امکان سنجی طرح اتصال بندر ماهشهر خلیج فارس به بندر لبنان در در یای سرخ

وضعیت
موضوع بسته شده است.

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
کانال بتنی یا عایق ژئوممبران ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کانال بتنی یا عایق ژئوممبران ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ژئوممبرین چیست؟


معرفی ژئوممبرین:
ژئوممبرین ورقی است از جنس پلیمر که مستقیما روی بستر خاکی قرار میگیرد و مانع از عبور یا نشت آب به درون بستر خاکی میشود ، ژئو ممبرین از نوع HDPE تشکیل شده است از97% پلی اتیلن سنگین و 3% مواد افزودنی که نقش این مواد مقاوم سازی است در برابر اشعه ماوراء بنفش (UV ) خورشید و عوامل اکسید کننده محیط خاک و آب .






ویژگی ها :

1- ابعاد وسیع رولهای ژئوممبرین
(طول هر رول حدودا 150 متر و عرض آن 9 متر و وزن حدود 1500 کیلوگرم )

2- تولید با ضخامتهای مختلف بین 75 صدم میلیمتر تا 2 میلیمتر

3- انعطاف پذیر و غیر قابل نفوذ در برابر سیالات

4- مقاومت در برابر عوامل محیطی،شیمیایی،بیولوژیکی و مکانیکی

5- مقاومت در برابر اشعه ماوراء بنفش خورشید

(UV )
6- مقاومت در برابر تغییرات دما ( از 40- تا 70+ درجه سانتیگراد)



مزایا :

1- حذف نشتی و هدر رفتن آب

2- سرعت عمل در نصب و اجرا

3- هزینه ای کمتر از پوشش های سنتی

4- تضمین دوام




کاربردها:

1- احداث استخرهای ذخیره آب کشاورزی

2- احداث استخر های پرورش ماهی

3- احداث کانالهای انتقال آب

4- احداث حوضچه های تصفیه خانه فاضلاب شهری،صنعتی،روستایی

Lagoon )
5- احداث تونل و قطار شهری ( مترو )




مراحل ساخت :

1- خاکبرداری با دیواره های شیب دار و تراز کردن سطح

2- تسطیح و رگلاژ دیوار و کف عاری از هر گونه سنگ و کلوخ و تیز گوشه ها

3- دیواره و کف مسطح ، هموار و فاقد رطوبت

4- حفر ترانشه گیر داری جهت مهار لبه های ورق در دور تا دور استخر

5- نصب ورقه ژئوممبرین بر رو

 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
معرفی شرکت پیمانکار - شماره ی یک 1

معرفی شرکت پیمانکار - شماره ی یک 1

به منظور تحقق اهداف اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران و بر اساس توصیه­ها و تأکیدات حضرت امام خمینی رضوان الله علیه مبنی بر اجرای طرح­های زیربنایی و خدماتی، از جمله تأمین مسکن برای محرومان و اقشار کم درآمد، آستان قدس رضوی حسب رهنمود مقام توليت عظمي آستان قدس رضوي نسبت به تاسيس شركت مسكن و عمران قدس رضوی اقدام نمود و در تاریخ 22/3/1362 با 5000 سهم هزار ریالی در اداره ثبت شرکت­ها با شماره 2873 به ثبت رسانید. نوع آن سهامی خاص بوده که 100% سهام آن متعلق به آستان قدس رضوی می­باشد. به جهت رعایت قانون تجارت هر کدام از اعضای هیئت مدیره دارای یک سهم اسمی می باشند از ابتدای تاسیس و شروع فعالیت ، دفترکار شرکت در مکان فعلی به آدرس مشهد خیابان دانشگاه شماره 439 بوده است و از ابتدای تأسیس شرکت به تناسب نیاز استخدام نیروی انسانی انجام شده است. تعداد نیروی انسانی در ابتدای تأسیس در حدود 30 نفربوده است. در ابتدا شركت براي توليد مصالح ساختماني نسبت به احداث كارخانجات آجر سفال – آهك – شن و ماسه و آسفالت اقدام نمود .












مدیران اجرایی :














http://www.reorazavi.org/rch/tabid/1795/Default.aspx
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
خبرگزاری بلومبرگ میگوید اسرائیل با مبلغ یک میلیارد دلار نمکهای با ارزش بحر المیت را برمیدارد.



کانال نیکاراگوئه با سرمایه گذاری 40 میلیارد دلار در حال بررسی است


این قرارداد سرمایه گذاری که مدت ان 50 سال تعیین شده است توسط دانیل اورته گا رئیس جمهور نیکاراگوئه در 14 جولای 2013 امضاء شده است و شامل

1- احداث کانال کشتیرانی
2- احداث خط لوله نفتی
3- دو بندر آبهای عمیق
4- خطوط راه آهن بین اقیانوسی
5- دو فرودگاه مسافربری و باربری

مشخصات کلی این پروژه تعریف شده است.


مسئولان دولت مصر میگویند سالیانه 1/6 تریلیون دلار کالا از کانال رد میشود که این رقم 10 درصد از کل کالای مبادله شده جهان میباشد.
و دولت مصر از این محل سالیانه 5/4 میلیارد دلار بعنوان عوارضی در آمد کسب میکند.
دولت مصر برنامه ریزی نموده است با یک سرمایه گذاری جدید کانال سوئز را توسعه داده و جای پای خود را در صنعت ترانزیت بین المللی محکم کند.
/

پروژه نمک اسراییل : برابر با یک ماه یارانه ی مردم ایران ( یک دلار = 3100 تومان)


پروژه نیکارا گویه : معادل 40 ماه یارانه ی مردم ایران = 3 سال و 4 ماه (یک دلار = 3100 تومان)

درامد سالانه ی کانال سوئز : حدود 6 ماه مبلغ یارانه ی مردم ایران
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هنوز شروع نکرده سر و کله شرکتهای مشاور و پیمانکار را نکش وسط
انقدر دلال شرکتهای مشاور و پیمانکار توی بازار ریخته که از اندازه موهای سرت بیشتره
وقتی بفهمند یه جائی یه طرحی هست حتی اگر ان طرح احتمال موفقیتش یک در هزار باشه مثل مور و ملخ میریزند و مذاکره دلالی و سهام و حق العمل کاری میکنند و تمام زندگی و پدر ادم را در می آورند.
از الان پیشنهاد میکنم فعلا به فکر مشاور و پیمانکار شدن خیلی زوده
اگرم انتخاب کنی سرمایه گذاری انها را کنار میزاره و پیمانکار خودش را میاره وسط!

به وقتش که طراحی انجام شد پیمانکار مناسب هم پیدا میشه
فوقش توی یک سایت بین المللی مناقصه میزاری تمام پیمانکاران دنیا میان وسط قیمت میدن.

البته از ما گفتن بود رئیس شوما هستی :D
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

پروژه نمک اسراییل : برابر با یک ماه یارانه ی مردم ایران ( یک دلار = 3100 تومان)

پروژه نیکارا گویه : معادل 40 ماه یارانه ی مردم ایران = 3 سال و 4 ماه (یک دلار = 3100 تومان)

درامد سالانه ی کانال سوئز : حدود 6 ماه مبلغ یارانه ی مردم ایران

بعضی وقتها به خودم میگم طرح خوبی برای تمرین طرح توجیهی هست کار نشد هم فوقش چیزی را از دست نمیدی یک طرح توجیهی را مدل سازی میکنی
فعلا کار میکنیم تا کم کم به جاهای خوب رسید و کامل به مسئله مسلط شدیم با کامفار هم مدلسازی میکنیم.

فعلا بحث و تبادل نظر میکنیم.
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
ژئوممبرین چیست؟


معرفی ژئوممبرین:
ژئوممبرین ورقی است از جنس پلیمر که مستقیما روی بستر خاکی قرار میگیرد و مانع از عبور یا نشت آب به درون بستر خاکی میشود ، ژئو ممبرین از نوع HDPE تشکیل شده است از97% پلی اتیلن سنگین و 3% مواد افزودنی که نقش این مواد مقاوم سازی است در برابر اشعه ماوراء بنفش (UV ) خورشید و عوامل اکسید کننده محیط خاک و آب .






ویژگی ها :

1- ابعاد وسیع رولهای ژئوممبرین
(طول هر رول حدودا 150 متر و عرض آن 9 متر و وزن حدود 1500 کیلوگرم )

2- تولید با ضخامتهای مختلف بین 75 صدم میلیمتر تا 2 میلیمتر

3- انعطاف پذیر و غیر قابل نفوذ در برابر سیالات

4- مقاومت در برابر عوامل محیطی،شیمیایی،بیولوژیکی و مکانیکی

5- مقاومت در برابر اشعه ماوراء بنفش خورشید

(UV )
6- مقاومت در برابر تغییرات دما ( از 40- تا 70+ درجه سانتیگراد)



مزایا :

1- حذف نشتی و هدر رفتن آب

2- سرعت عمل در نصب و اجرا

3- هزینه ای کمتر از پوشش های سنتی

4- تضمین دوام




کاربردها:

1- احداث استخرهای ذخیره آب کشاورزی

2- احداث استخر های پرورش ماهی

3- احداث کانالهای انتقال آب

4- احداث حوضچه های تصفیه خانه فاضلاب شهری،صنعتی،روستایی

Lagoon )
5- احداث تونل و قطار شهری ( مترو )




مراحل ساخت :

1- خاکبرداری با دیواره های شیب دار و تراز کردن سطح

2- تسطیح و رگلاژ دیوار و کف عاری از هر گونه سنگ و کلوخ و تیز گوشه ها

3- دیواره و کف مسطح ، هموار و فاقد رطوبت

4- حفر ترانشه گیر داری جهت مهار لبه های ورق در دور تا دور استخر

5- نصب ورقه ژئوممبرین بر رو



ﻛﺎرﺑﺮد ﺗﺮﻛﻴﺐ ژﺋﻮﻣﻤﺒﺮانوژﺋﻮ ﺗﻜﺴﺘﻴﺎﻳﻞدراﻳﺰوﻻﺳﻴﻮنﻣﺨﺎزنﺑﺘﻨﻲ
http://dl.irpdf.com/ebooks/Part27/www.irpdf.com(8321).pdf


طرح تولید ورق عایق ژئوممبران

http://pdid.ir/wp-content/uploads/2013/05/fs23.pdf
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از امتیازات ماهشهر - استفاهد از انرژِ ی باد و خو رشید و امواج دریا است

یکی از امتیازات ماهشهر - استفاهد از انرژِ ی باد و خو رشید و امواج دریا است

جريانهاي جزر و مدي در خور ماهشهر Fulltext
نويسند‌گان:
[ فاطمه ضيائيان ] - دانشجوي كارشناسي ارشد فيزيك دريا، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحق
[ علي كرمي خانيكي ] - استاديار پژوهشي بخش حفاظت سواحل مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري،
[ مسعود خواجه احمدعطاري ] - مهندسين مشاور پارس آب سرزمين
[ صادق ضيائيان ] - اداره كل هواشناسي استان زنجان

خلاصه مقاله:

جزر و مد در خورها بدليل تاثير عوامل هندسي به مراتب پيچيده تر از درياهاي باز است. پديده هايي نظير انعكاس امواج جزر و مدي،seiche اصطكاك بستر و تاثير نيروي كوريوليس باعث تغييرات عمده در تراز سطح آب مي گردد. طوريكه تغييرات تراز جزر و مددر خور ممكن است تا چند برابر تغييرات جزر و مد در درياي باز برسد. در اين مقاله تاثير عوامل هندسي نظير طول، عرض و عمق خور بر تغييرات تراز جزر و مد در داخل خور طويل ماكرو- تايدال مورد بررسي قرار خواهد گرفت. بصورت خاص اين تحقيق براي خور ماهشهر بعنوانيكي از شاخه هاي فرعي خور موسي انجام گرفته است. در اين تحقيق از روشهاي تئوريك به همراه روشهاي عددي بوسيله نرم افزار Mike21 و نتايج اندازه گيري هاي ميداني بهره گرفته شده است. براي اين منظور با استفاده از تحليل داده هاي ميداني و مدلسازي عددي به بررسي تاثير عوامل هندسي بر جريان جزر و مدي در خور ماهشهر پرداخته شده است. با افزايش عمق خور تا 1/2 مترميزان دبي و سرعت افزايش و براي عمق هاي بيشتردبي كاهشيافته اما سرعت در ابتداي كانال كاهش مييابد.باافزايش عمق كانال دبي و سرعت جريان كاهش مييابد

كلمات كليدي:

http://www.civilica.com/Paper-IREC08-IREC08_319=جریانهای-جزر-و-مدی-در-خور-ماهشهر.html

===========================================

امكان سنجي احداث نيروگاه 100 مگاواتي جزرومد در سواحل جنوبي ايران Fulltext
نويسند‌گان:
[ عبداله رنجبر ] - شركت توزيع نيروي برق هرمزگان- بندرعباس - دانشكده مهندسي برق - دانشگاه ص
[ گئورگ قره پتيان ] - دانشكده مهندسي برق- دانشگاه صنعتي اميركبير -پژوهشكده بهره برداري ايم
[ محمد صادق وجداني ] - شركت توزيع نيروي برق هرمزگان

خلاصه مقاله:

در اين مقاله روابط و معادلات حاكم بر منبع جزر و مد استخراج و شبيه سازي آن براي يك دوره 12 ماهه به كمك نرم افزار MATLAB انجام شده است . در اين شبيه سازي بيشترين و كمترين ارتفاع جزرومد بعنوان ورودي به نرم افزار داده شده شده و خروجي برنامه ، توان توليدي منبع انرژي جزرومد و همچنين سرعت حجم آب ورودي به درياچه جزرومد به ازاي تغييرات ارتفاع جزرومد است .همچنين در اين مقاله كليه ايستگاههاي جزر و مد سنج در سواحل خليج فارس و درياي عمان( حدود 60 بندر بزرگ و كوچك ) كه در استانهاي جنوبي كشور هستند ، در دوره زماني 12 ماهه سال 2010 با استفاده از نتايج اندازه گيري مركز هيدروگرافي ايران مورد بررسي قرار گرفته است.ايستگاهي بين بندر پهل و قشم در استان هرمزگان بعد از بندر ماهشهر داراي بيشترين ارتفاع جزر و مد بوده و متوسط ارتفاع جزرومد در دوره مورد مطالعه در اين ايستگاه 4.3 متر است.

كلمات كليدي:
نيروگاه 100 MW ، جزرومد ،انرژي تجديدپذير ، MATLAB

http://www.civilica.com/Paper-PSC26...-100-مگاواتی-جزرومد-در-سواحل-جنوبی-ایران.html

=================================================

عنوان پروژه : نيروگاه بادي 60 مگاواتي ماهشهر

https://www.google.com/url?sa=t&rct...=T5BU8f4ZqMmC01rRgSrVeA&bvm=bv.52164340,d.bGE



=============================================

ﺑﺮرﺳﻲﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ بهره گیری ازا ﻧﺮژي ﻛﺸﻨﺪي درﺳﻮاﺣﻞﺟﺰﻳﺮه يﻗﺸﻢ

http://www.irannec.com/conf8/files/site1/pages/articles_7/4_fanavari/d02105.pdf

=================================
ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻣﻜﺎنﺳﻨﺠﻲ اﺣﺪاث ﻧﻴﺮوﮔﺎه ﺟﺮﻳﺎﻧﻲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻧﺮژي ﺟﺰروﻣﺪ

http://www.irannec.com/conf8/files/site1/pages/articles_7/1_siasat/a00143.pdf



================================

البته تا اونجایی که میدونم میانگین ارتفاع موج در کل سال برای خلیج فارس یک متر است که میانگین خیلی کمی است
 
آخرین ویرایش:

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
Israel Chemicals Moves Dead Sea Salt for $1 Billion


By David Wainer - Jul 3, 2013 8:15 PM GMT+0430



At Israel’s southern Dead Sea pools, where visitors bob in water so dense with salt they float, David Zvida gestures toward hotels lining the coast.
Standing at one of the world’s top tourist destinations, where travelers are told King David once took refuge from a vengeful King Saul, Zvida singles out a hotel close to being flooded. The spa industry is threatened because water levels have risen as companies extracting minerals leave salt deposits on the seabed, displacing millions of gallons of the Dead Sea.

