نتایح جستجو

این یه قطعه اط شعر بودن و سرودن اثر شفیعی کدکنی... :( نا قابل ...

بیداری زمان را با من بخوان به فریاد..... ور مرد خواب و خفتی رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن... سلام, مرسی نگران نباش من چند ماه اخیر اوقات فراقت میرم facebook دیگه خیلی کم میام اینجا ازین بابت هم معذرت می خوام ... مرسی بازم

salllaaaaam

سلام قربون شما ماهم خوبیم... تو همون منوی متریال پایینش 4 تا نوار ابزار داره فکر کنم چهارمیش تکستچره البته مقدار تغیراتی که میتونی به تکستچر اعمال کنی نسبت به 3d max محدود تره... و در اخر قربانت سلام برسان

میتراود مهتاب میچکد شبنم از ایوان مهمانیمان برژی از نور خداوندی را بچکانیم به مهر...

خسته نباشید... آرزوی موفقیت و بهروزی...(عروسی پسر بزرگت)

همه روز روزه رفتن، همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن ز مدينه تا به مکه، به برهنه پاي رفتن دو لب از براي لبيک، به وظيفه باز کردن به معابد و مساجد، همه اعتکاف جستن ز مناهي و ملاهي، همه احتراز کردن شب جمعه‌ها نخفتن، به خداي راز گفتن ز وجود بي‌نيازش، طلب نياز کردن به خدا قسم که...

همه روز روزه رفتن، همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن ز مدينه تا به مکه، به برهنه پاي رفتن دو لب از براي لبيک، به وظيفه باز کردن به معابد و مساجد، همه اعتکاف جستن ز مناهي و ملاهي، همه احتراز کردن شب جمعه‌ها نخفتن، به خداي راز گفتن ز وجود بي‌نيازش، طلب نياز کردن به خدا قسم که...

21 آذر زاد روز احمد شمالو: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز......................مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

21 آذر زاد روز احمد شمالو: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز......................مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

21 آذر زاد روز احمد شمالو: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز......................مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

21 آذر زاد روز احمد شمالو: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

21 آذر زاد روز احمد شمالو: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

فلسفه... فلسفه... آغاز تفکرات فلسفی از خیلی سال پیش از میلاد مسیح :D شروع شد تو شهر آتن تو یونان تا قبلش مردم اسطوره گرا بودن و برای جواب گرفتن از سوالها و اتفاقات غیر قابل حضم تا اون زمان به اسطوره پناه میبردن برای هر چیز یه اسطوره میساختن و علت اون واقعه رو بش ربط میدادن... بعد مردم طبیعت...

متشکر سوفیا جان اما من خواستم مثل شروع تفکرات فلسفی شروع تایپیک هم با سوال باشه که مهندس لطف کردن و از کوبیسم پرسیدن... حق با شماست من خودم تو همه بحث های جسته و گریخته هم اعلام کردم که یکی از دلایل عقب موندگی تفکر قالب جامعه میتونه سیکل ناقص فلسفی باشه... خوب به پیشنهاد شما که مفید هم هست عمل...

دریا موای خیلی از ماهی هاست اما فقط دلفین بیرونشو میبینه.... خواهش میکنم... خودم دیده بودم جسته گریخته بعضی تایپیکا یه حرفایی میشد گفتم تکمیلش کنم... بازم ممنون بابت دل گرمی و همکاریت

مبارک باشه سالروز شکوفایی تو! یعنی منی که در هر کس حلول میکنه، یکی اینجا سیب خورده....:دی

ممنون در درجه اول کار نکردم در درجه دوم نمیدونم در مورد چه مواردی صحبت میکنی... در درجه سوم قانعم کن لازم نیست کسی برای معمار بودن تحصیلات آکادمیک داشته باشه... مثال عرض میکنم یکی از خدایان دنیای شما معمار ها....! نورمن فاستر تحصیلات آکادمیک داره ؟ همه هم میشناسنش... خانم/آقای مهندس که خیلی کار...

قطعا... سو تعبییر نشه من خودم تاکید بر دونستن دارم ببینین موسیقی یا هر رشته دیگه رو نمیشه با معماری مقایسه کرد ...چرا چون من اگه با اهنگی که تو ماشین پلی میشه حال نکنم دکمه قوروارد رو میزنم میره بعدی یا اگه با تصویر دسکتاپم حال نکنم عوضش میکنم... اما میتونم ساختمان دانشگامو نبینم یا ازش استفاده...

ممنون از اعلام نظرت ببین ما نمب تونیم فلسفه و حضور محسوسش رو در معماری به مفاهیم زیبایی شناسی محصور کنیم... شما ببهتر از من میدونی که مکاتب فکری که از فلسفه های خاصی پیروی میکنن در چهار کنج زندگیشون رخنه میکنه حتی عکس العمل هاشون نسبت به وقایع اطراف عوض میشه مثال عرض میکنم وقتی همین بحث کاربر...