مفهوم محله و محلههای ایرانی
مفهوم محله:
محله به عنوان یک واحد شهری میتواند تعاریف گوناگونی داشته باشد، محله توسط رشتههای گوناگون علمی که با شهر سر و کار داشتهاند تعریف شده است. جامعهشناسان، جغرافیدانان، روانشناسان، طراحان شهری و... سعی کردهاند تا از دیدگاه خود تعاریفی در مورد محله ارائه دهند. در اینجا تعایرف عمومی از محله ارائه خواهد شد.
«محله واحد فیزیکی و اجتماعی با سازمانهای اجتماعی که بزرگتر از خانوار و کوچکتر از شهر میباشد.» (1985. Kurpat)
«محلات قسمتهایی از شهر هستند که میاناندازه و یا بزرگ باشند. باید واجد دو بعد باشند. تا ناظر احساس کند وارد آن شده است.» (لینچ، 1383)
«محله مفهومی جغرافیایی و اجتماعی است. از نظر فیزیکی قسمتی از شهر است که به وسیله مرزهایی مشخص شده است. که این مرزها میتوانند شبکه راهها، راهآهن، رودخانه، کانالها، فضاهای باز باشند و دارای گونههای یکسانی از واحدهای مسکونی است، و یک مرکز تجاری در مرکز آن قرار دارد. از نظر اجتماعی دارای ساکنینی است که از نظر طبقه اجتماعی و یا قومیت دارای تشابه میباشند.» (1989, Mitchell)
«محله همان چیزی است که ساکنین آن را محله میدانند.» (1981, Downs)
«محله ناحیهای است که آشنایی با آن باعث آسودگی خاطر میگردد و هرچه شما از خانه به طرف لبههای محله میروید آشنایی شما با مردم و مکانها کمتر میشود.» (1985, Kurpat)
«محله شهری به عنوان بخشی از شهر تعریف میشود که دارای لبههای کارکردی یا فضایی هویتمند و ترکیب عملکردهای کوچک مقیاس باشد. یک محله شهری معمولاً متشکل از، بیش از یک واحد همسایگی است. (2005, Philine Gaffron and others)
جایگاه مفهوم محله در شهرسازی:
مفهوم محله در برنامهریزی و طراحی شهری از آن روی جایگاهی ویژه مییابد که با القای هویت به آن میتوان حس تعلق به مکان و به نوعی حس جا و هویت شهروندان را تقویت نمود. «سهم مهمی از سطح شهرها را ساختمانها و محلههای مسکونی میپوشاند؛ از این رو کیفیت آنها تأثیر مهمی در سیما و منظر عمومی شهر دارد. در واقع در نگاه اول هر شهر از ویژگیهای محلههای مسکونی آن میتوان شناخت. روند توسعههای موجود در شهرهای محلههای مسکونی آن میتوان شناخت. روند توسعههای موجود در شهرهای ما، به ویژه شهرهای بزرگ نشان میدهد که مناطق مسکونی به دلیل توسعه نابسامان و مغشوش، در معرض از دست دادن شخصیت و هویت دیرینه خود قرار گرفتهاند.» (برکپور، 1380) لذا شهرساز امروز ایران باید علاوه بر وظایف همیشگی یک شهرساز، کاستیهایی که در دهههای اخیر به فراموشی سپرده شدن را نیز جبران کند.