Enlarge image
In late 2011, amid nationwide protests calling for more social justice, ICL agreed with the state to shoulder about 80 percent of the cost to harvest the salt and to double royalty payments to 10 percent on potash production at certain levels. Photographer: Ariel Jerozolimski/Bloomberg



“When these hotels were built here 30 years ago, they knew the water levels were slowly rising and the state took responsibility for protecting the hotels,” said Zvida, senior vice president at Dead Sea Works Ltd. The unit of Israel Chemicals Ltd. (ICL) runs evaporation pools to extract minerals.
Since then, the state decided Israel Chemicals needed to chip in. ICL agreed, in a deal that also called for higher royalties, to pick up a $1 billion tab to remove salt accumulating on the sea floor from its evaporation pools, elevating water levels in the basin between Israel and Jordan. Collecting potash and other minerals is a business dominated by Dead Sea Works and Jordanian rival Arab Potash Co.
ICL, the world’s seventh-largest potash producer, hired staff for a new division that will remove 20 million tons a year. The project, expected to start in 2015, will dredge the salt, move it on a conveyor belt and dump it via a barge back into the northern part of the sea, from which water is hauled back to southern pools by canal.
Two Million Visitors

While the much larger Dead Sea basin to the north is shrinking at a record rate, the more lucrative southern basin’s levels have surged enough to threaten the $300 million health industry and a tourism business that drew about 2 million visitors from Israel and abroad in 2012, according to the Central Bureau of Statistics.
Now, under public pressure for companies to pay more taxes, the Israeli government is studying raising other levies on natural resource companies such as Israel Chemicals.
Finance Minister Yair Lapid in April said he would form a panel to examine royalties from natural resource producers as he scuttled merger talks between Israel Chemicals and Potash Corp. of Saskatchewan Inc. The decisions underscore hardships that companies face from an administration increasingly willing to squeeze businesses to maintain popularity and raise revenue.
Profit Margin

A heightened regulatory environment and public sentiment against Israel’s largest companies currently runs from the telecommunications industry to banking.
It led analysts from Barclays Plc to Excellence Nessuah Brokerage Ltd. to reduce price estimates for ICL, the country’s second-largest company by market value, which made a profit of $1.3 billion last year on $6.67 billion in revenue.
The stock fell 1.7 percent today in Tel Aviv, bringing its decline this year to 18 percent including reinvested dividends compared with a 2.3 percent rise in the TA-25 benchmark index.
“The overall environment is making investors concerned,” said Guil Bashan, an analyst at IBI-Israel Brokerage & Investments Ltd. who reduced his price estimate to 46 shekels from 53 on May 7, citing regulatory concerns. “The risk from greater regulatory oversight should not be underestimated.’”
The harvesting of potash and minerals from the Dead Sea leaves salt residue to build up on the seabed and contributes to higher sea levels.
Dredging Salt

In late 2011, amid nationwide protests calling for more social justice, ICL agreed with the state to shoulder about 80 percent of the cost to harvest the salt and to double royalty payments to 10 percent on potash production at certain levels. Analysts such as IBI’s Bashan hailed the agreement as positive for ICL at the time as it would help put the tax story to rest.
Now, less than two years after the agreement, a new government has decided to re-examine taxes on natural resource producers including ICL. The panel studying the issue, dubbed “Sheshinski 2” in Israel, will be headed by Eytan Sheshinski, a professor emeritus from theHebrew University of Jerusalem who led a committee whose recommendations three years ago helped the government double its share in gas and oil profits.
“The company is concerned that international investors might perceive Israel to be less of an attractive market to invest in due to the current uncertainty in the Israeli economic environment and because they find the Israeli government to be unreliable,” ICL Communications Manager Amir Avramovitz said in May, commenting on the decision to form a panel two years after an agreement was made.
‘No Contradiction’

The “Sheshinski 2” goals “are not to hurt specific companies but to contribute to the broader Israeli public welfare,” the Finance Ministry said in a statement dated June 25.
“There is no contradiction between the salt harvest agreement signed a year ago and the establishment of a Natural Resources Committee,” it said. “The government’s decision did not explicitly forbid making changes in fiscal policy. It should be emphasized that the Israeli government sees great importance in fulfilling its agreements.”
Mud Baths

The depleting Dead Sea is a source of concern for Israelis who visit the site by the busload every day to enjoy the restorative powers of its mud baths and mineral waters. ICL, a company with a 46 billion-shekel ($13 billion) market value controlled by billionaire Idan Ofer’s Israel Corp., runs a chemicals factory of smokestacks and salt-encrusted pipes that help make it one of the biggest fertilizer makers on Earth.
It also contributes to the drying of the sea, according to the Friends of Earth Middle East. Half the drop in Dead Sea levels can be attributed to Israel Chemicals and Jordan’s Arab Potash, according to Gidon Bromberg, Israeli director of the Friends of Earth Middle East. The company says it’s far less, attributing most of the drop to water used upstream.


http://www.bloomberg.com/news/2013-07-03/israel-chemicals-moves-dead-sea-salt-for-1-billion.html
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
The plan aims to transform the corridor along the 160-kilometre length of the canal from an area of mostly flat, empty desert into a major world economic zone.
The waterway, the main thoroughfare for the transport of cargo between Asia and Europe, is a vital source of revenue for Egypt. But Egyptian planners believe a lack of vision and poor administration have prevented the country from maximizing its location at the crossroads of two continents, something they wish to address by expanding transit facilities and slashing red tape for investors.
Goods worth $1.6-trillion (U.S.) a year pass through the canal, or 10 per cent of the world’s total shipped goods, said Ashraf Dowidar, a consultant who has been studying the project. “We’re only getting $5.4-billion of this, through the tolls of the ships going through.”
“Ships don’t want to stop to do anything here. So this is the lost opportunity we have. If they can make them stop, at least do maintenance, do repair – a logistics area – then the whole thing will move,” said Mr. Dowidar, who until recently worked for the Ministry of Trade and Industry.
The government is targeting annual revenue of $100-billion from the canal in several years’ time, as new projects come on stream and old ones are expanded, he said.
The canal zone was heavily bombed during Egypt’s wars with Israel. Suez, at the canal’s southern end, is now a depressed industrial town that saw some of the most violent protests during the uprising that ousted Mr. Mubarak in February, 2011.
Egypt began developing an industrial and port complex at the northern end of the canal near Port Said in the late 1990s, and a second at the southern end.
The government will soon create a single authority for the corridor’s development to cut through its own red tape, said Walid Abdelghaffar, a government coordinator for the corridor project. The authority’s chairman will have the rank of deputy prime minister and report directly to Mr. Morsi.
Once established, the authority will quickly start drawing up a master plan to combine all the various elements around the canal under one administrative entity to make it easier for investors and to implement policy without excessive bureaucracy.
“We dream that the whole of Egypt might become a logistics centre and I think the ministers have this vision,” Mr. Abdelghaffar said.
The government is also putting the final touches to the first highway connecting the country with Sudan and another highway across the Nile Delta that connects Port Said with Alexandria and beyond to Libya.
The canal, which opened in 1869 to great fanfare and which has twice been closed since the Second World War due to war between Egypt and Israel, is operated by the Egyptian government through the Suez Canal Authority.
Revenues from the waterway linking the Red Sea with the Mediterranean rose 3.6 per cent to $5.2-billion in the financial year ended June 30 and are a key source of foreign currency for Egypt’s economy, along with tourism, oil and gas exports and remittances from Egyptians living abroad.
Mr. Morsi, a U.S.-educated engineer, is under pressure to revive the economy, which has been hammered by political turmoil, and tackle domestic problems, including rising unemployment, which triggered the uprising against Mr. Mubarak.
Officials say Egypt’s unemployment rate is running at about 13 per cent but is double that for recent entrants into the work force. As well as creating jobs, the government, which is running a budget deficit of 11 per cent of GDP, needs to find more revenue sources.
Pledges of support for the Suez Canal corridor project are already flowing in. Qatar last month promised $8-billion for gas, power, and iron and steel plants at the northern end of the canal over the next five years.
Egypt has long been challenging for investors. Entrepreneurs struggle to find the talent they need in a creaking education system, face mounds of paperwork and must often bribe bureaucrats to keep businesses afloat.
The World Bank ranked Egypt at 110th place out of 183 economies in the world in ease of doing business in 2012. It was especially poor in the speed of granting construction permits, enforcing contracts and resolving insolvency.
Mr. Abdelghaffar, a consultant to the housing ministry, which has taken a leading role in the project, claimed the grand plan for the canal would mean that “the investor who comes knows what his rights and responsibilities are and what the rights of the government are.”
Deputy ministers for defence, interior, housing, industry, transport and investment, each with a direct stake in the corridor plan, would join the authority, he said.
Most of the financing would come from the private sector, and foreign governments, companies and investors were overwhelmingly supportive during meetings with the Egyptian government.
“All the investor wants is an authority he can deal with, clear laws, protection of his rights, and that he knows his responsibilities,” Mr. Abdelghaffar said.
“You might be surprised by this, but we aren’t suffering at all for finance,” he said. “There are parts that have to be financed by the state. It has been allocated for in the budget.”
Early projects instigated under Mr. Mubarak in the late 1990s included a 35-square-kilometre port at the northern end of the canal zone, named East Port Said. It was designed partly as a transit hub for containers to be unloaded from giant cargo ships passing through the canal for distribution on smaller ships around the Mediterranean. Behind the port lies a separate, 37-square-kilometre industrial zone.
At the southern end, Sokhna Port has already become the main cargo port of Cairo, which lies 120 kilometres away via a specially built highway. Nearby lies a 12-square-kilometre industrial zone where factories already operate, including ammonia and fertilizer plants.
Between the two complexes, near the city of Ismailia half-way down the canal, the government is working on yet another zone, called Technology Valley, to attract high-tech industries and a university.
Projects underway or planned include a second vehicle tunnel under the canal, the dredging of a new channel at the canal’s north entrance and the expansion and completion of roll-on, roll-off, multiple-use and bulk liquid terminals, bunkering facilities and a new basin and quay.
The industrial zones are also being expanded.
Mr. Dowidar believes the corridor’s potential is huge and would easily attract investors if unnecessary bureaucracy were eliminated.
“You don’t need a lot of work to attract a lot of investment,” he said.
Egypt and Saudi Arabia resurrected a $3-billion to $4-billion project earlier this year to build a bridge across the Strait of Tiran that would allow vehicles to drive from the African continent to Asia without going through Israel, whose border with Egypt is closed to most traffic.
For now vehicles cross the Strait by ferry.
The Saudi side has approved the plan, said Mr. Abdelghaffar. “I think within months something will be announced about it.”
A high-speed train to connect Port Said and Suez with Cairo is also on the drawing board.


http://www.theglobeandmail.com/repo...boost-from-suez-canal-project/article4602302/

 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط با این رییس گفتنا سر ما رو با پنبه نبری خوبه( ما برای تسلیم شدن با گفت و گو حاضریم)
همون مبلغ R&D فکر می کنم کافی باشه
:biggrin:

طبق کتاب مطالعات اقتصادی طرح ها ترجمه به فارسی از انتشارات سازمان توسعه صنعتی ملل متحد یونیدو

هزینه های مطالعه اولیه حد اقل یک درصد از کل طرح میباشد با این حساب شما از 4 تریلیون دلار معادل چهل میلیارد دلار هزینه آر ان دی خواهی گرفت که به قول خودت معادل یارانه چهل ماه کل مردم ایران میباشد!

هنوز شروع نشده داری شهرام جزایری دوم میشی :D

 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
طبق کتاب مطالعات اقتصادی طرح ها ترجمه به فارسی از انتشارات سازمان توسعه صنعتی ملل متحد یونیدو

هزینه های مطالعه اولیه حد اقل یک درصد از کل طرح میباشد با این حساب شما از 4 تریلیون دلار معادل چهل میلیارد دلار هزینه آر ان دی خواهی گرفت که به قول خودت معادل یارانه چهل ماه کل مردم ایران میباشد!

هنوز شروع نشده داری شهرام جزایری دوم میشی :D


سهم مهندسین باشگاه رو ازش کم نکردی :cool::que:



هزینه ی مشاوره چقدره؟؟؟از همین کم میشه؟؟؟؟؟ هزینه ی مدل شدن توکامفار چی؟؟؟
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



سهم مهندسین باشگاه رو ازش کم نکردی :cool::que:



هزینه ی مشاوره چقدره؟؟؟از همین کم میشه؟؟؟؟؟ هزینه ی مدل شدن توکامفار چی؟؟؟


هزینه مشاوره کامفار 90درصد آر ان دی میشه

9 درصد R&Dسهم باشگاه میشه

یک درصد باقیمانده R&D هم مال شما هست اگر زیاد حساب کردم بقیه اش را که نمیخوای به خود من بده با بچه های باشگاه تقسیم میکنیم :D

 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز

هزینه مشاوره کامفار 90درصد آر ان دی میشه

9 درصد R&Dسهم باشگاه میشه

یک درصد باقیمانده R&D هم مال شما هست اگر زیاد حساب کردم بقیه اش را که نمیخوای به خود من بده با بچه های باشگاه تقسیم میکنیم :D




0.004 میلیارد دلار هم بد نیست = 12 میلیارد تومان ( یک دلار = 3000 تومان):cool:
 
آخرین ویرایش:

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
طرح پیشنهادی ناسا ( NASA ) برای تصفیه ی فاضلاب شهر کالیفرنیا

طرح پیشنهادی ناسا ( NASA ) برای تصفیه ی فاضلاب شهر کالیفرنیا


(Offshore Membrane Enclosures for Growing Algae (OMEGA




Offshore Membrane Enclosures for Growing Algae (OMEGA) is an innovative method to grow algae, clean wastewater, capture carbon dioxide and to ultimately produce biofuel without competing with agriculture for water, fertilizer or land.


NASA’s OMEGA system consists of large flexible plastic tubes, called photobioreactors. Floating in seawater, the photobioreactors contain freshwater algae growing in wastewater. These algae are among the fastest growing plants on Earth.

The algae use energy from the sun, carbon dioxide and nutrients from the wastewater to produce biomass that can be converted into biofuels as well as other useful products such as fertilizer and animal food. The algae clean the wastewater by removing nutrients that otherwise would contribute to marine deadzone formation.

NASA’s project goals are to investigate the technical feasibility of a unique floating algae cultivation system and prepare the way for commercial applications. Research by scientists and engineers has demonstrated that OMEGA is an effective way to grow microalgae and treat wastewater on a small scale.

The OMEGA system is being investigated by NASA as an alternative way to produce aviation fuels. Potential implications of replacing fossil fuels include reducing the release of green house gases, decreasing ocean acidification, and enhancing national security.

 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
طرح پیشنهادی ناسا(NASA) برای تصفیه فاضلاب شهر کالیفرنیا

طرح پیشنهادی ناسا(NASA) برای تصفیه فاضلاب شهر کالیفرنیا



میشه از طرح پیشنهادی ناسا ( NASA) برای تصفیه ی فاضلاب استان خوزستان بهره گرفت :


============================================================


فوتوبیوراکتور = برای پرورش جلبک

=============================================
تصفیه ی فاضلاب با پرورش جلبک ( کاهش BOD فاضلاب - به عنوان منبع نیتروژن و فسفر برای تکثیر جلبک)

کاهش رهایش Co2 به محیط زیست ( به عنوان منبع کربن برای تکثیر جلبک )
==================================
جداسازی جلبک = با استفاده از نیروی ثقل ( بدون هزینه ی انرژی)
=================================
تولید بیودیزل از فاضلاب استان خوزستان = با تکثیر جلبک و استخراج روغن آن( هر بشکه روغن جلبک 3 برابر بشکه ی نفت قیمت دارد )
===================================================
تا 20 درصد گازوئیل کشور پتانسیل جایگزینی با بیودیزل را دارند( یعنی 20 درصد مصرف گازوئیل کشور را می توان صادرات داشت)

مزایا بیودیزل :

بالارفتن عدد اکتان گازوئیل مصرفی کشور که باعث بهسوزی و افزایش راندمان موتور و کاهش آلودگی محیط زیست می شود( به علت داشتن اکیژنپیوندی در داخل ترکیب بیودیزل


===============================================================
تاپیک:​
به اسید چرب( روغن) الکل اضافه میکنی و کاتالیست هم پتاس یا سود هست( در دمای 60 درجه) = واکنش استریفیکاسیون


بهت بیودیزل( استر اسید چرب) و گلیسرین میده( که از گلیسرین می تونی صابون و دینامیت و لوازم آرایشی و آفتکش و...درست کنی )




بیودیزل و گلیسیرین بر اساس اختلاف چگالی جدا می شوند از یکدیگر ( در مقیاس آزمایشگاهی در دکانتور )


ضمن اینکه اسید چرب ( روغن) به عنوان خوراک ورودی یا مستقیم وجود داره یا باید از دانه های روغنی مثل کلزا یا کنجد یا آفتابگردان و ....... با عملیات لیچینگ جدا شود


====================================================================

استفاده ار انرژی نو : بادی و امواج در یا و خورشیدی ( با توجه به عرض جغرافیایی استان و تابش مناسب) – برای تامین برق مورد نیاز
===============================================
ایجاد استخر پرورش ماهی ( شیلات) به منظور استفاده بهینه از فضای اشغال شده توسط فوتو بیوراکتور



=====================================================

برای تامین آّب شرب و کشاورزی هم سیستم هیبریدی تبخیر آّب دریا با خورشید و گذراندن از فیلتر غشایی پیشنهاد می شود:

تاپیک جامع غشاء


==================================================

در پست های بعدی توضیحات بیشتری در رابطه با طرح ناسا داده خواهد شد
 
آخرین ویرایش:

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز


فاضلاب تولیدی استان خوزستان چفدر است؟؟؟؟



جمعیت استان خوزستان؟؟؟؟؟


آب مورد نیاز کشاورزی استان خوزستان؟؟؟؟؟


حق ترانزیت هر کشتی از کانال مصر چقدر است؟؟؟؟؟( سالانه 8 میلیارد دلار درآمد داره اگه بشه فهمید سالانه چه تعداد تررد می کنند با تقسیم 8 به آن به واحد میلیارد دلار محاسبه خواهد شد)


کشتی های نفت کش و کشتی های مسافر بری و کشتی های حمل کالا از چه نوع سوختی استفاده می کنند؟؟؟؟؟ فرمول محاسبه ی حق ترانزیت کانال جدید شامل چه متغییر هایی می باشد(مصرف سوخت کشتی ها نسبت به مسافت دور زدن عربستان، مسافت کانال جدید،نوع مجموله ای که حمل می کنند)



حق ترانزیت کشتی های ال ان جی LNG قطر چگونه محاسبه شود؟؟؟؟( چون این کشتی ها به جای مصرف سوخت مایع احتمالا از همون گاز ال ان جی مخازن خودشون استفاده می کنند)؟؟؟؟؟؟

 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
تولید بنزین از جلبک در بوشهر

محققان پارک علم و فناوری خلیج فارس با مشارکت سازمان پژوهش های علمی صنعتی ایران از سال 86 با جمع آوری 170 گونه جلبک دریایی مطالعاتشان را برای تولید بیو دیزل یا سوخت زیستی شروع کردند و اکنون با پایان یافتن مطالعات قرار است این طرح به صورت تجاری در زمینی به وسعت 50 هکتار در دهکده دانایی بوشهر اجرا شود
تولید بنزین از جلبک دریایی با پایان مطالعات و اجرای مراحل آزمایشی در استان بوشهر فراهم شد

محققان پارک علم و فناوری خلیج فارس با مشارکت سازمان پژوهش های علمی صنعتی ایران از سال 86 با جمع آوری 170 گونه جلبک دریایی مطالعاتشان را برای تولید بیو دیزل یا سوخت زیستی شروع کردند و اکنون با پایان یافتن مطالعات قرار است این طرح به صورت تجاری در زمینی به وسعت 50 هکتار در دهکده دانایی بوشهر اجرا شود .

