اینجا کمبوجیه را به خاطر می آورد. اردشیر در تنبیه شورشیان مصر که چندین بار طغیان کرده بودند و در طی این نیم قرن اخیر نیز همه جا با مخالفان ایران همکاری کرده بودند، خشونت و قساوتی بی سابقه ای نشان داد. حصارهای عمده و حتی معابد بزرگ را ویران کرد، اسناد این معابد را توقیف نمود و بعد به بهای گزاف به آنها باز فروخت. به کاهنان اهانت بسیار وارد آورد و حتی به موجب بعضی روایات آپیس یا گاو مقدس مصریان را کشت و فرمان داد تا از آن برای وی غذا تهیه کنند. بدینگونه بعد از سالها استقلال، مصر دوباره به زیر سلطهٔ ایران بازگشت.
باگوس خواجه وزیر اردشیر
باگواس خواجه در سپاهی که به مصر حمله کرد، معاون منتور یونانی بود. پس از فتح مصر، باگواس خواجه که با منتور هم میانه گرمی داشت، بقدری در نزد اردشیر مقرب شد که شاه بیمشورت او بکاری نمیپرداخت
بواسطه فتوحات اردشیر و خشونتهایی که میکرد و با بودن شخصی، مانند باگواس خواجه که زمام امور را بدست داشت، در اواخر سلطنت اردشیر، دولت مرکزی قدرت گرفت و نظم و ثبات به ساتراپها برگشت.
کشته شدن اردشیر
اردشیر در در سال ۳۳۸ پیش از میلاد و در بیستمین سال سلطنتش، توسط باگواس خواجه که حاجب و محرم و وزیر او بود، بر دست یک طبیب فریب خورده، مسموم شد و شاه بر اثر آن درگذشت.
شاید اردشیر، بسبب حسادت و سخن چینی درباریان، خواسته بود او را تغییر دهد و خواجه برای نگهداری مقام خود بدینوسیله متوسل شده، تا شاهی را بتخت نشاند، که جوان بوده، موافق میل او رفتار کند یا آنگونه که از یک روایت بر می آید و سندی برای آن ذکر نشده است، او در اصل مصری بوده و برای انتقام از خشونتهایی که وی در مصر بکار برده بوده، اردشیر را کشته است. کینهٔ خواجه مزبور بقدری شدید بود که پس از قتل اردشیر، پیکر او را قطعه قطعه کرده، به خورد سگ داد.
پس از داریوش بزرگ، اردشیر سوم یگانه شاهی بود که از قشون کشیهای بزرگ با پیروزی بیرون آمد و فوت او در این موقع حساس تاریخی، برای ایران فقدانی بزرگ بشمار می رفت.
خصال اردشیر سوم
سلنت اردشیر به ممالک غربی ایران تسکین داد.ولی ممالک شرقی از قبیل ایالات هند و آسیای وسطی به حال طغیان و شورش ماندند.بعد از داریوش .شاهی قوی الاراده مانند اردشیر به تخت نشسته بود و اگر می ماند از بزرگ شدن مقدونی ممانعت می کرد.زیرا یونانی ها در این زمان طرفدار ایران بودند و دموستن نطاق معروف یونانی دوستی ایران را پیوسته به یونانس ها تاکید می کرد.
Click here to view the original image of 500x246px and 51KB.