پایداری هویت در محله با ارجاع به ریشهها و خاستگاههای قدیمی آن قابل دستیابی است.«هویت سیمای مجموعه خصلتهای بصری، کالبدی و معماری است که به صورت غالب در سیمای محله تداوم دارد... به عبارت دیگر منظور همان ارزشهای محیطی است که در مناطق مسکونی گذشته وجود داشته ومردم با آن خو گرفتهاند. نظم فضاهای پر و خالی، خوانایی فضا و سیمای محلهای و کیفیتهای بصری مناطق مسکونی گذشته از جمله ارزشهایی هستند که در ذهن مردم نقش بستهاند. در واقع، مجموعه اینها هویت محلههای مسکونی را شکل میدهند و نیاز به بقا و پایداری آن را ضروری مینمایند.» (برکپور، 1380)
ویژگیهای محله ایرانی:
چنان چه مفهوم محله را به شکلی که در تاریخ ایران مشهود است، تنها منحصر به شهرسازی اسلامی یا ایرانی بدانیم باید ویژگیهای آن را نیز در همین شهرسازی بیابیم. «در سرزمینهای اسلامی، شهر مجموعهای است از محلات متجانس و همگن که براساس روابط، مناسبات، شکل و وابستگیهای قومی، مذهبی و حرفهای یا سرزمینی، در مکانی مشخص متجمع شده و هویت و اصالت خود را سالها به همین صورت نگاه داشتهاند.» (مشهدیزاده دهاقانی، 1383)
همچنین فلامکی (1383) در مورد اصول زندگی محلهای شهرهای ایران پنج خصوصیت ذکر میکند که عبارتند از: 1ـ هر یک از محلات مسکونی شهرها از خود یاری و استقلال سکونتی مشروط و محدود برخوردارند. 2ـ نوع زندگی اجتماعی محدود و مستقل از بازار (و تحرک اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن) در طرح شهر و محلات مسکونی وجود دارد. 3ـ در مقابل مجموعه فضایی بازار، به عنوان فضای عمومی برای همه شهروندان و برای تازهواردان به شهر ـ محلات مسکونی دارای حجاب سکونتی خاص است. 4ـ به خاطر ویژگیهای سنتی بالقوهای که نزد خانوادههای ساکن در محلات مسکونی وجود دارد، رفتار اجتماعی ساکنان در محله شکل خاص مییابد. و هر فرد معرف شخصیتی است عاری از بیرنگی 50 همزیستی متشکل خانوادههای ساکن یک محله از وقایع تاریخی و اتفاقی غیرمنتظره شهری منطقهای تأثیر میپذیرد. وی اضافه میکند که تنها در لحظههایی زندگی مردم شهرها آرام و در رفاه است که همه اصول ذکر شده به نحوی شایسته اعمال میشود. ولی در هر حال، تداوم فکری و نیاز به اتکا بر این اصول را در لحظههایی که شهر و محلات آن دچار بحران هستند، همیشه میتوان به عنوان پدیدههای خاص زندگی محلهای در شهرهای ایران بازشناخت.
مفهوم محله:
محله به عنوان یک واحد شهری میتواند تعاریف گوناگونی داشته باشد، محله توسط رشتههای گوناگون علمی که با شهر سر و کار داشتهاند تعریف شده است. جامعهشناسان، جغرافیدانان، روانشناسان، طراحان شهری و... سعی کردهاند تا از دیدگاه خود تعاریفی در مورد محله ارائه دهند. در اینجا تعایرف عمومی از محله ارائه خواهد شد.
«محله واحد فیزیکی و اجتماعی با سازمانهای اجتماعی که بزرگتر از خانوار و کوچکتر از شهر میباشد.» (1985. Kurpat)
«محلات قسمتهایی از شهر هستند که میاناندازه و یا بزرگ باشند. باید واجد دو بعد باشند. تا ناظر احساس کند وارد آن شده است.» (لینچ، 1383)
«محله مفهومی جغرافیایی و اجتماعی است. از نظر فیزیکی قسمتی از شهر است که به وسیله مرزهایی مشخص شده است. که این مرزها میتوانند شبکه راهها، راهآهن، رودخانه، کانالها، فضاهای باز باشند و دارای گونههای یکسانی از واحدهای مسکونی است، و یک مرکز تجاری در مرکز آن قرار دارد. از نظر اجتماعی دارای ساکنینی است که از نظر طبقه اجتماعی و یا قومیت دارای تشابه میباشند.» (1989, Mitchell)
«محله همان چیزی است که ساکنین آن را محله میدانند.» (1981, Downs)
«محله ناحیهای است که آشنایی با آن باعث آسودگی خاطر میگردد و هرچه شما از خانه به طرف لبههای محله میروید آشنایی شما با مردم و مکانها کمتر میشود.» (1985, Kurpat)
«محله شهری به عنوان بخشی از شهر تعریف میشود که دارای لبههای کارکردی یا فضایی هویتمند و ترکیب عملکردهای کوچک مقیاس باشد. یک محله شهری معمولاً متشکل از، بیش از یک واحد همسایگی است. (2005, Philine Gaffron and others)
جایگاه مفهوم محله در شهرسازی:
مفهوم محله در برنامهریزی و طراحی شهری از آن روی جایگاهی ویژه مییابد که با القای هویت به آن میتوان حس تعلق به مکان و به نوعی حس جا و هویت شهروندان را تقویت نمود. «سهم مهمی از سطح شهرها را ساختمانها و محلههای مسکونی میپوشاند؛ از این رو کیفیت آنها تأثیر مهمی در سیما و منظر عمومی شهر دارد. در واقع در نگاه اول هر شهر از ویژگیهای محلههای مسکونی آن میتوان شناخت. روند توسعههای موجود در شهرهای محلههای مسکونی آن میتوان شناخت. روند توسعههای موجود در شهرهای ما، به ویژه شهرهای بزرگ نشان میدهد که مناطق مسکونی به دلیل توسعه نابسامان و مغشوش، در معرض از دست دادن شخصیت و هویت دیرینه خود قرار گرفتهاند.» (برکپور، 1380) لذا شهرساز امروز ایران باید علاوه بر وظایف همیشگی یک شهرساز، کاستیهایی که در دهههای اخیر به فراموشی سپرده شدن را نیز جبران کند.