رئیس پارک علم و فناوری خلیج فارس گفت : در مرحله آزمایشی ، در 11 حوضچه دهکده دانایی به وسعت هزار مترمربع جلبک کشت شد و پس از گذشت پنج سال با تولید 280 تن جلبک در هر هکتار از 52 درصد این جلبک ها بیودیزل یا سوخت زیستی یا بنزین سبک به دست آمد .

محمدی افزود : با اجرای تجاری این طرح در وسعت 50 هکتار از زمین های دهکده دانایی بوشهر در مدت 2 سال از هر هکتار جلبک کشت شده 140 هزار لیتر بیودیزل برابر با 240 تن زیست توده به دست می آید .

وی گفت : هزینه اجرای تجاری این طرح 150 میلیارد ریال است .

محمدی با بیان اینکه با تنوع در تولید این سوخت می توان وابستگی به نفت را کم کرد ،‌ گفت : از جلبک ها برای اینکه منابع ذخیره چربی زیادی دارند می توان به عنوان سوخت هواپیما و یک سوخت سبک استفاده کرد .

وی با اشاره به اینکه استان بوشهر با داشتن زمین های بایر دریا و نورخورشید از زمینه ای مناسب برای تولید بنزین از جلبک برخوردار است ، افزود : برای کشت جلبک دریایی نیازی به زمین کشاورزی نیست و می توان آن را در مجاورت دریا و در زمین های شور هم پرورش داد .

محمدی گفت : تولید بیودیزل در جهان هنوز صنعتی نشده اما محققان در کشورهای آمریکا ، کانادا ،‌نروژ ،‌فرانسه و مصر مطالعاتی برای دستیابی به این فناوری آغاز کرده اند .

به گزارش سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، از دستاوردهای اجرای این طرح مشارکت شرکت های تولیدی در کسب سهم مناسب از بازار گسترده این محصولات در بازار جهانی ، ‌ایجاد فرصت های شغلی برای دانش آموختگان کشور ، فراهم شدن زمینه ایجاد صنایع جانبی و توان ایجاد اشتغال بومی و مشارکت در برنامه جهانی کاهش گازهای گلخانه ای است . این طرح پارسال از بین 37 طرح کشوری جزو سه طرح برتر انتخاب شد .
منبع خبر :

کد: 59
گروه: اخبار استان
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز

محمدی گفت : تولید بیودیزل در جهان هنوز صنعتی نشده اما محققان در کشورهای آمریکا ، کانادا ،‌نروژ ،‌فرانسه و مصر مطالعاتی برای دستیابی به این فناوری آغاز کرده اند .



Exxon Refocusing Algae Biofuels Program After $100 Million Spend


By Andrew Herndon - May 21, 2013 7:37 AM GMT+0430
Exxon Mobil Corp. (XOM), which has invested more than $100 million to develop algae-derived biofuels, is refocusing its research with Synthetic Genomics Inc. after almost four years of work failed to produce economically viable results.Exxon, the world’s biggest maker of gasoline and diesel, and Synthetic Genomics “have gained significant understanding of the challenges that must be overcome to deliver scalable algae-based biofuels,” Exxon spokesman Charles Engelmann said yesterday by e-mail. The company, based in Irving, Texas, began the program in 2009 and said it would invest $600 million to develop fuels within a decade. It has already spent more than $100 million, Engelmann said.Exxon and Synthetic Genomics have been exploring algae as a source of oil that could be converted in existing refineries to conventional transportation fuels such as gasoline, diesel and jet fuel. Algae cells produce lipids, or oils, as they grow that can be harvested to make fuels. The companies have collected thousands of wild algae strains that thrive on sunlight and carbon dioxide and optimized them for oil production using biotechnology in the lab, though that work has had limitations, said Synthetic Genomics’ Chief Technology Officer James Flatt.Results since 2009 have indicated that “simple modifications of natural algae would not provide a level of performance that we believed would be economical or viable for a commercial solution,” Flatt said yesterday by telephone.The companies currently are placing greater emphasis on “basic science” to develop algae strains that can reproduce quickly, yield large concentrations of oils and survive in varying conditions, Synthetic Genomics said May 16. The next phase of research will include “more comprehensive changes to algae metabolism so that they can realize economical levels of oil production,” Flatt said.
‘Synthetic Cell’
Synthetic Genomics has narrowed down more than 20,000 algae strains in nature to less than 10 that “we think have the best potential,” and it will alter their genetic makeup using the discoveries of its pioneering co-founder, J. Craig Venter, he said. Venter’s nonprofit institute in May 2010 announced that it had copied a bacterium’s entire genome and transplanted it into a related organism, where it functioned normally, becoming the first life form created entirely with man-made DNA.Synthetic Genomics can “apply much of what we’ve learned in developing the synthetic cell to making similar types of changes to algae,” Flatt said. That differs from changing only one or two genes at a time, and the “large pieces of DNA” that are added will program the cells to maximize oil production, he said. “The ultimate benefit of all that is to speed up the process.”Exxon Chief Executive Officer Rex Tillerson said March 7 on PBS television’s “Charlie Rose” show that its investments in algae biofuels may not succeed for at least another 25 years. Engelmann reiterated similar expectations yesterday.

===============================================================
منبع :
http://www.bloomberg.com/news/2013-...biofuels-program-after-100-million-spend.html


==========================================


Pilot commercial algae to biofuel plant announced in Israel


Inventure Chemical and Seambiotic have announced a joint venture to create a pilot commercial plant which will use algae to produce an array of chemicals and biofuels. The plant uses CO2 as feedstock for the algae. Inventure Chemicals comes into the partnership with knowledge about second-generation biofuel manufacturing, as it has facilities in operation in Seattle, and Seambiotic brings its newly developed strains of microalgae.

These microalgae were developed a process that they call "algae CO2 sequestering" in which the strains were fed with exhaust fumes from their power generator's fumes, giving important yields in algae rich in carbohydrates and fatty acids. The carbs can be used to produce ethanol while the fatty acids can be made into biodiesel. This allows Seambiotic to state that their process not only produces biofuels but also can help coal-fired power generators to meet CO2
reduction mandates. This method could potentially use the self-generated
biofuel to make these generators work, closing the loop.

======================================================================
منبع:
http://green.autoblog.com/2008/06/19/pilot-commercial-algae-to-biofuel-plant-announced-in-israel/
 
آخرین ویرایش:

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
لیست تولید و تکثیر کننده های جلبک

لیست تولید و تکثیر کننده های جلبک

List of algal fuel producers

[h=2]Asia[/h][h=3]Iran[/h]
  • Iran started investigating on producing algae from 2000. Scientific evidences shows that the south Iran is the richest area in the world for cultivating algae, because of high humidity, sunny weather, large unused area and with salty water.[SUP][1][/SUP] The first version of algae based biofuel will be come available for industrial purpose at 2015.[SUP][2][/SUP]
  • Biofuel Research Team (BRTeam); a multi national research team focused on various aspects of biofuel research initiated extensive research on algal genetic engineering for enhanced biodiesel production in the year 2010. They are hopeful to achieve their first genetically-engineered microalgae with
  • enhanced lipid production features in 2015.[SUP][3][/SUP]
[SUP]

[/SUP]
[SUP]
====================================================================================
[/SUP]
[SUP]
[/SUP]
محققان زیست فناوری دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز موفق به تولید سوخت سبز (بیودیزل) از گونه بومیریزجلبک "کلامیدوموناس" استان فارس و ثبت توالی ژنی آن در پایگاه داده های جهانی ژنها شدند.

به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، محمد حسین مروت مجری طرح ظهر دوشنبه در این خصوص به خبرنگاران گفت: بیودیزل نوعی سوخت پاک بوده که از منابع طبیعی و قابل تجدید مانند روغنهای گیاهی با چربیهای حیوانی ساخته می شود.

وی توضیح داد: تولید بیودیزل در این طرح از طریق مشتق سازی اسیدهای چرب بلند زنجیر استحصالی از گونه بومی ریز جلبک کلامیدوموناس استان فارس انجام شده و از ویژگیهای بیودیزل نیز می توان به تجدید پذیری، غیر سمی بودن، قابلیت تجزیه به وسیله محیط زیست و تولید ذرات سرطان زای کمتر در مقایسه با سوختهای معمولی اشاره کرد.

مجری طرح مذکور با اشاره به اینکه در پروژه مذکور برای نخستین بار در کشور از میکروجلبکها بومی استان فارس در تولید سوخت سبز استفاده شد، تصریح کرد: شناسایی این گونه بر اساس ویژگیهای مورفولوژیک، فیزیولوژیک و استفاده از مارکرهای مولکولی انجام گرفت و یکی از کارهای مهمی که در خلال این پروژه انجام شد تکثیر و تعیین توالی این ژن به نامایران ثبت شد.

مروت با اشاره به اینکه ثبت توالی ژنی این گونه از کلیدی ترین کارهای انجام شده در پروژه بود، اظهار داشت: پس از کشت دادن این گونه در مقیاس آزمایشگاهی به جداسازی اسیدهای چرب آن پرداخته شد و پس از مشتق سازی آنها وجود حداقل 9گونه ترکیب بیودیزل را که هرکدام می توانند به عنوان یک سوخت جایگزین در موتورها به کار روند را اثبات کردیم.

وی در خصوص کاهش آلودگی هوا در صورت استفاده از سوخت سبز گفت: پدیده گازهای گلخانه ای یکی از آلودگی های مطرح در محیط زیست به شمار می رود که خود موجب بروز تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین می شود و عمده گاز خطرناک موجود در این پدیده دی اکسید کربن بوده که در صورت تهیه سوختهای بیودیزلی از ریز جلبکها امکان بروز این پدیده وجود دارد زیرا که ریز جلبکها برای فتوسنتز کردن گاز مذکور موجود در اتمسفر استفاده می کنند و می توانند در کاهش آلودگی هوا نیز نقش مهمی را داشته باشند.

مروت تاکید کرد: سوختهای سبز مزبور را در مقیاس آزمایشگاهی تولید کرده ایم و در صورت در اختیار داشتن ابزارهایی همچون بیوراکتور و برخورداری از حمایت مراکز مربوطه توانایی تولید این محصول در مقایس بیشتر نیز وجود دارد.

مجری این طرح در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه عمده سوخت مورد استفاده در صنعت و مصارف خانگی سوختهای فسیلی هستند، افزود: منابع سوختهای فسیلی در دهه های آینده رو به اتمام بوده از این رو کشورهای زیادی ازجمله ایران به دنبال یافتن منابع جدیدی برای تهیه انرژی هستند که یکی از ایده های مطرح شده استفاده از سوختهای زیست از منابعطبیعی تجدید پذیر از قبیل دانه های برخی گیاهان روغنی، چربیهای حیوانی، جانداران تک سلولی مانند باکتریها، ریز جلبکها و دیگر موجودات فتوسنتز تک سلولی است.

مروت خاطرنشان کرد: سوختهای زیستی انواع مختالفی دارند ازجمله بیواتانول یا الکل زیستی، بیوگاز و بیودیزل که در این پروژه از جلبکهای بومی استان برای تهیه بیودیزل یا سوخت سبز استفاده شده است.

وی تاکید کرد: از میان منابع بسیار برای تهیه سوخت سبز، امروزه میکروالکها(ریزجلبکها) به دلیل توانایی رشد سریعتر، قابلیت انجام فتوسنتز، نیاز به محیط کشتی ارزان تر، بازدهی تولید بیشتر و قابلیت صنعتی شدن راحت تر تنها منبعی هستند که بشر امید دارد بتواند تا چند دهه دیگر از آنها برای تولید بیودیزل استفاده کند و در این باره می توان گفت ایران نیز منابع وسیع ناشناخته ای از ریزجلبکها را داراست که با استفاده از آن کشور می تواند یکی از کشورهای پیشرو در زمینه تولید بیودیزل باشد.

===============================================================

[h=3]Israel[/h]
  • In June 2008, Tel Aviv-based Seambiotic and Seattle-based Inventure Chemical announced a joint venture to use CO2 emissions-fed algae to make ethanol and biodiesel at a biofuel plant in Ashkelon, Israel.[SUP][4][/SUP]
[h=2]Europe[/h][h=3]BulgariaGreon.[SUP][5][/SUP][/h][h=3]Germany[/h]
  • Alvigor AG
[h=3]France[/h]
  • Alpha Biotech.[SUP][6][/SUP]
[h=3]Portugal[/h]
  • AlgaFuel, S.A.
[h=3]Spain[/h]
[h=3]SwitzerlandAlvigor AG[/h][h=3]The Netherlands[/h]
  • AlgaeLink N.V.; an international producer of algae, algae-based products and algae growing systems.
  • Ingrepro B.V.; producing algae in integrated systems using waste waters.
  • LGem B.V.; producing algae for food supplements.
[h=2]America[/h][h=3]Argentina[/h]
[h=3]Canada[/h]
[h=3]Mexico[/h]
  • Recursos Renovables Alternativos[SUP][12][/SUP]
[h=3]USA[/h]There are diverse companies developing biofuels from algae:


[h=2]Oceania[/h][h=3]Australia[/h]
  • Bio Fuels Pty Ltd (A Victor Smorgon Group company) is developing algae biofuels technology in Victoria. The oil from the algae will go into the BioMax biodiesel produced by Smorgon Fuels.
  • Algae.Tec is an advanced biofuels company focused on commercializing technology that produces algae to manufacture sustainable fuels such as bio diesel and green jet fuel.
[h=3]New Zealand[/h]
  • Aquaflow Bionomic Corporation (ABC).[SUP][57][/SUP] Boeing and Air New Zealand announced a joint project with Aquaflow Bionomic to develop algae. Air new Zealand eventually used jatropha biofuel as Aquaflow was unable to supply any fuel. Aquaflow has not produced a viable method of producing jet fuel from algae. jet fuel.[SUP][58][/SUP]

==========================================

منبع:

http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_algal_fuel_producers

 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
یک سوال

این جلبکها را نمیتوان توی پروژه ایران رود از شمال تا جنوب ایران تولید کرد؟
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
یک سوال

این جلبکها را نمیتوان توی پروژه ایران رود از شمال تا جنوب ایران تولید کرد؟


پروژه ی ایران رود به چه مزیتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


بله می شود استفاده کرد ( عرض جغرافیایی چابهار گر مای مناسبی دارد)
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]اجرای پروژه انتقال آب خزر به کویر شروع شد/این قدم اول برای ایران رود است؟[/h]
جامعه > محیط زیست - علیرغم باقی بودن اختلاف نظرها بر سر فواید و مضرات انتقال آب خزر به کویر و اثرات زیست محیطی آن دولت امروز دوشنبه همزمان با حضور محمود احمدی نژاد در ساری گام اول طرح را بر داشت.

