نتایح جستجو

  1. sogand.sogand

    افسوس به خاطر بودني كه ....

    نمي دانم شايد هرگز نخواستم كه بدانم .افسوس آري افسوس به خاطر بودني كه هرگز نخواستم باشد يا شايد غرورم مانعم شد كه بخواهم باشد . چقدر سخت است كه باور كنم در سكوت سرد خلوتم به آغوش گرم سخنانش و به نگاه پر مهر كلامش نيازمندم. اما چه مي شود كرد... جز سكوت جز حسرت...
  2. sogand.sogand

    يه سرآغاز دوباره

    مي خوام دوباره شروع كنم اما براي هر شروع بايد يه دليلي باشه و دليل منم نگاه غمگين كودكي بود كه به دروغ به خواهرش گفته بود طعم موزم مثل پرتقال. وقتي نگاهم به چشمان مظلوم كودكي افتاد كه در انتهاي قلبش زلالي آب بود دلم از جور زمانه گرفت. وقتي سكوت سرد آدما پشت هزاران چهره پنهان شده چه مي شه گفت...
بالا