نتایح جستجو

سلااامممممممم عشق....رادار چیه اینا همش به خاطر عشق علاقه صمیمیت محبت دوستی مهربانی ایناست..بله پس چی.. اصن یه باشگاست و یه ملو:w30::w38:

خو بیا دیه مصوم[IMG]...دلمون اینجا پوسید تک و تنها![IMG] ( دروغ میگه ملو..دل من فقط پوسید)

شانلی این تویی[IMG]

ملوووووووووووووووووووووووووووووووووو:w36:

شیرین عسل:w00: خیلی هم رنگ جیغ و ضایعیه...هیچم قشنگ نیست..بهترین رنگ ارغوونیه....فمیتی؟:w00: ملو..آدم فروش!...دست تو رو شده برام قصه هاتو بلد شدم:w04: نامرد..الاهی بپره تو گلوت گزا..بله...الاهی آردش بریزه رو لباست آردی شی اصن خودم میرم سربازی واسه خودم گز میارم:w39:

دیدی ملو ستی اومد من قط شدم...دیدی چه جوری ابروم رفت..آخه این دردارو من به کی بگم:w04: نه ملو جون این حرفا چیه..من انقد خودم از این یهو رفتنا دارم که اصن روم نمیشه به کسی بگم چرا یهو میری:w05: خدا منو مرگ بده اِ جدی..پس فقط آپ کنم..خب میسی..آخه دیدم شادی که پروفشو عوض کرده عکس بک گراندشو تو...

ستی عشق، ارشد که هیچ یعنی ارشد قبول نشدم:w05: چرا منو مجبور کردی توضیح بدم آخه..ابروم بره:w04: قربانت مرسی بابت تبریک..البته همچین حالا شرکت مایکروسافت استخدام نشدم که تبریک بخواد:D اه...500 تا :دی..خدا نصیب کنه از این پیاما:D..ماله من نهایت 2 3 تا...دیگه حالا یه هفته دو هفته نیام میشه 4...

منم همونقدر هوا +1...اصن خیلی یه جوری میشه ادم میاد میبینه نیستین :( خوبم من..همه چی خوبه..ارشد که هیچ..سرکار میرم...هیچی میگذرونیم خلاصه ولی تو چرا؟؟؟...دوس ندارم اینجوری باشی :(.. من همون ستی که تیکه مینداخت شوخی میکرد میخواممم الان من گردابم :دی...به به..چه کششی داشتم نمیدونستم قربونت...

ستیییییییییییییییییییی هستییییییی:w04: باور کنم صورتی:w04:...فک کردم بستی رفتی ما رو فراموش کردی:w39: همینجا بجوابُ کوفت :w00: این چه وضعیه..:w39:... خوبم عزیزم..تو خوبی؟.. خیلی خوشحال شدم به خدا دیدم پیامتو

[IMG]

ملو..هیمنجوری [IMG]

مصومو آره [IMG] دروغ چرا

ملو اواتارمو عوض کردم..چرا تبریک نمیگی[IMG]

ملو، تو اون سری که عکس گذاشتی تو بک گراندت..این عکسه تو البومت نبود..بود؟:w19: یعنی میشه بدون این که تو البوم باشه عکس گذاشت؟ یا فقط مدیرا میتونن:w05:

منم هنوز نفهیمدم ثوابه یا صواب..فقط میدونم هر وقت دیکته داشتیم من هر کدومو نوشتم معلممون گفت اون یکی درسته:D .. من دارم پاشونو باز میکنم؟..ای روتو برم..هرچی هیچی نمیخوام بگم...من که رفتم تو باز کردی پای شانی رو دیگه، پای ماهم که بازه به زندگی اونا..کلا ما با هم به هم زیستی مسالمت آمیز رسیدیم:w22:

کی گفته به من گیر نمیده...این باشگاه کلا به شدت رو من حساسه..تا یه مین صفحه رفرش نمیشه میندازتم بیرون، تعداد کاراکتر هم که اصن ارور همیشگیمه:w05: خیلی صبورم من که هنوز میام ..هرکی جای من بود احساس سرخوردگی میکرد میرفت:w04: الانم که باشگاه راه اومد..نتم قط شد...اخه من چه جوری مهتاد نشم ملو:w39:

"تو مردای قدیم رو از کجا دیدی؟این اطلاعات دقیق رو از کجا داری؟هان؟هان" یادمه دیگه..سن که مهم نیس ملو..من دلم جوونه...:lol:..حالا تو حساب کن یه 30 سال از تو بزرگتر..ولی خوب موندم..بار اول که با هم زندگی کردیم اصن فهمیدی؟..نفهمیدی دیگه:whistle:... "مردای قدیم خانوماشونو می بردن کلمبیا تو اون...

جای گوگل بودم مینداختمت بیرون از سایت هیچم اینطور نیس..دخترا کلا" از خواب پا میشن خیلی اراسته و مرتب و شیک و خوشگل:w00: ..بله..اینُ حتما یه پسر کشیده..و حتما حسود بوده:razz: کم گیر بده به دخترا..میزنمتا...:w00:خیلی زیاد احساس میکنم جای مصوم خالیه:w05: اگه بود از سقف آویزونت میکرد

:w05:

"ثانیا" کمبود وقت و زیادی آدمای بیکار مجبورمون کرد ببندیم" ای جانم..بالاخره مدیریت این مشکلاتم داره...بیخود کرده هرکی اذیتتون کرده..به خودم بگو دمشونو قیچی کنم:razz: "می دونی ما چی کشیدیم" نه جدی!...یعنی از فراق من ناراحت شدید:w42:..وای پس دوباره میبندم..من دچار کمبود محبتم خب...:w04:اینجوری...