محمود احمدی نژاد که صبح امروز (دوشنبه ) به منظور شرکت در مراسم کلنگ زنی طرح عظیم انتقال آب از دریای خزر به دشت مرکزی ایران به استان مازندران سفر کرده است، فرمان آغاز اجرای این پروژه بزرگ را با رمز یا مهدی (عج) صادر کرد.
رئیس جمهور در این مراسم اظهار داشت: این پروژه عظیم به دست متخصصان، کارگران، مهندسان و مجموعه ای از شرکت های توانمند ایرانی و جوانان برومند انقلاب اسلامی آغاز می شود که مایه افتخار کشور است.
محمدرضا عطارزاده معاون وزیر نیرو ،تامین آب شرب و صنعت، توسعه صنایع و معادن موجود، رشد اشتغال در نواحی هدف، رشد و توسعه شهرهای حاشیه کویر، توسعه کشاورزی صنعتی با افزایش پساب حاصل از طرح و تعادل بخشی سفره های آب زیرزمینی را از اهداف مهم این طرح بزرگ خواند.وی افزود: طرح شیرین سازی و انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی از دو سال پیش در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفت و با پیگیری های رییس جمهوری این کار سرعت بیشتری یافت.
وی سیمای کلی طرح را شامل سه مسیر دانست و گفت: مسیر الف از ساری آغاز شده و با گذر از سمنان، قم و کاشان به اصفهان خواهد رسید.
وی مسیر "ب" را از خلیج گرگان یک شاخه به سبزوار و یک شاخه به بیرجند و دیگری را به یزد اعلام کرد و گفت: مسیر "ج" مسیر جنوبی است که از غرب بندرعباس به گلگهر می رسد.
عطارزاده درباره دلیل دولت برای اجرای چنین پروژه ای گفت: ما به این نتیجه رسیده ایم که به جای انتقال صنعت به نزدیک آب، آب را به صنعت برسانیم. در زمان کنونی مراحل مطالعه طرح به پایان رسیده است و اکنون زمان آغاز عملیات اجرایی است.
به گفته او پیش بینی شده است که 500 میلیون مترمکعب آب در سال از دریای خزر و یک میلیون مترمکعب آب از دریای عمان و خلیج فارس از طریق این طرح منتقل شود: روش کار با شیرین سازی در لب دریا است. همچنین انتقال با خطوط لوله های آبرسانی به مناطق هدف انجام می شود. معاون وزیر نیرو قرارگاه خاتم الانبیاء را پیمانکار این طرح اعلام کرد و گفت: آبرسانی به سمنان نخستین هدف طرح شیرین سازی و انتقال آب دریای خزر به حوضه فلات مرکزی ایران است.او درباره تاریخچه مطالعه این طرح گفت: برای انتخاب مکان اجرای طرح 9 گزینه مورد بررسی قرار گرفته که بهترین گزینه مسیر خط هفت بوده است. معیار انتخاب این خط، آسانی اجرا، آماده بودن زیرساخت ها، انجام مطالعه های گسترده پیشین، حداقل زمان اجرا، استفاده از تجربه های پیشین مسیر خط لوله نفت و آب، حجم آب مورد نیاز، هزینه های بهینه اجرای طرح و حداقل مشکلات زیست محیطی - اجتماعی و استملاک است. گزینه هفت هیچ تداخلی با مناطق حفاظت شده محیط زیست ندارد و آسیبی به محیط زیست نمی زند.
به گفته عطارزاده، این طرح تنها برای آب شرب، صنعت و کشاورزی صنعتی استفاده می شود و برای کشاورزی صرف کاربردی ندارد. هزینه آب استحصالی بین 15 هزار تا 25 هزار ریال در هر مترمکعب است. پیش بینی می شود که بخش نخست طرح در مدت 24 ماه به بهره برداری برسد.
معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا برآورد هزینه در مرحله نخست اجرای طرح شیرین سازی و انتقال آب دریای خزر به حوضه فلات مرکزی ایران را 30 هزار میلیارد ریال اعلام کرد و گفت: از این میزان حدود 20 هزار میلیارد ریال توسط تهاتر با سهام صنایع پتروشیمی به پیمانکار واگذار شده است و مابقی آن از منابع دیگر تامین می شود.


============================

منبع :
http://khabaronline.ir/detail/208107
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
آب دریای خزر به درد کویر هم نمی‌خورد‬

جامعه > محیط زیست - کمبود آب، توسعه کشاورزی و صنعتی و البته گسترده تر شدن زندگی شهری، به نابودی محیط زیست منجر می شود؛ این نظر جغرافیدان برجسته ایرانی است.

امید کریمی: بهانه گفتگو با پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان، استاد ممتاز دانشگاه تهران و پدر کویرشناسی ایران، انتقال آب از دریای خزر به سمنان و کویر ایران بود. طرحی که پس از سال ها، با تغییرات عمده ای از کانال مرکزی ایران به یک تونل انتقال آب بدل شد. هرچند هنوز از مراحل ابتدایی اجراست.اما بحث با پروفسور کردوانی به جاهای دیگری مثل روند مصرف آب و توسعه در ایران رسید. استاد برجسته محیط زیست و اقلیم شناس مشهور ایرانی، می گوید عمده طرح هایی که برای آبرسانی به شهرهای کویری ایران پیش بینی و اجرا می شود، برای ایران زود بوده است؛ چه اینکه راه های بهتر و به صرفه تری برای مبارزه با کم آبی وجود دارد که سریعتر از انتقال آب نتیجه می دهد.به دلایلی امکان گفتگوی حضوری با استاد کردوانی نبود، حدود 2 ساعت و 15 دقیقه تلفنی با او گفتگو کردیم. متنی که می بینید، کمتر از نیمی از سخنان اوست.گفتگوی خبرآنلاین با پروفسور کردوانی را بخوانید؛

آقای دکتر، آب دریای خزر را می توان برای کم آبی مرکز ایران استفاده کرد؟
اول باید ببینیم تا به حال از آب دریا برای کشاورزی استفاده کرده اند یا نه؟ آب دریاهای آزاد خیلی شور است و 3.5 درصد نمک دارد. یعنی در واقع 35 میلی گرم در لیتر. اما آب دریای خزر را استفاده کرده اند در کشاورزی.
چطور؟ شیرینش کرده اند؟
نه. آب دریای خزر معمولاً 11 تا 13 میلی گرم در لیتر یا 3/1 و یا 1/1 درصد نمک دارد. 11 میلی گرم برای آن بالای دریا است که رود ولگا می ریزد و آبش شیرین است. ولی قسمت ما می شود 13 میلی گرم در لیتر یا 3/1 درصد. در حالی که اقیانوس ها 5/3 درصد دارد. دانشمندان شوروی 1973 در خاک قلعه، داغستان؛ از این آب گرفته اند وکشاورزی کرده اند. دو منطقه را مشخص کرده اند، یک منطقه را که اصلاً آبیاری نکنند و تنها با آب باران در آن زراعت کنند. این منطقه را به اصطلاح منطقه شاهد می گویند. منطقه دیگری را هم با این روش آبیاری کردند. این کار خیلی هم نتیجه داد. 5 دانشمند بودند و در 32 سال پیش یعنی در سال 1975 مقاله ای هم در این خصوص چاپ کردند. من 1371 شروع کردم و دانشجوهای فوق لیسانس و دکتری دانشگاه تهران را با اتوبوس دانشگاه تهران به 14 کشور بردم. ترکیه، مولداوی، بلغارستان، رومانی، اوکراین، چچن، مسکو، سن پطرزبورگ، آستاراخان، کالمیک، داغستان شوروی و آذربایجان. در داغستان با دانشجویانم خواستم که این تاسیسات را ببینم. رفتیم اداره کشاورزی، گفتند خبری از این طرح ندارند و باید به دانشکده کشاورزی برویم. رئیس دانشکده گفت که این طرح محرمانه است و نمی شود آن را با کشور دیگر مطرح کرد. گفتم که من 30 سال پیش کتاب منابع و مصالح آب در ایران را نوشته ام. اما او گفت نه و ما آنجا را ترک کردیم. اما این کار را کرده اند، اما سه شرط برای آن گذاشته اند؛ که اگر کسی خواست از آب دریای خزر استفاده کند؛ فقط با آب دریای خزر با این شوری می شود استفاده کرد. اگر آب رودی داشته باشیم با این مقدار نمک نمی شود استفاده کرد. فقط با آب دریای خزر می شود این کار را کرد.
چرا؟
در آب دریای خزر مواد غذایی هم وجود دارد، مثل ید، کلسیم، منیزیم و پتاسیم که به گیاه قوت می دهد. مثل این می ماند که به دو نفر یکی آب شور بدهیم و به نفر دیگر آب شوری که مواد غذایی هم دارد. کسی که فقط آب شور خورده است، زودتر می میرد. چون مواد غذایی فرد را تغذیه هم می کند. سه شرطی که برای این کار آورده شده است؛ برای ما بهتر است تا برای داغستان. 460 میلی متر متوسط بارندگی سالیانه اش است. زمستان ها هم بیش از 200 میلی متر بارندگی دارد. در جایی باید از آب خزر استفاده کرد که متوسط بارندگی اش حداقل در زمستان ها 200 میلی متر باشد. که ما در سراسر مرزمان در خزر از آستارا تا بندر ترکمن خیلی بیشتر از این مقدار در زمستان بارندگی داریم. دلیلش هم این است که در تابستان نمک در خاک جمع می شود و در زمستان با این حجم بارندگی؛ نمک تمام سطح زمین کشاورزی را می شورد و خاک شیرین می شود. اگر کمتر باشد، نمک جمع می شود و می شود شوره زار. شرط دوم این است که زمین باید سبک باشد. رس خالص نباشد، ماسه هم داشته باشد. چون در خاک رس آب پائین نمی رود که شسته شود. شرط سوم این است گیاهانی در این شرایط کاشته شوند به شوری مقاوم باشند. آنها یونجه کاشته اند، چرا که یونجه به شوری مقاوم است.

پس در کویر نمی شود از این آب استفاده کرد.
خیر. نمی شود. کویر که هیچ از این مناطق بیرون بروید، دیگر نمی شود از آن استفاده کرد. حتی در خراسان شمالی و اردبیل هم نمی توان از آن استفاده کرد. چند سال پیش که آب دریای خزر بالا آمده بود، سمیناری گذاشته بودند در مورد آب خزر، یکی از دانشجویان دکتری تربیت مدرس گفته بود که چه نعمت بزرگی است برای جمهوری اسلامی؛ زیر کوه البرز را سوراخ کنند و آب را بیاوریم در دشت های بین تهران تا قم؛ آبیاری کنید و کشاورزی کنید. در همان زمان من پاسخ ایشان را دادم که در این صورت دشت ها تبدیل به نمک زاری سفید خواهند شد. تنها راهش این است که به مازندرانی ها و گیلانی ها بگویند که شما از آب دریا استفاده کنید برای کشاورزی و آب شیرینتان را اختصاص دهیم به جای دیگر.
همین الان هم که آب ندارند. باعث نارضایتی آنها نمی شود اگر این اتفاق بیفتد؟
مازندارن و گیلان 7 ماه از سال خوشحال می شوند که آب شیرینش را از گیلان و مازندران را ببرند. البته در واقع شمال کشور ما نیز باید بیابان می شد مثل کویر های یزد و یا دبی؛ اما دو اتفاق در ایران افتاده است در طول تکامل کره زمین که این منطقه ای که باید مثل دبی می شد، از نظر بارندگی مثل اروپا شد. حتی بارندگی این مناطق بیش از اروپا است. این دو اتفاق از برکت چیست؟ یک اتفاق مربوط به دوران دوم زمین شناسی است که سراسر اینجا دریا بود. دریاها خشک شدند و تنها جایی که باقی ماند، دریای خزر بود. یکی از بهترین کوهستان ها، کوهستان البرز و تالش است، که در جهت بسیار عالی دور دریای خزر قرار گرفته است. در قسمت جنوب غرب و جنوب دریای خزر است. هوای پرفشار سیبری می آید، می خورد به کوه و بالا می رود. هوای پرفشار یعنی هوایی که مثل هوایی که بادبزن تولید می کند و دود کباب را پخش می کند. این هوا هم پخش می شود. دود بالا می رود و هزار و پانصد متر بالا می رود، سرد می شود و باران می بارد. شمالی ها وقتی برنج می خواهد دست بیاید، خدا خدا می کنند که باران نیاید، در حالی که تمام زراعتشان به آب احتیاج دارد، اما برای به دست آمدن برنج دعا می کنند که باران نیاید. در سراسر گیلان و مازندران به مدت یک ماه، از 15 فروردین تا 15 نباید اردیبهشت باران بیاید، برای این که برنجشان را بکارند. از زمانی که برنج دست می آید، دولت می تواند برنامه بریزد و این آب ها را جمع کند و به جاهایی ببرد که نیاز دارد. اولویت آن هم اول استان گلستان است. چرا که بارندگی های شدید است و آب دریا بالا می آید و می آید سمت شهر و خانه ها. بارندگی اینقدر شدید است که در یک روز 150 میلی متر در بندر انزلی باران می آید. دریا نمی تواند این مقدار آب را جذب کند. تمام خانه ها و خیابان ها دچار آب گرفتگی می شوند. نیازی هم به این میزان بارندگی نیست.
پس باید چه کرد؟
می اول اسفند باید آب را برگردانند. در اسفند ماه باید زمینشان را آماده کنند برای کشت برنج. شمال پر باران ترین نقطه ایران است؛ اما تابستان بدترین وضعیت را از نظر آبی دارد، حتی یزد هم این وضعیت را ندارد. به عقیده من 6 الی 7 سال دیگر نصف بیشتر برنج کاری گیلان و مازندران تعطیل است. چرا که سد دیگر آب ندارد. تایلند و هند خشکسالیشان بهار است و تابستان فصل بارندگیشان است. در تایلند حتی روی کوه ها و تمام جنگل ها را تراشیده اند تا یک هکتار زمین در آن شیب تند درست کنند و دارند برنج برداشت می کنند. پس می توانند آب را بگیرند، اما در مملکت ما اینگونه نیست.
اما در ایران سدهای بسیاری زدند تا آب به مناطق مرکزی برسد
بحث عدالت مطرح شد و این که چرا این همه آب در کرخه و کارون جاری است و می ریزد به خلیج فارس و می رود برای کشورهای عربی؛ آب را گرفتند و آوردند به استان های مرکزی. استان های مرکزی آب دار نشدند، بلکه بدبخت هم شدند. چرا؟ چون آب ها را فقط به شهرها دادند، نه به کشاورزی که مردم استفاده کنند. الان 70 درصد روستاهای یزد خالی شده اند. در ایران ما هر 5 سال یکبار مهاجرت را محاسبه می کنیم، در یزد هر ماه حساب می کنیم. چون آبها را داده اند به شهر و مردم از روستاها متواری شده اند. هر استانی را می خواهید نابود کنید، آب را از این طرف و آن طرف بگیرید و فقط به شهرهایش بدهید. در کارونی که کشتیرانی می شد، سبزی کاشته اند. با این شرایط حتی اگر بخواهند آب را از گیلان و مازندران بگیرند، مردم باید مقاومت کنند؛ چون گیاهان مازندران بیچاره می شوند.
تاکنون چند بار برای انتقال آب از خزر به تهران طرح هایی پیشنهاد شده است؟
مهندس هومان فرزاد از سال 1345 طرح می داد و هر چیزی که می نوشت من گفتم نمی شود. می گفت در ایران سه چاله پست داریم، یکی چاله جازموریان است، یکی بیابان لوت است و یکی دشت کویر. آب از خلیج فارس پمپاژ کنیم و بیاوریم در بیابان لوت، جازموریان و دشت کویر خالی کنیم. در این صورت 3 تا دریاچه در می آید و همانطور که بارندگی شمال از دریای خزر است؛ اینجا هم اینقدر بارندگی می شود که دیگر از تهران می خواهیم برویم قم، لازم نیست با ماشین برویم؛ با کشتی می رویم. گفتم نمی شود. چرا که بارندگی شمال تنها از برکت دریای خزر نیست. اگر فقط به خاطر دریا بود، باید میزان بارندگی دور تا دور دریای خزر یکسان باشد. در حالی که بندر انزلی 2000 میلی متر و آن طرف در ترکمنستان کمتر از 100 میلی متر بارندگی دارد. به دریا نیست، آن کوه البرز است و کوه تالش که رطوبت را می آورد و هوای پرفشار سیبری با آن برخورد می کند، بالا می رود و بارندگی ایجاد می کند. ما چنین کوهی در قسمت مرکزی ایران نداریم که پشت دشت کویر باشد و یا بیابان لوت باشد که بخواهد رطوبت را بالا بیاورد و تبدیل به بارندگی شود. امکان این هست که شما کانال درست کنید، آب خلیج را هم در بیابان لوت بیاورید؛ اما آب و هوا عوض نمی شود. اتفاقاً اگر این کار انجام شود، دیگر از تهران می خواهید بروید مشهد، دیگر نمی توانید. باید از جاده دیگری بروید. چرا که همه جاده آبلمبو می شود. حتی تمام قم هم آبلمبو می شود. کویری که الان برای ما قابل استفاده است می شود باتلاق نمک زار. چندین طرح دادند، یک طرح هم در زمان تزار مطرح شد؛ که می خواستند راه پیدا کنند به آب های گرم جنوب، امکان پذیر نشد تا زمان شاه، او هم می خواست این کار را انجام دهد که امریکا مخالفت کرد.
و طرح های دیگر چی؟
کتابی دارم به عنوان طرح های (تخیلی) بزرگ برای ایران بزرگ که همه این طرح ها را به نقد کشیده شده است. طرح کانال کشتی روی خلیج فارس – دریای مازندران, در 1375 در کتاب خشکسالی و راه های مقابله با آن در ایران؛ خشکسالی را بررسی کردم و این که آیا می شود این هوا را عوض کرد یا نه؟ طرح ها را دانه دانه بررسی کرده ام. طرحی بود برای آقای هاشمی، طرحی هم بود برای آقای خاتمی که در سفر به امریکا 50 تحصیل کرده ایرانی بهش طرحی را دادند و اسمش را گذاشت ایران رود. این طرح را یکی از مقامات سپاه برای من فرستاد و نظر من را خواست. من این طرح را رد کردم. مملکت ما از کوه البرز تا خلیج فارس، از زاگرس تا افغانستان و پاکستان نباید به فکر تغییر آب و هوا باشد. جلوتر از این ها طرح آقای موسوی بود. یک آقایی به نام "مسعود قمی امام رودی" طرحی داده بود به آقای موسوی که نزدیک بود اجرا شود که من نامه ای دادم به آقای موسوی و این طرح را رد کردم.
این طرح چی بود؟
طرح این بود که بیاییم کوه البرز را بشکافیم و کانالی ذوزنقه ای شکل درست کنیم؛ یعنی از تجریش به سمت کرج، 5 کیلومتر، و شمال 7 کیلومتر را خاک برداری کنیم تا رطوبت شمال به اینجا برسد. با رسیدن رطوبت به اینجا تمامی تهران، کاشان و قم و ... بارندگی پیدا می کنند و مثل شمال می شود. من برای آقای موسوی نوشتم که بهتر است مسئولان فکر تغییر آب و هوا را از مخیله شان بیرون کنند. حتی گفته بودند که این طرح هیچ هزینه ای ندارد و با برداشتن خاک ها می رسیم به سنگ های گران قیمت و هزینه خاک برداری به این شکل در خواهد آمد.
در دولت آقای احمدی نژاد هم چنین این طرح مطرح شد.
چهار سال پیش طرح آقای احمدی نژاد مطرح شد. از دفتر آقای بهبهانی به من زنگ زدند و طرحشان را مطرح کردند. طرحشان هم کشیدن کانال از خلیج فارس به دریای مازندران بود. خواستند جلسه بگذارند، که وقت نداشتم. دیگر به من زنگ نزدند و طرح هم اجرا نکردند. بعضی ها نمی دانند فکر می کنند منظور از این کانال، کانال کشتی رو است. فکر می کنند قرار است خلیح فارس را به دریای مازندران قرار است وصل کنند. فکر می کنند منظور از کانال، آن کانالی است که 5/5 تن باید آب داشته باشد و کشتی رو باشد. در این صورت کوه البرز باید شکافته شود. باید 38 دریاچه مصنوعی درست کنند که کشتی برود بالا. اما اینجوری نیست؛ نه نمی خواهند کشتی بالا برود، می خواهند یک کانال درست کنند که آب برود. اصلاً اطلاع ندارند. اولاً این آن کانال نیست. آقای احمدی نژاد هم گفتند که کویر دارد پیشروی می کند و برویم جلوی کویر را بگیریم. این حرف بهانه می دهد به دست کسانی که ناشی هستند و نمی دانند آب برای کجا می رود. اصلاً همچین چیزی نیست که کویر پیشروی کند. حتی آقای رفسنجانی هم در نمازجمعه آن سال ها می گفتند که کویر دارد پیشروی می کند. این را بگویم که نه کویر، حتی بیابان هم پیشروی نمی کند.