پایداری هویت در محله با ارجاع به ریشهها و خاستگاههای قدیمی آن قابل دستیابی است.«هویت سیمای مجموعه خصلتهای بصری، کالبدی و معماری است که به صورت غالب در سیمای محله تداوم دارد... به عبارت دیگر منظور همان ارزشهای محیطی است که در مناطق مسکونی گذشته وجود داشته ومردم با آن خو گرفتهاند. نظم فضاهای پر و خالی، خوانایی فضا و سیمای محلهای و کیفیتهای بصری مناطق مسکونی گذشته از جمله ارزشهایی هستند که در ذهن مردم نقش بستهاند. در واقع، مجموعه اینها هویت محلههای مسکونی را شکل میدهند و نیاز به بقا و پایداری آن را ضروری مینمایند.» (برکپور، 1380)
ویژگیهای محله ایرانی:
چنان چه مفهوم محله را به شکلی که در تاریخ ایران مشهود است، تنها منحصر به شهرسازی اسلامی یا ایرانی بدانیم باید ویژگیهای آن را نیز در همین شهرسازی بیابیم. «در سرزمینهای اسلامی، شهر مجموعهای است از محلات متجانس و همگن که براساس روابط، مناسبات، شکل و وابستگیهای قومی، مذهبی و حرفهای یا سرزمینی، در مکانی مشخص متجمع شده و هویت و اصالت خود را سالها به همین صورت نگاه داشتهاند.» (مشهدیزاده دهاقانی، 1383)
همچنین فلامکی (1383) در مورد اصول زندگی محلهای شهرهای ایران پنج خصوصیت ذکر میکند که عبارتند از: 1ـ هر یک از محلات مسکونی شهرها از خود یاری و استقلال سکونتی مشروط و محدود برخوردارند. 2ـ نوع زندگی اجتماعی محدود و مستقل از بازار (و تحرک اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن) در طرح شهر و محلات مسکونی وجود دارد. 3ـ در مقابل مجموعه فضایی بازار، به عنوان فضای عمومی برای همه شهروندان و برای تازهواردان به شهر ـ محلات مسکونی دارای حجاب سکونتی خاص است. 4ـ به خاطر ویژگیهای سنتی بالقوهای که نزد خانوادههای ساکن در محلات مسکونی وجود دارد، رفتار اجتماعی ساکنان در محله شکل خاص مییابد. و هر فرد معرف شخصیتی است عاری از بیرنگی 50 همزیستی متشکل خانوادههای ساکن یک محله از وقایع تاریخی و اتفاقی غیرمنتظره شهری منطقهای تأثیر میپذیرد. وی اضافه میکند که تنها در لحظههایی زندگی مردم شهرها آرام و در رفاه است که همه اصول ذکر شده به نحوی شایسته اعمال میشود. ولی در هر حال، تداوم فکری و نیاز به اتکا بر این اصول را در لحظههایی که شهر و محلات آن دچار بحران هستند، همیشه میتوان به عنوان پدیدههای خاص زندگی محلهای در شهرهای ایران بازشناخت.