نتایح جستجو

اگر در حقیقت، شما اهمیت این پرسش ها را درک کرده اید و در جستجوی پاسخی منطقی و خردمندانه برای آنها هستید؛ به باور من با "پژوهش های فلسفی آزاد" بهتر می توانید پاسخی قانع کننده بیابید. البته در این صورت،بسیار محتمل است که نظام باورهایتان به طور کامل دگرگون گردد!

"شعور کیهانی" واژه ای گنگ می نماید و از آن نمی توان مفهوم خاصی را برداشت کرد! اما پیرامون شعور ذرات ماده می توان به راحتی تکامل آن را در حالت های خاص مشاهده کرد. با توجه به اینکه مفهوم شعور(هوش) همان قابلیت داده پردازی و واکنش متقابل است؛ که در پدیده های مختلف دیده می شود. برای مثال روبات های...

بالاخره چگونه با این زیبایی سخن از خیام خردمند کنار آمدید؟ :smile:

همه ی اینها نشات گرفته از احساسی ناخودآگاه به نام "تعصب" می باشد و برای دوری از تعصب تنها می توان به نیروی خرد تکیه کرد که در تمام هستی هیچ محدوده ای برای آگاهی انسان در نظر نمی گیرد!;)

گویا شما مفهوم خدا را مستقل از تمام هستی می دانید!!! متاسفانه به پست های قبلی من توجه کافی نداشته اید و به دلیل مغالطه ای ناآگاهانه که ناشی از تعصبتان نسبت به واژگانی همانند خدا و ماورالطبیعه است؛ ماهیت وجودی ماده را درک نکرده اید و همین اشتباه موجب شد تا خرافاتی چون معجزه و شفا دادن را برای...

همان طور که خودتان به قانون پایستگی ماده و انرژی اشاره کردید؛ وجود ماده همواره ثابت می باشد و تنها چینش های آن تغییر می کند و از لحاظ فلسفی هم تمام درک ما از هستی تشکیل شده از همین ماده و حالت های گوناگون آن است پس ازلی و ابدی بودن آن دریافت می شود و همان طور که قبلا گفتم "وجود ازلی" نیازی به...

پست شماره 95 نوشتار سودمندی بود؛اگر منبع آن را هم بیان کنید ممنون می شوم.:smile:

شما هیچ برهان جدیدی مطرح نکرده بودید که حالا بخواهید برای من شماره دوم آن را هم بیان کنید بلکه تنها به بیان مغالطه آمیز قانون علیت پرداخته اید! از دید فلسفی فرقی میان "هستی" و مفهوم ماده(انرژی) در نظر گرفته نمی شود از آنجایی که هستی در ذات وجودی ماده است و ازلیست؛ ما هم تنها با وجود ماده...

اصلا نیازی به واژه ی "ماوراء الطبیعه" نداریم ؛همان طور که با پیشرفت تمدن بشر حقایق بیشتری از هستی برای انسان درک شد و صفات و حالت های ماده هم تغییر کرد و کامل تر شد. حال چه نیازی به غیر ماده و خدا است؟ اگر پندار شما نسبت به حقایق ریشه ای جهان این گونه است و مفهوم خدا را این چنین می دانید،...

عالم هستی، همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت و نیازی هم به وجود خدا نیست.

مولکول،اتم،پروتن،پوزیترون و ... همه چینش ها و حالت های مختلف "وجودی" ماده هستند و هنوز نمی دانیم ذرات بنیادی تری هم از کوارک ها وجود دارند یا نه! اما وقتی ذات وجودی ماده ازلی است واژه "خدا" که شما مطرح کردید معنایی ندارد.

خیر! اختیار هم بر اساس باورهای انسان تجلی می یابد و اگر شما آگاهانه یا ناآگاهانه به " خدا" باور داشته باشید که بر اعمال بندگان خود نظارت دارد و حتی واکنش هایی مثل عذاب و پاداش را هم برایشان در نظر گرفته؛ رفتارهای اختیاری شما هم در تاثیر این باور ها شکل می گیرد. اما اینکه چرا خداباوران با...

در این جستار می خواهید به تحلیل احساسات روانی بپردازید یا میزان تاثیر این فرایند های روانی را در فرهنگ یک جامعه نسبت به جنسیت آدمی بررسی کنید؟! به پندار من، موضوع بسیار کلی مطرح شده است و نتیجه چندان واضحی به این شکل بدست نمی آید.

ریشه بروز اکثر احساسات در انسان از "ضمیرناخودآگاه" او ناشی می شوند که این احساسات در محدود کردن عملکرد "خرد" یک فرد در درک حقایق برای او بسیار موثر هستند. برای مثال حس غرور یا انواع هوس ها به شکل زودگذر و بدون ریشه ی منطقی در وجود آدمی تاثیر گذار بوده و باعث رفتارهای اشتباه و گاه جبران ناپذیری...

چه فلسفه ای شود کتاب "الفبای فلسفه" با مجوز وزارت ارشاد!!!:biggrin::biggrin::biggrin:

مطالب را به این جهت بیان کردم که به شکل جزئی تر و دقیق تر ریشه احساس نیاز را تحلیل کرده باشم.اما چیزی که شما مطرح می کنید فقط یک شکل خاص از تاثیرحس نیاز در انسان را شامل می شود و به نوعی فقط شامل یک نوع از جلوه های آن در انسان است؛ در حالی که این احساس به گونه های مختلفی پدید می آید و تاثیرات...

حس نیاز هم به نسبت شرایط زیستی یک فرد در طول زندگی او تاثیرات مختلفی در حدود آگاهی(آگاهی خردمندانه) او دارد.البته احساس نیازهم اگر در جهت آگاهی باشد مشکلی که نیست بلکه بسیار سودمند خواهد بود،اما احساس های روانی زود گذر و بی پایه که باعث نیازهای غیرمنطقی هستند و البته احساساتی خاص و قوی به...

:gol: به طور کلی روان انسان را بر اساس ویژگی ها و تاثیراتی که در وجود آدمی دارد، به دو بخش "ضمیر خودآگاه" و "ناخودآگاه" تقسیم می کنم.البته برخی هم به "ضمیر نیمه آگاه" اشاره کرده اند،ولی من توصیف و تمایز چندانی پیرامون این موضوع در روان انسان ندیده و به عنوان بخشی دیگر در نظر نمی گیرم. ضمیر...

در این جستار به بررسی تخصصی "ضمیرناخودآگاه" در روان شناسی و مطالب مرتبط با آن می پردازیم. لطفا هر کس از دوستان، دانشی در این موضوع بسیار مهم دارد و یا منبعی علمی در این رابطه می شناسد لطف کند و دانش باارزش خود را در اختیار من و سایرعلاقه مندان هم قرار دهد.اگرهم سوالی در این رابطه بود، من...

در تکمیل پست قبلی خود اگر بخواهم ساده تر موضوع را بیان کنم؛آگاهی عادی،نوعی از آگاهی است که فرد نسبت به باورها و رفتارهای خود ارادی وآگاهانه عمل می کند.ولی این نوع آگاهی لزوما بر پایه حقایق و بهترین رفتارهای اخلاقی نیست زیرا توسط عوامل غیر منطقی که قبلا بیان شد شکل گرفته اند. اما آگاهی...