این طرح ها مشکلات زیست محیطی ندارد؟
باید دید که یک طرح چه زیان ها و چه سودهایی دارد. همین جاده تهران شمالی که دارند می کشند و از سال ها پیش کارش شروع شده است، آن زمان آقای معینی با من تماس گرفت که خواستند به عنوان اعضاء صلح سبز به صورت نمادین حضور پیدا کنیم و جلوی این طرح را بگیریم. اما من مخالفت کردم. این همه ترافیک در مسیرهای چالوس، هراز و فیروزکوه ایجاد می شود، این همه مردم به دره پرت می شوند، نفس این که کیلومتر،10 هکتار جنگل از بین می رود و کشیدن جاده تنها مطرح نیست. اما اگر قرار است که دو طرف این جاده را بدهند به هتل و ویلا آن غلط است. در این مورد هم بله از نظر زیست محیطی برای منطقه ساری خیلی آلودگی ها ایجاد می کند، همه منطقه ساری از آستارا تا مازندران یک وجب زمین بایر دیده نمی شود. برای این که بارندگی داریم. زمین ها یا زیر کشت است و یا مرتع است و قابل استفاده است. برای این کار باید هکتارها زمین کنده شود، زیر لودرها برود، هکتارها زمین زیر تاسیسات تصفیه خانه برود.
تصفیه کردن این همه آب، نمک زیادی هم به جا می گذارد، این نمک را باید چه کرد؟
نمکش را می توانند جمع کنند و دوباره بریزند در دریا و از نمک آن هم استفاده شود. نمک دریای خزر هم نمک خوبی است به شرطی که آلوده نباشد. آب دریای خزر آلوده است، به طوری که در خیلی جاها ماهی ها دارند می میرند. یک زمانی می گفتند که ماهی های پرورشی نخورید، اما الان باید گفت که ماهی های پرورشی بخورید بهتر است.
اصلا از آب دریای خزر می شود برای آشامیدن هم استفاده کرد؟
الان زود بود برای بردن آب. مسئله آب دارد در دنیا به وجود می آید. همه باید از آب شور استفاده کنند. آب هم مثل انسان پیر می شود. با این روند بهره برداری از آب زیرزمینی، آب در ایران زود پیر می شود. آب سد ها که اصلاً در ایران مهم نیست. مثل حقوق کارمندی می ماند که یک برج زیاد می شود. بارندگی یک سال زیاد می شود و سد آب دارد. مهم آب زیرزمینی است که پس انداز است. سال 1337 که خارج تز می نوشتم و برای آن آمار گرفتم، ایران همین بارندگی 250 تا را داشت با 17 میلیون جمعیت که 4 میلیون آن هم عشایر بودند که اصلاً آب نمی خواستند، تابستان ها ییلاق بودند و از آب رودخانه استفاده می کردند. الان شده جمعیت 70 - 80 میلیون همین مقدار بارندگی را دارد. تازه بارندگی هم کم شده است به علت گرم شدن کره زمین. همه جا بارندگی کم شده است.
اما مصرف هم بالا رفته است.
آدم ها پرمصرف شده اند. آدم های قدیم می خواستند صورتشان را بشویند با آفتابه قدری که لازم بود آب می ریختند و پای درخت هم صورتشان را می شستند تا آب هدر نرود. روز به روز که بر جمعیت دنیا افزوده می شود، علم و تکنولوژی توسعه پیدا می کند، بهداشت بالا می رود، زندگی شهرنشینی رواج پیدا می کند، سه مسئله حاد می شود؛ یکی اش مسئله کمبود مواد غذایی است. 20 - 25 سال آینده مهم ترین چالش دولت ها امنیت غذایی است. دوم؛ آلودگی محیط زیست است. سوم کمبود آب است. دوتای اول را علم می تواند کنترل کند؛ اما در زمینه آب علم هیچ کاری نمی تواند بکند. نمی توانیم برای جایی بارندگی درست کنیم. آب نمی شود درست کرد. باروری ابر هم که مطرح می کنند؛ بی نتیجه است. بنابراین مصرف آب بیشتر می شود در حالی که مقدار آب ثابت است. جامعه ای که آب بیشتری مصرف می کند، آب بیشتری هم آلوده می کند. تهران رود ندارد، اما سه تا رود فاضلاب دارد. از طرف دیگر اب های زیرزمینی ما دارد شور می شود؛ حتی در گیلان و مازندران. برای این که برداشت زیاد کرده ایم، سطح آب که برود پائین، از منابع شور، آب می آید در چاه. ساری کجا، دریا کجا؟ منطقه ساری چاه زده اند، آبشان شور شده است. مقدار آب ثابت، زیادی مصرف، زیادی آلوده کردن آب؛ نتیجه اش این است که آب بهداشتی دارد روز به روز کم می شود. هر چه زمان می گذرد، توقعمان هم از آب بیشتر می شود. روز به روز مسئله تامین آب بهداشتی بغرنج تر می شود. نه در ایران بلکه در تمام دنیا اینجور است. پکن 10 سال پیش، یک سوم چاه هایش خشک شد. از هزار کیلومتری آب می آورند.
راه های فعلی چیست؟
طرحی هست به عنوان استفاده از آب های نامتعارف. یکی از این آب های نامتعارف، استفاده از فاضلاب است. فاضلاب ها را ما تصفیه نمی کنیم. در دنیا این کار را می کنند. طبیعت آنقدر توان ندارد که همه چیز را دور بریزیم. سه رودخانه فاضلاب تهران از می رود، سطحی می رود. تمام آب های زیر زمینی اش هم آلوده است. الان دارند کاهو درست می کنند در شهرری؛ بپرسید از آب فاضلاب تغذیه شده است؛ می گویند نه آقا از چاه است. در حالی که آب چاهش هم آلوده است. در جایی من سخنرانی داشتم و گفتم که باید فاضلاب تصفیه شود، برگردد آب بالای تهران دوباره استفاده شود و تبدیل به فاضلاب شود.
پس با این اوصاف نباید در انتظار روزهای خوبی باشیم؟
نظریه من این است که از کوه البرز تا خلیج فارس، از زاگرس تا افغانستان و پاکستان با این روندبهره برداری از آب های زیرزمینی، حداکثر 50 الی 60 سال دیگر نه قمی وجود دارد، نه کاشانی. این شهرها اصلاً وجود ندارند. چون آب زیرزمینی اش تمام می شود. سال 1340 وقتی در جهرم چاه زدند، آب 8-9 متری بود. الان دارند از 550 متری آب برداشت می کنند. انار رفسنجان 350 متر همه اش آب نمک است، آب دیگر وجود ندارد. ابرقو می روی از 350 متری آب برداشت می کنند. الان در تهران، قم و کاشان که یک چاه آب کشاورزی 300 -400 میلیون قیمت دارد. در انار رفسنجان 5 تا 6 میلیارد تومان قیمت دارد. چون آب نیست. برای همین می روند سراغ آب های غیر متعارف. یکی اش این بود که فاضلاب را تصفیه کنیم، که نکردند در کشور ما. مشهد آب کشاورزی را گرفته است و استفاده می کند؛ فاضلاب را داده است به کشاورزی.
این اتفاق در تهران هم می افتد...
در جنوب تهران هم که رودهای فاضلاب اینقدر آب دارد که آدم درونش بیفتد او را می برد. به اندازه سد از هر کدام از رودهای تهران آب می رود. تمام سبزی ها هم از آن تغذیه می شود. یعنی نباید سبزی ها را خورد چون برای جنوب تهران است. تمام فاضلاب بیمارستانی، مردشور خانه و .... دارد می ریزد در آنجا. پس فاضلاب ها را باید تصفیه کرد. دوم جمع آوری آب باران است. ما هیچ کاری نمی کنیم، ایرانی ها خیلی لوس هستند. همه آب سد می خواهند. همدان 300 میلیمتر بارندگی دارد، تا 5 سال پیش جیره بندی آب داشت. 300 میلی لیتر یعنی یک خانواده فقیری که پشت بامش 10 در 20 متر است، می تواند آب سال خودش را از آب باران جمع شده از پشت بامش تامین کند. اروپایی ها 60-150 سال پیش سنبل تمدن را اختراع کردند، قبل از آن همشان آب پشت بام جمع می کردند. اسم شیلنگ را گذاشتند سمبل تمدن. از این سمبل تمدن را اینقدر سوء استفاده کردیم که یواش یواش دارد می شود سمبل عقب افتادگی. با این روند بهره برداری از آب های زیرزمینی از 3 سال دیگر تا 60 سال دیگر یکی یکی این شهرها آب ندارند. باید مثل قدیم بشکه بزاریم توی خانه و با کاسه آب بیاوریم. باید آب باران را جمع کنیم. غرب استرالیا مثل ماست. کسی که خانه می سازد مجبور است طوری بسازد که بشود آب باران را از پشت بام جمع کرد و در آب انباری ذخیره کرد؛ این خودش یک یا دو تا سد می شود. تهران این همه بارندگی شد، مترو را خراب کرد. ما بارندگی منظم نداریم، اما سیل داریم. باران می آید و جاری می شود. بارندگی در سطح شهر هم که قابل استفاده نیست. پشت بام آسفالت است، خیابان آسفالت است، کف جوی آسفالت است. تمام آب از شهر خارج می شود. حداقل بیاییم آب پشت بام را جمع کنیم. حتی قمی که 100 الی 120 میلی متر بارندگی دارد، اگر 10 هکتار زمین را آبخیز کند، می تواند قدر دو تا سد آب جمع کند.
برای استفاده از آب شور باید چه راهی وجود دارد؟
دستگاه آب شیرین کن بگذارند و از آن استفاده کنند. آب روستای بخار اصفهان شور است، نباید امید داشته باشد که از کارون و دز برایش آب ببرند، دولت باید کارخانه آب شیرین کن بگذارد و آب را شیرین کند. آب دیگر نیست. این همه آب از غرب گرفتند، دیگر غرب را نابود کردند. چهارمحال بختیاری سه تا رود ازش سرچشمه می گیرد و خودش فاضلابش را تصفیه کرده و دارد استفاده می کند. چون آبش را می دهند به جای دیگر. یک راه دیگر این است که رطوبت هوا را تبدیل کنند به آب. تابستان که همه جا مسئله آب داریم؛ پر آب ترین نقطه می شود چابهار؛ می توانیم هزارها هکتار موز بکاریم بدون نیاز به آبیاری. همه دنیا زمستان ها رطوبت هوا بیشتر می شود، اما چابهار تابستان بیشتر می شود. از بادی که از اقیانوس هند می آید. این باد می آید روی دریا، از کوه بالا می رود و شرجی می شود. اگر کسی پشت بام خانه اش شیروانی باشد؛ می بینید که تا صبح دارد از ناودانش آب می آید. هر جایی که رطوبت به 30 درصد برسد، ازش آب می گیرند. پنجمین راه استفاده از آب مجازی است که در کشو رما هم شروع کرده اند. اما این از نظر من خیانت است.
میان همه این راه ها، انتقال آب نیست؟
ششمین راه انتقال آب است. خریداری آب. یعنی وقتی آب در منطقه نیست باید بروی و بخری. ما سد دوستی را زدیم و آب را مشترک آوردیم به مشهد، اما مشهد آنقدر مدیریت نداشت در مصرف آب و زوار اینقدر سوء استفاده کردند که آبش کم شد. آقای لاریجانی که رفتند به تاجیکستان صحبت کردند و موافقت کردند برای خرید آب. برای این که آب بخرند و از تاجیکستان بیاورند برای مشهد. نه برای کشاورزی و نه برای صنعت؛ برای شهر مشهد که زوار هر چقدر می خواهد مصرف کند. ما دو تا چیز را نباید وارد کنیم از خارج؛ یکی آب است و یکی دیگر استاد ادبیات فارسی. کشور ما، قسمت اعظمش کوهستانی است و حالا حالا ها نباید آب وارد کنیم. 5 -6 سال است که وزارت نیرو راه افتاده است و در چاه ها را می بندد. سال 1362 در کتابم به نام "غارت آب" نوشتم که 90 درصد چاه های رفسنجان را باید می بستند، نبستند. 75 درصد چاه های همدان را باید می بستند، نبستند. حالا که می بندید آب را ، روستایی می آید در شهر؛ فساد اخلاقی پیدا می کند، وضع مالی اش بد می شود، دزدی می کند. الان دیگر حق ندارید در چاه ها را ببندید. اول باید بروند امکانات فراهم بکنند، بعد در چاه ها را ببندند. اول سیستم آبیاری قطره ای بارانی درست کنند؛ مجانی باید این امکانات را ارائه دهند. آبیاری قطره ای بارانی خیلی گران است. کشاورز از کجا دارد این پول را بدهد. کشاورزی را نباید توسعه بدهند. همین کار را کردند و توسعه دادند که آب دریای ارومیه خشک شد.
یکی از برنامه های همه دولت ها، توسعه کشاورزی و سدسازی است. این روش خوبی برای توسعه است؟
این سدهایی که داریم الان می سازیم هم بی فایده است. عمر مفید سد 50 سال است. رفته رفته کم می شود. سد سفید رود را که ساختند تا برای 50 سال، هر سال بتواند برای 170هزار هکتار از دشت گیلان را آبیاری کند؛ نه نمی تواند. اقداماتی که قرار بوده است انجام دهند؛ نکردند. چون سدهای بزرگ را نمی توانند پاک کنند؛ سدهای کوچک را پاک می کنند. سد کرج را چکار کنند، گل و لایش را بیاورند بیرون؟ کجا بریزند؟ اقداماتی باید انجام بدهندکه سد کرج و لتیان دیر پر شوند. دانشجوی من دارد می رود شمال، زنگ می زند که استاد سد کرج پر پر است و از لبش آب می خواهد بیرون می ریزد. گفتم می بخشید 40 متر آن لجن است و بالایش آب است. سد دز که 203 متر است، 80 مترش گل است. این سد ها تا چند سال دیگر پرمی شوند. دیگر سد نیستند. بدبختی هم می آورند، چه بدبختی هایی. الان که سد ساختیم آمدند پائین دستش، زمین هایی که سیل می رفت، شهرداری گرفت و همه را خانه ساخت. وقتی سد پر شود، این سد مسیر اولیه اش را می خواهد. همه این زمین هایی که خانه ساخته اند، می رود زیر آب. کما این که 5 سال پیش اتفاق افتاد. نه روزنامه جرات کرد بنویسند و نه تلویزیون آن را طرح کرد. سد کرج پر شد؛ آب را باز کردند و رفت شهریار. چندین خانه و آدم را آب برد.
پس تکلیف توسعه کشاورزی چه می شود؟
پس اندازهای آب ما دارد تمام می شود. جمعیت روز به روز زیادتر می شود. نه تنها بچه باید کمتر شود، کشاورزی هم باید سطحش پائین بیاید. این که ما کشاورزی را از 10 هکتار بکنیم، 100 هکتار توسعه پیدا نکردیم. نشانی کشورهای پیشرفته این است که سطح کشتشان را کم می کنند. سعی می کنند از زمینی که زیر کشت دارند، درست استفاده کنند. به این می گویند بهره وری. در اروپا از هر هکتار، 14 تن گندم درو می کنند. در ایران حداکثر5 تن برداشت می شود. ما باید از همین زمینی که داریم بیشترین بهره وری را داشته باشیم. دانشگاه ها را هم نباید توسعه دهند، مدام ظرفیت دانشگاه ها را زیاد می کنند؛ اینها به چه دردی می خورند. اینها مزاحم هستند. فایده اش چیست. نباید توسعه دهند، باید شهرها را کم کنند.
اما این با روند تغییر ترکیب جمعیتی منافات دارد؛ جمعیت شهری هر روز بیشتر می شود.
گناه است که الان برای شهرهای بزرگ و تهران آمده اند برنامه ریخته اند تا فضای سبز را توسعه بدهند. با چه آبی؟ با آب مازندران؛ که باید آملی و بابلی با آن برنج بکارد؟ 5 سال است یک قطره از آب لتیان را نداده اند به ورامین. 360 پارچه آبادی دارد، یک قطره آب بهش ندادند. گرفتند برای تهران؛ گفتند پس سد ماملو را لااقل بسازیم بدهیم به ورامین و پاکدشت؛ اما آن را هم دارند می آورند برای تهران و افسریه. باز هم تهرانی ها قانع نشدند. رفتند گیلان و مازندران. برنج کاری گیلان دارد تعطیل می شود و از 4 سال پیش آبش می آید تهران. تهران دارد روز به روز گسترده تر می شود در حالی که آبی ندارد. الان می خواهند از تنکابن آب بیاورند. رود تنکابن، قله سه هزار و دو هزار که رود را درست کرد؛ برنج کاری آنجا هم باید تعطیل شود و آبش بیاید تهران. باز هم کم می آید، دیگر می خواهند چه کار کنند؟ در کشورهای پیشرفته، منابع آلوده کننده را از بین می برند، نمی آید شهر را آلوده کنند و بعد برای از بین بردن این آلودگی دست به توسعه فضای سبز بزنند. آن هم با چه چیزی؟ با چمن. بارها گفته ام، هر شهری جز گیلان و مازندان اگر چمن بکارد، خیانت است. یک درخت اگر کاشته شود، هزار برابر چمن قدرت تصفیه کنندگی دارد. درخت شاخ برگ زیادی دارد. علاوه بر این چمن به گرم شدن کره زمین، سوراخ شدن لایه ازن، سرطانی شدن آب های زیرزمینی کمک می کند.
برای تمام نشدن آب باید چه کرد؟
سه سال پیش که ایران خشکسالی بود، وزارت نیرو اعلام کرد که اگر مردم 15 درصد صرفه جویی کنند، آب جیره بندی نمی شود. 15 درصد که چیزی نیست، من 50 درصد صرفه جویی می کنم. سازمان ملل الگوی مصرف داده است برای استفاده بهینه از آب و گفته است که هر فرد تا 250 لیتر می تواند برای حیاط، خانه و ماشینش آب مصرف کند. وزارت نیروی ما گفته است 150 تا. در همان کتاب خودم، مبارزه با خشکسالی؛ محاسبه کرده ام با قبض آب منزلم، 4 نفر بوده ایم با خانه و 700 متر حیاط؛ 65 لیتر در روز آب استفاده شده است. پس می شود با 65 لیتر هم زندگی کرد. سازمان ملل بیخود گفته است 250 تا، به اندازه نیاز باید استفاده کرد.
با این اوصاف ما خیلی آب را هدر می دهیم.
ممکن است الان که دارید با من صحبت می کنید، شیر حمام و یا دستشویی شما چکه کند، نمی روید درست کنید. لوله ای در منزل شما ترکیده است، نمی روید درست کنید. دارید دوش می گیرید، شیر را نمی بندد، زمانی که سرش را شامپو می زند؛ گوشه ای می ایستد که آب سرش را نشوید. ما ایرانی ها تا داریم می خوریم، وقتی نداشتیم می رویم گدایی می کنیم. الان دیگه دیر شده است. برای تهران دیگر نمی شود کاری کرد. نه تنها برای تهران نمی شود کاری کرد، برای تبریز، شیراز و اصفهان هم نمی شود. اصفهان اشتباه کرده است، شهر اصفهان توسعه پیدا کرده است، شهرها درست کرده است. 50 کلیومتری اش صنعت درست کرده است. آب زاینده رود که سال ها می رفت به باتلاق گاوخونی، دیگر نمی رود. شهرهایی که در مسیر بودند، دیگر یک قطره آب نمی گیرند. قانون غلطی در این مملکت است که کشاورزی را خالی کرده و وابستگی ما را به خارج بیشتر می کند. این قانون غلطِ آب است. چون اولویت اول، شهر است، دوم صنعت است. سوم می دهیم به خانه های روستایی. یعنی اگر روستایی برای دستشویی اش آب ندارد، برایش چاه بزنند. چهارم، اگر بود برای کشاورزی. برای محیط زیست هم که اصلاً آبی در نظر نگرفته اند. الان که دریاچه تشت، نی ریز و باتلاق گاوخونی خشک شد، اصلاً قانونی وجود ندارد که به آنها آب بدهند. اینها هم فقط وقتی می توانند آب دار شوند که از این باران های سیل آسا بیاید که خیلی از جاها را نابود کند، سدها پر شود، از ترسشان دریچه سد ها را باز کنند تا اینها آب دار شوند.
اما دولت حرف از حقابه می زند.حداقل درباره دریاچه ارومیه.
الان که دریاچه تشت و نی ریز، آب دار شدند؛ فکر نکن که دولت باز کرده است؛ سازمان محیط زیست می گوید که ما رفته ایم اقدام کرده ایم و از رودخانه کر گرفته ایم. نه جانم! دانشجوی من آنجا رئیس آب است. گفت سد داشت از جا کنده می شد، دریچه ها را باز کردند و پس فردا هم آن را می بندند. سد جاجرود هم همین پارسال، اعلام کردند به ورامینی ها، که از اطراف جاجرود بروید کنار می خواهیم آب دریاچه را باز کنیم، مردم فکر کردند که آب بهشان می دهند و می توانند با آن آب کشاورزی کنند. فوری رفتند کشاورزی کردند. بعد از 5 روز که آب افتاد پائین و فشارش کم شد، آب را بستند.
اولویت بندی اشتباه است. اولویت را اول می دهند به شهر ها. فکر می کنید همین آبی که می برند به کاشان چه می کنند؟ فقط به شهر می دهند. شرب نیست، کارواش است، دستشویی و حمام است. همین آب گران را تصفیه می کنند. 3500 کیلومتر لوله می کشند و آب متری مکعبی 10 هزار تومان تمامی می شود، می دهند به شهر کاشان، سمنان و قم. روستایی هم می بیند، آب بهش نمی دهند می آید در شهر. هر روستایی را بخواهند نابود کنند، کافی است آب از کرخه، کارون ، دز و باقی جاها بگیرند و بدهندبه شهرها. بقیه جاها نابودند. روستاها نابود هستند. الیگودرز بدبخت آب ندارد.
برای بدست آوردن آب غیر زیرزمینی باید چه کرد؟
یک خانواده ای که وضع مالی اش بد است باید دو کار بکند. هر پولی که گیرش می اید دور نریزید و پس انداز کند. دوم این که چیزی را که دارد مصرف می کند؛ درست مصرف کند. صرفه جویی بکند. سمنان بارندگی ندارد؛ اما سیلاب دارد. باید اینها را نفوذ داد در کوه، سد ساخت و جمع کرد. با این وضعف سمنان مدام دارد فضای سبز درست می کند. آبخیزداری یک راه است. ایجاد شبکه آبیاری درست در کشاورزی است. یک راه دیگر هم صرفه جویی در مصرف آب است، آب را درست استفاده کنیم. باید فرهنگ سازی کرد. دولت هر چقدر آب را گران کند، باز هم مردمی که نخواهند آب را زیاد مصرف می کنند. می گویند من دارم سه هزار تومان پول آب می دهم؛ حالا می شود 50 هزار تومان، در زندگی من تاثیری ندارد. به نظر من از نظر اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی و همه چیز باید اول خودش را اصلاح کند. نه به امید این باشیم که همسایه و یا دولت اول اصلاح شود. باید به مردم سمنان، کاشان، قم و تهران از طریق مطبوعات و رادیو و تلویزیون بگوییم که درست مصرف کنید، وگرنه کار می رسد به جایی که دیگر آب هم نیست تا برایتان منتقل کنیم. باید آب فاضلاب بخورید. تازه نباید با برق آب را شیرین کرد، باید از انرژی خورشیدی برای این کار استفاده کرد. منتها چون از مازندران دارند می گیرند این امکان وجود ندارد. در عوض می توانند از باد استفاده کنند. اما در جنوب و در خلیج فارس اول باید تاسیسات انرژی خورشیدی و بادی برای برق مهیا کنند؛ بعد آب را شیرین کنند. در کشاورزی هم تنها راه حل مشکل کشور، توجه به روستا و کشاورزی است. به روستاها دارند خیلی می رسند، روستاها دارند می شوند مثل شهر. این کار اشتباه است. هیچ حکومتی مثل جمهوری اسلامی به روستاها نرسید، اما مهاجرت روز به روز بیشتر شد، چون راه را عوضی رفت. همه چیز به روستاها دادند، اما به تولیدشان نرسیدند. با این روندی که من می بینم امسال هم به تولید نمی رسند.

