عشق ققنوسى من با تو مى مانم ، با تو تا سبزترین خاطره ها مى مانم
و تو را خواهم دید ، به بلندى ابد ، به بلندى همان قله ِ نیلین ِ صبور
من به هر روز ، به هر صبح ، پر و بالى به هواى شب بارانى شور در سراپرده عشق خواهم زد ،
تا در آن روز سپید متولد شود از ذره پاک ... متولد شود از روزن چشمان...