شب آرام و بی صدا در تشو یش کوچه ها سرگردانم
با رویای پنجره با یک سینه خا طره بی سامانم
نامت را تمام شب همراه ستاره ها نجوا کردم
تا در ازدحام شب نقش روشن تو را پیدا کردم
دیوار بی کسی تنها پناه من شبها ای دوست
با اشتیاق تو حیران نگاه من شبها ای دوست
با آرزوی تو در هر کجای شب از تو...
شب آرام و بی صدا در تشو یش کوچه ها سرگردانم
با رویای پنجره با یک سینه خا طره بی سامانم
نامت را تمام شب همراه ستاره ها نجوا کردم
تا در ازدحام شب نقش روشن تو را پیدا کردم
دیوار بی کسی تنها پناه من شبها ای دوست
با اشتیاق تو حیران نگاه من شبها ای دوست
با آرزوی تو در هر کجای شب از تو...
شب آرام و بی صدا در تشو یش کوچه ها سرگردانم
با رویای پنجره با یک سینه خا طره بی سامانم
نامت را تمام شب همراه ستاره ها نجوا کردم
تا در ازدحام شب نقش روشن تو را پیدا کردم
دیوار بی کسی تنها پناه من شبها ای دوست
با اشتیاق تو حیران نگاه من شبها ای دوست
با آرزوی تو در هر کجای شب از تو...
شب آرام و بی صدا در تشو یش کوچه ها سرگردانم
با رویای پنجره با یک سینه خا طره بی سامانم
نامت را تمام شب همراه ستاره ها نجوا کردم
تا در ازدحام شب نقش روشن تو را پیدا کردم
دیوار بی کسی تنها پناه من شبها ای دوست
با اشتیاق تو حیران نگاه من شبها ای دوست
با آرزوی تو در هر کجای شب از تو...
شب آرام و بی صدا در تشو یش کوچه ها سرگردانم
با رویای پنجره با یک سینه خا طره بی سامانم
نامت را تمام شب همراه ستاره ها نجوا کردم
تا در ازدحام شب نقش روشن تو را پیدا کردم
دیوار بی کسی تنها پناه من شبها ای دوست
با اشتیاق تو حیران نگاه من شبها ای دوست
با آرزوی تو در هر کجای شب از تو...
روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن
دگر این لحظه تن پاک من آلوده مکن
یاریم کن که رود از یادم غم دیرین این خاطره ها
شوق پروازسراپای مرا میکشد تا پس این پنجره ها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن
دگر این لحظه تن پاک من آلوده مکن
یاریم کن که رود از یادم غم دیرین این خاطره ها
شوق پروازسراپای مرا میکشد تا پس این پنجره ها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز ک
شب آرام و بی صدا در تشو یش کوچه ها سرگردانم
با رویای پنجره با یک سینه خا طره بی سامانم
نامت را تمام شب همراه ستاره ها نجوا کردم
تا در ازدحام شب نقش روشن تو را پیدا کردم
دیوار بی کسی تنها پناه من شبها ای دوست
با اشتیاق تو حیران نگاه من شبها ای دوست
با آرزوی تو در هر کجای شب از تو...
شب آرام و بی صدا در تشو یش کوچه ها سرگردانم
با رویای پنجره با یک سینه خا طره بی سامانم
نامت را تمام شب همراه ستاره ها نجوا کردم
تا در ازدحام شب نقش روشن تو را پیدا کردم
دیوار بی کسی تنها پناه من شبها ای دوست
با اشتیاق تو حیران نگاه من شبها ای دوست
با آرزوی تو در هر کجای شب از تو...
سلام سودا خانم خوبی شما؟
ما ارادت خاصی نسبت به دوستان باوفا داریم
شرمنده دوست عزیز این مدت بدجوری در گیر امتحانات بودم شما چیکارا میکنی؟کارها خوب پیش میره
سلام داداش مخسن خوبی؟اختیار داری ما همیشه به یادت هستیم
چیکارا میکنی؟درس تموم نشد
گاهگاهی باشگاه میام ولی دوستای خوب مثل خودت کم میان
امیدوارم هرجاهستی موفق باشی