==============================
منبع :
http://khabaronline.ir/detail/221362/society/environment
 
آخرین ویرایش:

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]آب خزر درلیوان ساکنان کویر لوت[/h]
جامعه > شهری - موضوع انتقال آب دریای خزر به کویردر طول هفته های گذشته بحثهای زیادی را به همراه داشت.برخی این طرح را رویایی و غیر ممکن می دانستند و برخی دیگر نگران مباحث اقلیم شناسی بودند.

مریم صدرالادبایی ،زهرا تالانی: برای روشن شدن مسئله و پاسخ به سوالات شما خبرآنلاین میزگردی را با حضور وحید چگینی رئیس موسسه ملی اقیانوس‌شناسی و حمید علیزاده رئیس پژوهشکده علوم دریایی برگزار کردیم که مشروح آن را می خوانید و البته پاسخ سوالاتی که در قالب کامنت برای ما گذاشته اید به طور جداگانه منتشر می شود :
طرح انتقال آب دریای خزر به دریای عمان را چه زمانی برنامه ریزی شد و اصلا از کجا آغاز شد؟
چگینی: ابتدا این طرح را آقای هومن فرزاد داد که در زمان ریاست جمهوری حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی مطالعات امکانپذیری آن انجام شد.برای همین طرح به جهاد کشاورزی سپرده شد که پژوهش آن را مرکز حفاظت آب و خاک آقای امینی انجام داد.در آن زمان حدود 50 نفر متخصص اقلیم شناسی،جغرافیا ، بیابان شناس و متخصص هیدورلیک طرح را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که انتقال آب شور به حوضچه های مرکزی نمی تواند موجب تغییر اقلیم شود.یعنی سرسبزی که در شمال به واسطه دریای خزر اتفاق می افتد در جنوب با ابن تغییر امکان ندارد و بنابراین طرح موفقیت آمیز نیست و نباید اجرا شود.
البته در بررسیها متخصصان اعلام کردند که یکی دیگر از مضرات این طرح بحث شور شدن آبهای زیرزمینی است چون در برخی از مناطق جنوبی از سفره زیرزمینی استفاده می کنند و این بسیار آسیب زا است.
لذا طرح به شکل دیگری مطرح شد و چون کشورهای تازه استقلال یافته بازار خوبی برای انتقال کالا هستند ایران تصمیم گرفت آبراهی بسازد که جنوب و شمال به هم متصل شود تا این کشورها کالای خود را از به جای مناطق شمالی این طریق منتقل کنند.دوباره کارگروهی برای این موضوع در جهاد کشاورزی تشکیل شد که مطالعات زمین شناسی،هیدرولیک و جنبه اقتصادی آن را بررسی کنند.

بنابراین طرح ایران رود تکمیل کننده طرح انتقال آب بوده است؟
چگینی:این طرح ایده دیگری بود و هدف این بود که بهره برداری اقتصادی از آن شود و موضوع تنها کشتیرانی بود که با عبور از شرق کشور هم آباد شود.

مطالعات در جهاد کشاورزی نشان داد که امکان این طرح وجود دارد؟
چگینی: مطابق یررسیها آب باید از دریای عمان چندصد متر بالا بیاد و از کوههای زاگرس بگذرد که از نظر فنی برای کشتیرانی موضوع امکان پذیر بود و در بسیاری از کشورها هم انجام شده البته به این وسعت در هیچ کشوری نیست.

برای ساخت این آبراه به چه شیوه ای عمل می شود؟
چگینی:آبراهی با این طول در هیچ کشوری ساخته نشده است. ازتونل و سازهای دیگر که حالت سرسره دارند استفاده می شود.

شما اشاره کردید که در دنیا به این وسعت آب راهی ساخته نشده است.از نظر فنی ما این امکان را داریم؟
چگینی:بله از نظر فنی در دنیا امکان پذیر است .اما بحث اقتصاد ی و هزینه های طرح هم مهم بود چون مطالعاتی که شد مقدماتی بود و موضوع بعدی هم امنیتی بود چون این آبراه کشور را به دو بخش تقسیم می کند.بنابراین جمع بندی این بود که اظهار نظر قطعی نمی توان کرد. لذا تنها از این مطالعات 10 جلد گزارش شد که در تمام زمینه ها این طرح را بررسی کرده بود.اما چون سال آخر ریاست جمهوری آقای رفسنجانی بود تصمیمی گرفته نشد و در دولت بعدی هم طرح بررسی نشد.در دولت آقای احمدی نژاد این طرح به عنوان یک ایده مطرح شده است.
علیزاده: با توجه به توان مالی اجرا به سادگی امکانپذبر نیست و باید کشورهای دیگر هم کمک می کردند و طرح فایناس می شد چون حجم کار و گودبرداریها سنگین بود.

فکر می کنید الان شرایط برای اجرای این طرح مهیا شده است؟
چگینی: ابعاد طرح بزرگ است و دقیق باید بررسی شود و از طرفی کاربری که در آن زمان داشت الان ندارد الان برای انتقال نفت و گاز همان لوله اقتصادی تر است.برای حمل کالا هم راه آهن شاید بهتر باشد لذا در این مقطع شاید بتوانیم راه حلهای بهتری باشد.

اما الان عنوان شده که برای تامین آب کشاورزی و صنعتی انتقال آب انجام می شود این طرح جدید چیست؟
چگینی: موضوع انتقال آب برای کشاورزی جدیدا مطرح شده است.بعد از ایده ایران رود که قابل اجرا نبود آقای رفسنجانی دستور بررسی این طرح را داد و شیلات جهاد کشاورزی مامور مطالعه آن شد.
آنچه که من اطلاع دارم در مناطق مرکزی مانند کرمان و اصفهان با کمبود آب مواجه هستیم.من که حدود 20 سال است در حوزه دریایی فعالیت می کنم از بهرداری ظرفیت دریا استقبال می کنم.مسئولان نسبت به موضوع دریا کم توجه هستند.اگر بتوانیم از آب دریا برای شرب و کشاورزی و صنعت استفاده کنیم فی نفسه خوب است اما باید اقتصادی باشد.

بنابراین از نظر شما طرح شیرن سازی آب دریا شدنی است؟
چگینی:الان کشور عربستان با همین شیوه کشاورزی می کند.ما از دریا بهروری اقتصادی و گردشگری نمی کنیم. در دنیا صنایع غذایی، دارویی و صنعتی وابسته به دریا هستند اما در کشور ما چنین نیست.
ما معتقدیم که اقتصاد کشور ما خشکی محور است و حتی فراکسیون دریایی مجلس هم خیلی به این موضوع توجه نکردند و تنها کار مثبت لایحه صنایع دریایی بود که رویکرد خوبی بود اما کار شاخصی انجام نشد و حتی در برنامه پنجم ردی از دریا نیست.
بحث اختلاف آب دریای خزر هم مطرح است که سطح آن پایین تر است.این انتقال آب چگونه انجام می شود؟
چگینی:مطمئنا باید آب پمپاژ شود و خب نیاز به تاسیسات و برق کافی در طول راه داریم.
جنبه حقوقی طرح هم بررسی شده است چون کشورهای همسایه هم از دریای خزر بهره می برند؟
چگینی:در اسناد حقوق بین اللمل به صورت خاص به انتقال آب اشاره نشده است ومطابق حقوق دریایی ژنوهم محدودیتی وجود ندارد.نمونه بین اللملی آن انتقال دریای سرخ به دریای مرده بود که از طریف یک کانال انجام شود و قرار بود توسط اردن و فلسطین اجرا شود.

