«هنر برای هنر»
هنر برای هنر بود
اگر كودكِ همسایه سیر میخوابید
و بمبِ هستهیی
اعجازِ قرن نامیده نمیشد.
مرا ببخشید كه نمیتوانم
با پاهایی كه ناخنهاشان را كشیدهاند
برایتان باله برقصم!
من نقاشی انتزاعی را نمیفهمم
و میانه ندارم 
با نقاشانی كه
وقتی پشتِ سهپایههاشان میایستند
بغضی در گلو...