نتایح جستجو

هفته پیش این موقع پیغام دادم دارم میام تهران . هیچکی تحویل نگرفت . الانم مرخصی اومدم خونه . 3 روز تهران بودم .. فعلا تا اطلاع ثانوی نیستم

از شنبه شب میام تهران تا 3 شنبه شب هم هستم ... شایدم موندم تا ظهر چهارشنبه یه سر علم و صنعت هم برم .. خیلی دلم هوای نیمکتم رو کرده .. - البت بعید می دونم ولی نشد نداره ، چی گفتم ؟!!! - :-)

فکرت خرابه هنوز ؟! :biggrin:

ما کوچیک رفیقامونیم . اصلا حالا که اینجور گفتی ، شما بشینین من لب ساحل خلیج رو میارم اونجا .. اونایی که 5 شنبه هم بودن میتونن بیان .. فقط باید پ.خ بدین هماهنگ کنین .. ( محض احتیاط که خانم نبینه از خونه بندازدمون بیرون ، البت من حتما با خانم میام :redface: )

اونایی که 5 شنبه نبودن می تونن بیان بندر لب ساحل خلیج .. پ.خ بدین هماهنگ کنید ;)

دوستان به جای ما .. همیشه خوش باشی ;)

ایشا.. دفعه بعد ما هم هستیم .. البت اگه جای خالی برامون باشه ;)

مي بينم كه ساعت 11 شده و ميدون ونك شلوغه :-)

پسرم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!! :eek: خوب چه اشكال داره ، من پسرت . اتفاقاً بهمون هم مياد ننجون :biggrin: ننجون ، برازنده س :biggrin:

خودتي :cry:

ساعت 11 ميخواين برين بيرون تفريح ، اونم خارج شهر بعد ناهار بزنين بعد كمي استراحت و تنفس ! بعد هم ساعت 4 و 5 خونه باشين ؟؟!!!!!!!!!!!! :D بابا مسوول برنامه ريزي خيلي باحاله به خدا ، كلي حال كردم ..:biggrin:

ميبينم كه قرار داره كنسل ميشه و بستني و شيريني و رقص باباكرم و رقص كردي و مافيه همچنان ؛ ولي اگه طالب باشي رقص كردي با من . شما بقيه رو جور كن .. البت مثل اينكه خوانندمون جوره ;) بهرحال نفوس بد ميزنم و ميگم نميشه .. حالا ميبينيم :smile: راستي مجتبي رو هم خونه فلكه اول رقص كردي يادش دادم . يه كم...

من میدونم پنج شنبه میاد و میره شما هم جایی نمیرین و میشینین خونه .. حالا میبینیم :-) ولی من اینجا لب دریای جنوب جاتون رو حتما خالی می کنم ..

من هم بلد نیستم از پیام هام اون گل ها رو برات بفرستم .. ولی دوستیم را بپذیر . چرا که عزیزی برام ...

از حالت بچه های علم و صنعتی دارین در میاین ها .. این معما و چیست آن و سوال کوتاه و سوالک و اینا مال بچه های پیام نوره نه علم و صنعتیا .. از تریا بگو .. از نیمکت جلو دانشکده معماری ، جلو تاریکخونه بگو .. ------------- برای پنج شنبه هم ممنون که به من هم خبر دادین ولی متاسفانه تهران نیستم .. فعلا...

ایشا.. هیچ وقت دلت نگیره ..

انگار تنها کسی که هنوز نفهمیده آقا ممد خان قاجاره .. البته ما تفاهم زیاد داریم بچه ها فکر نکنن ما ذلیلیم :-) عکست رو الان دیدم .. چرا چهره ت یادم نمیاد ؟ تو دانشگاه ندیدمت .... 79 مگه نبودی ؟ خوابگاه هم که بودی ... تعجبه !!!!!!!!!!

شام هم ميديم ، ولي اول بايد با خانم هماهنگ كنم ، رييس و مسوول برنامه و بودجه ما ايشونه :-) زن ذليليه ديگه ، كاريش هم نميشه كرد . گربه رو دلم نيومد دم حجله بكشم ، الان همون گربه هر روز مياد سر ديوار حياط داد ميزنه : ميو ، چطوري زن ذليل ؟! :-( چيكار ميشه كرد ، حالا شام اگه خانم نخوان دو نفره باشه...

من زاده هفدهم اردیبهشتم مهندس ..

تولدت مبارك .. ارديبهشتي ها رو عشقه ...