ای عشقت بهانه ی من، آتش زد به هستی من
روی چو گلشن تو هر لحظه به دیده ی من
اگرچه عشقت زیبا بود
قشنگتر از هر رویا بود
به جان من چون آتش بود، آی، آتش بود
به خرمن جان افتادی
ای عشقت بهانه ی من، آتش زد به هستی من
عشق تو تا ابد در وجود من
نام تو هر زمان بر لبان من
می تپد قلبم با شنیدن نامت هردم
گشته...