آیا از نظر اقتصادی این طرح توجیه پذیر است؟
چگینی:شیرین کردن آب در اکثر کشورها انجام می شود و موردی ندارد.اگر هدف شیرین کردن است باید هزینه های اقتصادی طرح را دید که آیا توجیه پذیر است که درصنعت استفاده شود و در این باره یک متخصص وزارت نیرو باید نظر دهد.البته ما این تجربه را از دریای زاینده رود داریم اما تجربه به این بزرگی را نداریم.اما به طور کلی سیاستهای اقیانوسی ما مشخص نیست در حالیکه دنیا از قطب جنوب بهر برداری می کنند ما هنوز اقتصاد خشک محور داریم و از دریا استفاده خوبی نمی کنیم.بنابراین استفاده از آب دریا برای شرب و صنعت قابل توصیه است به شرطی که جنبه اقتصادی و زیست محیطی لحاظ شود.
ایران کشور خشکی است و منابع آبی محدودی دارد.البته در نقاطی با زدن سد این مشکل را حل کردند اما تا حدی این سدهای زیاد هم باعث خشک شدن دریاها مانند دریاچه ارومیه و کارون شده است.اما هنوز آبهایی را هم نتوانستیم مهار و استفاده کنیم .
برای احداث این خط لوله نیاز به دریاچه نیست؟
علیزاده:شاید برای پمپاژ آب و تقویت فشار نیاز به این دریاچه ها باشد اما برای حفاظت از محیط زیست باید تخریب به حداقل ممکن برسد.

شما چه پیشنهادی دارید که محیط زیست کمتر آسیب ببیند؟
علیزاده:به هر حال آب گیری باعث تخریب می شود و هر کار عمرانی این مشکل را برای محیط زیست دارد .بنابراین آبگیری باید درست انجام شود تا هیچ جانوری وارد آب شیرین نشود که معمولا برای آب شیرین کنی این مشکلات انجام می شود.
چگینی:طبیعتا وقتی کشورها منافعی در این مناطق دارند، باید برای تحقیقات آن هم هزینه کنند. در واقع هجمه نظامی و تسلط بر یک محیط بدون شناخت امکان‌پذیر نیست. اگر آمریکا همراه با ناوگان نظامی کشتی تحقیقاتی به منطقه می‌آورد یا رژیم اشغالگر قدس، زیردریایی تحقیقاتی خود را به این آب‌ها می‌رساند، مطمئنا می‌خواهند با شناخت بیشتر و بهتر منطقه، منافع خود را تامین کنند. بنابراین ما هم برای این‌که بهتر از سرزمین خودمان دفاع کنیم، بتوانیم صنایع دریایی را رونق بخشیم و در نهایت رفاه بیشتری برای مردم به ارمغان بیاوریم، باید خط دفاعی خود را به خارج از منطقه ببریم و مرزهای دفاعی‌مان را در اقیانوس هند یا دریاهای پیرامونی مستقر کنیم. در ضمن اگر بخواهیم ارتباطات بازرگانی و تجاری بهتری با جهان داشته باشیم، باید به مسائل مختلف آبها اشراف پیدا کنیم.

اصلا آب دریای خزر برای کشاورزی مناسب است؟
علیزاده:اصلا مناسب نیست.13 گرم در لیتر شوری دارد. وبرای اتقال آن حتما باید شیرین شود.
اما باید دید هدف از این طرح چیست؟آیا قصد داریم خط ساحلی جنوب آباد شود و آب همان جا در جنوب شیرین شود تا باعث رونق آن منطقه شود تا تمرکز جمعیت را به شمال ، تهران و مناطقی که جمعیت کم است منتقل دهیم یا اینکه اهداف دیگری از طرح داریم.
ما کشور کم آبی هستیم ،بنابراین باید با این محیط خودمان را وفق دهیم.برای تامین آب شرب و کشاورزی راه حلهای فراوانی وجود دارد و هر منطقه ای راه حلهای خاص خود را دارد. این موضوع باید در تمام برنامه های توسعه ای کشور باشد.همچنین تامین آب شرب و کشاورزی به دولت فشار زیادی وارد می کند .بنابراین در همه برنامه ریزی های کشور کمبود آب و تغییراتی را که به وجود می آورد باید دیده شود تا در آینده اقلیم مشکل ساز نباشد.
چون ما نیاز به آب رودخانه داریم اما نباید تمام آبها را استفاده کرد و حداقل دبی برای تخم ریزی آبزیان مهم است.
چگینی :شیرین کردن آب دریای خزر کم هزینه تر از عمان است و برای همین انتقال آن مقرون به صرفه از طرح انتقال دریای عمان است.دریای عمان به لحاظ ارتفاع و شوری پرهزینه تر است.

شما اشاره کردید که مانیاز داریم تا آبها را مهار کنیم و از آن در اقتصاد کشور استفاده کنیم به نظرشما طرح انتقال آب دریای خزر توجیه اقتصادی دارد ؟
چگینی:این را متخصصان و کارشناسان وزارت نیرو باید پاسخ دهند.

اگر این کانال زده شود امکان تغییر اقلیم و زلزله وجود ندارد؟
چگینی:در زمان مطالعه طرح برخی از کارشناسان این امرموضوع را مطرح کردند که باعث رانش زمین می شود.و مسئله رانش و زلزله دیده شداما مطالعات ما برای این طرح خیلی عظیم ،بسیار مقدماتی بود.
آقای دکتر، وقتی صحبت از اقیانوس‌ها و لزوم شناخت آنها به میان می‌آید، در منظر عمومی این سوال مطرح می‌شود که ما کجا و اقیانوس‌ها کجا؟ و اصلا چرا باید آب‌هایی که فرسنگ‌ها با آنها فاصله داریم، برایمان مهم باشند؟چگینی:اقیانوس‌شناسی در تمام دنیا موضوع بسیار مهم و قابل توجهی است و ما هم به تبع کشورهای دیگر باید به آن بها بدهیم. ه طور نمونه چندی پیش پروژه‌ای با عنوان مطالعه رفتار دریاچه پشت سد کرج داشتیم. نکته جالب این است که دریاچه‌ای اینچنینی که عمق آن به بیش از 100 متر می‌رسد، اگرچه ابعاد کوچکی دارد، اما حتی از قسمت‌هایی از خلیج فارس هم عمیق‌تر است.
از منظر دیگر وقتی به تعاریف جغرافیایی اقیانوس هند نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که خلیج‌فارس و دریای عمان بخشی از این اقیانوس هستند و در واقع ایران یکی از مرزهای آن محسوب می‌شود. از نظر دیگر دریای خزر هم یک بخش از اقیانوس تتیس بوده است که درحال حاضر در کنار دریای آرال، دریای مدیترانه و دریای سیاه بقایای این اقیانوس منقرض شده محسوب می‌شوند. متاسفانه در حال حاضر به دلیل آن‌که در زمان شوروی سابق، آب رودخانه‌هایی که به آرال منتقل می‌شدند برای کشت پنبه منحرف شدند، تنها دریاچه‌ای کوچک از آن باقی مانده است. متاسفانه این فرآیندی است که بتدریج برای دریاچه ارومیه هم حادث می‌شود که بخشی از این فاجعه به علت خشکسالی‌های اخیر است و بخش دیگر به سدهای زیادی مربوط می‌شود که روی رودخانه‌های حوزه آبریز آن ایجاد شده‌اند.
البته به نظر نمی‌رسد این فرآیند خیلی هم تدریجی باشد کما این‌که خشک شدن دریاچه ارومیه حتی زودتر از پیش‌بینی‌ها و هشدارها در حال وقوع است.
چگینی:بله، متاسفانه شرایط موجود باعث شده که دریاچه ارومیه هم به سرنوشت مشابه آرال دچار شود.

در واقع به اعتقاد خیلی از کارشناسان ما دست روی دست گذاشته ایم تا این اتفاق رخ دهد.
چگینی:نه ما غافل نیستیم و می‌دانیم که چه اتفاقاتی قرار است بیفتد اما شاید نتوانیم جلویش را بگیریم. ما نمی‌توانیم منتظر بمانیم تا روزی بیابان وسیعی برایمان باقی بماند و شاهد باشیم که 8 ـ 7 استان از نظر زیست‌محیطی تخریب شده‌اند. یعنی اگر آنجا بیابان شود، آذربایجان غربی و شرقی، اردبیل، زنجان، قزوین، تهران و استان‌های شمالی کشور همه تحت تاثیر قرار می‌گیرند. لذا این مساله فاجعه زیست‌محیطی است و ما نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم. در حالی‌که دریاچه‌های داخلی می‌‌توانند قطب گردشگری باشند باید با مطالعه جدی از تخریب سرمایه ملی جلوگیری شود، دریاچه پریشان و دریاچه زریوار از دریاچه‌هایی هستند که هم موجب آبادانی و زیبایی می‌شوند و هم محلی برای کسب درآمد مردم و امرار معاش مردم منطقه هستند و نابودی آنها، صدمات جبران‌ناپذیری را به محیط زیست استان‌های اطرافشان خواهد زد، از این رو، نباید نسبت به آنها بی‌تفاوت باشیم؛ ما حتی دغدغه‌های آنها را نیز داریم. منتها مسائل مهم‌تری هم هست که هنوز فرصت نکرده‌ایم به آنها بپردازیم و با کمبود بودجه مواجهیم.

=====================================

منبع :

http://khabaronline.ir/detail/210502/society/urban
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
طراح پروژه هشت بهشت گفت: اجراي پروژه عظيم هشت بهشت قرآن وعترت در مشهد آغاز شده است.​
به گزارش خبرنگار اجتماعي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)- منطقه خراسان، غلامعلي خياط خلقي عصر ديروز در اولين همايش باز توليد خلاقانه ارزش‌هاي معماري سنتي و اسلامي خاطرنشان كرد: اجراي پروژه هشت بهشت قرآن وعترت در راستاي بازسازي بافت فرسوده اطراف حرم آغاز شده است. اين پروژه حدفاصل خيابانهاي طبرسي، آزادي، راه‌آهن و شيرازي در حال اجراست.​
خلقي در خصوص اين طرح توضيح داد: اين پروژه 110 كيلومتر مربع وسعت دارد و 16 هزار ميليارد تومان سرمايه‌گذاري شده است و شامل پنج موضوع اصلي از جمله سرزمين انبيا،‌ 12مسجد موضوعي و حرم معرفت و ... است در سرزمين پيامبران داستان 28 پيامبر نامبرده شده در قرآن به صورت بصري ساخته شده است.​
عضو کانون معماران خراسان رضوی با اشاره به اينكه فاز يك اين طرح 6 سال‌ونيم ديگر قابل بهره‌برداري است تصريح كرد: فاز چهار طرح هشت بهشت قرآن و عترت از نظر اقتصادي درآمدي بيشتر از نفت و گاز كل كشور خواهد داشت.
============================================
منبع :
http://khorasan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=45943
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
طراح پروژه هشت بهشت گفت: اجراي پروژه عظيم هشت بهشت قرآن وعترت در مشهد آغاز شده است.​
به گزارش خبرنگار اجتماعي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)- منطقه خراسان، غلامعلي خياط خلقي عصر ديروز در اولين همايش باز توليد خلاقانه ارزش‌هاي معماري سنتي و اسلامي خاطرنشان كرد: اجراي پروژه هشت بهشت قرآن وعترت در راستاي بازسازي بافت فرسوده اطراف حرم آغاز شده است. اين پروژه حدفاصل خيابانهاي طبرسي، آزادي، راه‌آهن و شيرازي در حال اجراست.​
خلقي در خصوص اين طرح توضيح داد: اين پروژه 110 كيلومتر مربع وسعت دارد و 16 هزار ميليارد تومان سرمايه‌گذاري شده است و شامل پنج موضوع اصلي از جمله سرزمين انبيا،‌ 12مسجد موضوعي و حرم معرفت و ... است در سرزمين پيامبران داستان 28 پيامبر نامبرده شده در قرآن به صورت بصري ساخته شده است.​
عضو کانون معماران خراسان رضوی با اشاره به اينكه فاز يك اين طرح 6 سال‌ونيم ديگر قابل بهره‌برداري است تصريح كرد: فاز چهار طرح هشت بهشت قرآن و عترت از نظر اقتصادي درآمدي بيشتر از نفت و گاز كل كشور خواهد داشت.


یعنی حدود 6 ماه یارانه ی مردم ایران




درآمد بیشتر از نفت و گاز؟؟؟؟؟ یعنی درآمد از خارج کشور وارد کشور می شود یا در داخل کشور از این جیب مردم به این جیب مردم وارد می شود؟؟؟؟

تعریف علمی و اقتصادی درآمد رو کسی از دوستان میتونه بیان کنه؟؟؟
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]راهکارهایی برای ارتقاء موقعیت خزر[/h]
بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - بهرام امیراحمدیان

در شرایط تاریخی کنونی به نظر می‌رسد که راههایی برای ارتقای سطح منطقه ای ایران فراهم است. در این زمینه باید توجه داشت که ایران در بسیاری از زمینه ها توانسته است نسبت به همراستایی با سند چشم انداز توسعه ایران در سال 1404 پیش براند. چیزی که بیشتر جلب توجه می کند اینست که بایستی این باور در آحاد جامعه را پرورش داد که ما ناگزیریم کوششهایمان را افزایش و سخت کوشی را پیشه کنیم، زیرا رقبای منطقه ای ما هم در حال رشد هستند و به سرعت به پیش می‌تازند و برای پیشی گرفتن از آنها باید کوشش را بیشتر کنیم. در زمینه‌های علم و تکنولوژی، از صنعت تولید خودرو تا دستیابی به نانو تکنولوژی، سلولهای بنیادی، صنایع هوا- فضا، بیوتکنولوژی و دیگر ساحه‌های علمی در منطقه خود وضعیت مناسبی داریم. کشاورزی ایران پیشتاز منطقه است و پزشکی و بهداشت ایران جایگاه برتری منطقه را در اختیار گرفته است. در زمینه آموزش و سطح دانش جایگاه مناسبی داریم که بالنده است. نیروی نظامی قدرتمندی داریم که متکی به خود است. پس از گذشت 35 سال از انقلاب شکوهنمد اسلامی، ایران مولفه‌های گوناگون قدرت را داراست و برای کسب جایگاه مناسب خود در منطقه و جهان نیازمند همدلی و همداستانی تمام نیروهاست. همدلی به مفهوم همفکری و همرنگی نیست، بلکه در عین تضارب آرا و اندیشه ها، دستیابی به موقعیتی مناسبت نسبت به وضع موجود است. این وضع مطلوب را هر واحدی از آحاد جامعه یا ساختاری از قدرت، از دیدگاه منافع خود در نظر می گیرد که در نتیجه منجر به کاهش بهره وری و افزایش فرسایش نیروها می شود. اگر دانسته شود که منافع ملی به همه آحاد جامعه تعلق دارد و تعریفی جامع و کامل از آن ارائه شود، آنگاه تمام نیروها با وجود سلایق گوناگون به دنبال همان هدف غائی خواهند بود. مشکلی که در مقطع کنونی با آن مواجهیم در این است که برخی نیروها (عمدتا وابسته به دوایر قدرت) می پندارند که منافع ملی را تنها آنها می شناسند و در اختیار دارند و دیگران حق دخالت در آن را ندارند. اما باید گفته شود که منافع ملی سوای منافع سازمانی است، هر چند همه به همان هدف غائی باید حرکت کنیم که نام آن را منافع ملی می گذاریم و ارتقای جایگاه و دستیابی به وضع مطلوب بر اساس اسناد بالادستی مصوب هدف نهایی و مطلوب کشور است. بنابراین نامگذاری نیروهای درون قدت به «خودی» و خارج از قدرت به «غیرخودی» خود نوعی اشتباه تاریخی است که سبب کاهش بهره وری و نیز کاهش جایگاه کشور در محیط بین الملل می شود. در دوره افزایش انتروپی ما برخی از حوزه های مناسب برای همکاری های منطقه ای را نادیده گرفته ایم که مهمترین آنها حوزه های پیرامونی است که می تواند به افزایش قدرت منطقه‌ای ما رهنمون شود. از اینرو به جای یافتن متحدانی در ماورای بحار ما می توانیم در این حوزه‌ها سرمایه گذاری کنیم، حوزه‌ای که می‌توانیم آن را «جهان ایرانی» بنامیم. آسیای مرکزی(ماوراء النهر)، افغانستان، پاکستان، بین النهرین، قفقاز و در نهایت حوزه دریای خزر از جمله این حوزه های پیرامونی است. در این نوشتار سخن و تاکید بر روی دریای خزر است که در زیر از نظر می گذرد:
دریای خزر واقع در شمال ایران، پهنه ای آبی است که بیش از 360 هزار کیلومتر مربع مساحت دارد و از گذشته‌های دور شکل گیری استقرارگاه‌های ساحلی پیرامون دریای خزر در قلمرو ایران به نوعی با حیات این دریا گره خورده است. جنگلداری، ماهیگیری، کشاورزی و استفاده از سواحل آن در بخش صنعت توریسم و حمل و نقل دریایی، واردات، صادرات و تجارت با بنادر ساحلی آن از دیرباز ساختار اقتصادی منطقه را شکل داده است. این دریا که بزرگترین دریاچه جهان است، دریا نامیده می شود.
با وجود سابقه طولانی روابط ایران با روسیه، ارتباط ایران با این کشور تنها از طریق یک خط هوایی (تهران – مسکو) صورت می گیرد و ایران هیچ راه ارتباطی زمینی با روسیه ندارد (با گذر از خاک جمهوری آذربایجان و مرز گمرکی داغستان) و این مرز زمینی از آغاز دهه 1990 فقط بروی ایران بسته است ولی کامیونهای ترک و آذری می توانند از این مرز تردد نمایند. خط کشتیرانی بین ایران و روسیه نیز فقط مختص خطوط کشتیرانی باری است. در سواحل دریای خزر با برقراری خطوط کشتیرانی مسافری با بنادر روسیه می توان سرمایه گذاری هایی در زمینه حمل و نقل (مسافر و کالا) انجام و به حضور و توسعه روابط ایران با این کشور اقدام کرد. ایران در گذشته های دور(تا پیش از برقراری حکومت شوروی در سالهای 1920-1990) با هر یک از شهر های ساحلی این دریا دارای روابط تجاری و اقتصادی بوده است و هنوز هم ابنیه هایی هم چون مساجد و کاروانسراهایی ایرانی در شهرهای ساحلی فدراسیون روسیه وجود دارند.
راههای ارتباط آبی این دریا با دریاهای آزاد با گذر از کانالهای مهم آبی ارتباط دهنده دریای خزر با بنادر دریای بالتیک و دریای سیاه و مدیترانه، توانهای محیطی حمل و نقل دریایی قابل ملاحظه ای به خزر بخشیده است. کانال ولگا- دن و کانال ولگا- بالتیک راههای آبی تجاری مهمی بشمار می‌روند که می تواند کالاهای صادراتی ایران را به بازارهای روسیه و اروپا منتقل کند. راه آبی ولگا در گذشته‌ها حتی از قرون 16 میلادی به بعد تا پیش از شوروی مورد استفاده بازرگانان ایرانی قرار می گرفت. کاروانسرای ایرانیان در آستاراخان محل بارانداز و انبار مال التجاره ایرانیان بود. با عدم حضور اقتصادی ایران در حوزه دریای خزر و محدود شدن ایران به سواحل قلمرو حاکمیتی خود در دوره شوروی، از سیطره ایران در دریای خزر کاست و فعالیت اقتصادی بیشتر معطوف به صنعت گردشگری و ماهیگیری بود. صید ماهیان خاویاری و عمل آوری و صادرات آن، درآمدهای قابل توجهی به خزانه کشور وارد می کرد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی و رکودی که در صنعت گردشگری این حوزه پدید آمد و پس از آن فروپاشی اتحاد شوروی و آلودگی آبهای دریا و در نهایت ورود شرکتهای نفتی به عرصه صنعت نفت کشورهای ساحلی (بجز ایران) سبب کاهش سطح صید و عمل آوری خاویار و رکود اقتصادی منطقه شد. با در نظر گرفتن این موضوع که به علت موقعیت قرارگیری کوههای البرز و اقلیم ساحل جنوبی، سواحل ایران از طبیعت بهتری نسبت به سواحل کشورهای دیگر برخوردار است، ولی صنعت توریسم هنوز خلاء های بسیاری برای سرمایه گذاری و مدیریت دارد که با ساماندهی نوار ساحلی و مدیریت فضای فرهنگی و سیاسی منطقه، توریسم می‌تواند اشتغال و توسعه اقتصادی منطقه را بدنبال داشته باشد. موردی که به فراموشی سپرده شده است. از سویی نبود فعالیتهای حمل و نقل دریایی بین سواحل ایران، سیطره دریایی ایران در خزر را کاهش داه است.
از آنجا که کانال ولگا – دن برقراری ارتباط آبی دریای خزر با دریای آزف و از آن طریق با دریای سیاه و مدیترانه و آبهای آزاد را فراهم می آورد، جزء گزینه‌های حمل و نقل دریایی محدود و معدود خزر با آبهای آزاد است. این کانال عبور کشتی‌هایی با حداکثر 5 هزار تن ظرفیت را امکان پذیر می سازد و از سویی دیگر در ماههای سرد سال و یخبندان آب کانال، امکان بهره برداری از آن فراهم نیست. هم چنین به سبب قرار داشتن این کانال در حاکمیت و قلمرو فدراسیون روسیه، بهره برداری از آن با دشواریها و تنگناهایی از جمله حق عبور گران کشتی ها روبروست. ابتکار ایران برای احداث کانال جدید دریای خزر در قفقاز شمالی با وسعتی بیشتر و دشواریهایی کمتر برای پیوند آسانتر این دریا با آبهای آزاد مورد بررسی قرار گرفته است.
راه ارتباطی «کریدور بین المللی ترانزیت شمال – جنوب» که در سال 2000 در سنت پتربورگ روسیه بین سه کشور روسیه، ایران و هندوستان به امضاء رسید، مقرر شده بود حمل و نقل کالا بین حوزه اقیانوس هند با اروپا را با گذر از خاک ایران و عبور از دریای خزر، به مقدار قابل توجهی از زمان و هزینه جابجایی را از مسیرهای مشابه کاهش و تا حدود سالانه 20 میلیون تن کالا را جابجا کند. با گذشت بیش از یک دهه از تاسیس آن هنوز به انتظارات اهداف تاسیس آن پاسخ نداده است. فعال سازی این کریدور در شرایط اقتصادی کنونی که اعمال تحریم‌های بیمه‌ای و بانکی در حمل و نقل در آبهای آزاد را بر ایران تحمیل کرده است، زمینه ای مناسب برای حضور اقتصادی بیشتر ایران در حوزه دریای خزر بشمار می رود.
تاکنون پژوهشی درباره میزان مبادلات تجاری بین ایران با این کشورها از طریق راههای آبی این دریا صورت نگرفته است. برای برنامه ریزی در زمینه همکاریهای اقتصادی دریای خزر نیاز به یافتن سهم مبادلات در حوزه این دریا کاملا محسوس است که باید زیرساختهای اطلاعاتی لازم برای تولید اطلاعات مورد نیاز را تدارک دید. در زمینه ابتکار تشکیل و تاسیس «سازمان همکاری‌های منطقه‌ای دریای خزر» که می تواند به همگرایی منطقه ای و همکاریهای اقتصادی در چارچوبی نظام‌مند منجر شود و در کنار «کنوانسیون محیط زیست دریای خزر» کاری جدی صورت نگرفته است. ایران تأسیس سازمان همکاری‌های اقتصادی دریای خزر را در سال 1375 پیشنهاد کرد ولی مورد استقبال کشورهای ساحلی قرار نگرفت. اکنون همه کشورهای ساحلی به تاسیس چنین سازمانی تمایل نشان داده اند که در اجلاس سران دریا در سال 1386 در تهران در اعلامیه نهایی بدان تاکید ورزیدند.
مسائل خطوط لوله انتقال انرژی(نفت و گاز) که دریای خزر را به کانون رقابتهای اقتصادی و سیاسی قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل کرده است، باید به طور جدی از سوی ایران دنبال شود که با اطلاع رسانی از آسیب پذیریهای انحصار خطوط لوله از یک مسیر و بون جایگزین، مسیر ایران می تواند جایگزین و گزینه هایی برای تنوع بخشی و خروج از بحران ژئوپلتیکی آینده کشورهای صادرکننده انرژی حوزه دریای خزر مورد ملاحظه قرار گیرد.
بررسی علل موفقیت کمتر ایران در جلب و جذب خطوط انتقال انرژی منطقه به آبهای آزاد و هم چنین ناتوانی در بهره‌برداری از سرمایه‌گذاریهای انجام شده در زیرساختهای سوآپ نفت خام کشورهای منطقه، ضرورتی بایسته دارد. این ناکارامدی در ارتباطی مستقیم با فضای سیاسی بوجود آمده علیه ایران است که با دیپلماسی عمومی و بویژه دیپلماسی فرهنگی می توان محیط را به سود ایران هم هدایت کرد. اینکه چرا ایران تا کنون کشتی های مسافری در این دریا نداشته و تصمیمی برای برقراری خطوط کشتی رانی مسافری بین بنادر ایران و هم چنین بنادر ایران با دیگر بنادر نداشته است، خود مساله ای اساسی است که باید از سوی نهادهای مرتبط و مراکز تحقیقاتی و بویژه موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در بخش اقتصاد و تجارت بین المللی بطور جدی و اساسی مورد ملاحظه و مطالعه قرار گیرد.
به نظر می رسد که در مقطع کنونی در حوزه دریای خزر پتانسیلهای اقتصادی مناسبی برای بازارهای کالاها و خدمات ایران وجود داشته باشد. هم چنین با در نظر گرفتن جمعیت کشورهای حاشیه دریای خزر، از جمله شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان که بیش از 2 میلیون نفر جمعیت دارد و کشوری ثروتمند و دارای ظرفیتهای سرمایه گذاری است، امکان ایجاد منطقه آزاد اقتصادی مشترک وجود داشته باشد و این کشور علاقه مند به همکاری های اقتصادی با ایران است. هم چنین دیگر کشورهای ساحلی از جمله قزاقستان و ترکمنستان نیز دارای ظرفیتهای خالی برای همکاری با ایران هستند. ترکمنستان در پی ایجاد منطقه آزاد تجاری و اقتصادی در بندر ترکمنباشی(در ساحل شرقی) است که ایران باید با مطالعه چگونگی مارکت در این طرحها خود را از انزوای خود فرموده رهایی بخشد. از آنجا که در این پهنه آبی می توان به مبادلات کالایی و صدور خدمات مهندسی خارج از سیطره دولتهای مداخله‌گر خارجی اقدام کرد، از جمله نکات مثبتی است که قابل توجه است. بیاد داشته باشیم که به استثنای قلمرو روسیه در محدوده استان آستاراخان(در شمال) و جمهوری کالمیکیا در شمال غربی دریا در ترکیب فدراسیون روسیه، بقیه قلمروها در سرزمینهای اسلامی قرار دارد. علاوه بر آن چهار کشور ایران، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان کشورهای عضو اکو هستند و همه در سازمان همکاری کشورهای اسلامی هم عضو هستند و روسیه عضو ناظر این سازمان است. ایران عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای است و قزاقستان و روسیه اعضای دایم هستند. این ساختارها می‌تواند برای تاسیس سازمان همکاری اقتصادی دریای خزر و همگرایی منطقه ای مورد بهره برداری قرار گیرد.

======================================
منبع :
http://khabaronline.ir/detail/277842/World/centeral-asia-caucuses
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]کویر خزر، دریای لوت؟/نظر کاربران خبرآنلاین درباره یک عکس[/h]
جامعه > محیط زیست - انتقال آب به کویر یا ساختن راه آب مرکزی ایران که دریای عمان را به دریای خزر متصل می کند موضوع بگو مگوی کاربران خبرآنلاین شد.

این دو طرح موافقان و مخالفان بسیاری دارد. اما بحث کاربران خبرآنلاین درباره ایران رود، به جای اینکه احساسی و به کل کل بدل شود، و کمی کارشناسی شد.یکی از کاربران نوشته است: "به نظر من از آب تلخ و شور دریا که حتما املاح هم داره کشاورزی به عمل نمیاد ولی شاید برای صنعت بشه ازش استفاده کرد. ضمنا اکو سیستم مناطق وسیعی از شمال تا مرکز و جنوب را به هم می زند که در برخی مناسب و مفید و در برخی نامناسب و مضر می باشد. باید هزینه و فایده این پروژه بسیار بسیار عظیم را سنجید و بعد با فکر و برنامه عمل کرد تا خدای ناکرده هزینه های این کار به دوش مردم نباشد که هیچ بهره ای هم نداده باشد. البته این کار امتیازی که دارد این است که سواحل ایران در شمال را چند متر عقب می راند و سرزمین های وسیعی از زیر آب رها می شود. که باید برای تفریحات ساحلی مناسب در جهت جذب توریست استفاده گردد."و کاربری هم این طرح را کارشناسی شده دانست: "طرح کاملا کارشناسانه و حساب شدست عزیزان من و هزینه اجرای طرح در دولت خاتمی ١٠میلیارد برآورد شده و ارتفاع زمین در طول مسیر نسبت به سطح دریا بر اساس اطلاعات بدست آمده از ماهواره و نقشه های ویژه بطور تقریب بشرح زیر است:صفر تا 250 متر 65 کیلومتر ،250 تا 500 متر 330 کیلومتر ،500 تا 1000 متر 920 کیلومتر،1000 تا 2000 متر 150 کیلومتر،"و کاربری هم این سوالات را پرسید؛"کجاش کارشناسی هست ؟
میزان تبخیر در طول کانال چقدره ؟
این طرح عین آتیش زدن به منافع ملی ایرانه.
ما تو ساختن کانالهای آبهای سطحی شهری موندیم چه برسه به کانال قابل کشتی رانی!!! تو میدونی یکه کشتی رو بخواهی از خزر بفرستی به دریای عمان چند هزارتا Stop Lock لازم داره ؟ چقدر آب باید پمپاژه بشه؟.
اگه راست میگید این کارا رو بکنید:
شبکه راه آهن رو تکمیل کنید.
فرودگاههای بین المللی رو توسعه بدید.
راههای ترانزیت بسازید"
توریست جذب کنید.
و یکی هم چنین نوشته است: "فقط باید یادشون باشه :
1.. توی نقشه ایران جای دریای خزر و کویر لوت عوض کنند.
2.. یک انشعاب هم به دریاچه ارومیه بیچاره بزنند.
3.. سر راهشون به دریای لوت ماهی های کویر خزرم با خودشتون بیارن یا براشون شش نصب کنند
آخ چه کیفی می کنند این مارمولک های کویر"اما کاربری که چند بار با نام آرش در نظرات مختلفی گفته به دلایل فنی و اقلیمی موافق ایران رود است، نوشته: "متاسفانه بعضی از دوستان چند تا کلمه رو از جایی خوندن یا از کسی شنیدن و بدون اینکه معنی اون رو بدونن طوطی وار تکرارش می کنن. مثل اکو سیستم. یا این دریای لوت و کویر خزر .که بدون هیچ تفکری و فقط از سر لج بازی و تقلید مثل مسلسل تکرارش می کنن.
الان دیگه 50 سال پیش نیست که منابع اطلاعاتی کم باشه.یه ذره مطالعه هم بد نیست.ببینم مثلا این کویر بمونه هیچ جنبنده ای هم توش زندگی نکنه که اکو سیستم به هم می ریزه؟در شرایطی که حجم آب برداشتی از دریای مازندران محدود خواهد بود.بعضیای دیگه هی میگن پمپ پمپ بابا جان ارتفاع کویر لوت از سطح دریا چقدره؟
190- متر .این یعنی چی علما؟
یعنی دریای مازندران که ارتفاعش از سطح دریاهای آزاد 27- است در سطح بالاتری از کویر لوت قرار داره.اونوقت این پمپ می خواد؟"
و کاربری هم نوشته است: "تا ١٤٠٠ سال پیش به جای دشت کویر دریای هامون مرکزی در قلب ایران بوده حالا که زمان احیای دریای هامون عزیز رسیده شما بحث کارشناسانه نبودن طرحی با پشتوانه قوی ٥٠ ساله رو پیش می کشید ؟
نظر مرکز پژوهشهای مجلس پیرامون امکان اتصال آبهای شمال و جنوب ایران
تاریخ : سه شنبه ، 22 آذر ماه ، 1384
طبق این گزارش، علمی ترین بررسی ها در مطالعات امکان پذیری مقدماتی پیرامون طرح احداث آبراه کشتیرانی از خلیج فارس به دریای خزر طی سالهای 1374 تا 1376 توسط مجموعه ای از حدود 130 کارشناس و متخصص داخلی تهیه و نتایج آن در دو مرحله میانکار و نهایی تقدیم ریاست جمهوری وقت شده است."
البته این مخالف هم می گوید:"نظر من:
1 کسی در کویر زندگی نمیکند که کانال به این پر خرجی آب برایش ببرد
2 هزینه احداث کانال از فوایدی که به دنبال دارد بیشتر است.
3 کسی در مناطق بیابانی زندگی نمیکند. زندگی در مناطق نیمه بیابانی مشکل است چه برسد به کویر های ایران.
4 دستگاه های آب شیرین کن دستگاه های گران قیمتی هستند و هزینه تصویه آب شور دریای کاسپین از هزینه حمل بسته های بزرگ آب معدنی بیشتر است."
و یا: "کویر لوت رکورد دار دمای سطحی، 70 درجه سانتیگراد، یعنی کتری آب بزاری روی شن های داغ، تقریبا جوش میاد.کاربرانی هم نام کویر و دربا را با هم عوض کرده اند و نوشته اند: "کویر خزر، دریای لوت"

==============================

منبع :
http://khabaronline.ir/detail/208678/society/environment
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا