با کلی ذوق و شوق رفتیم شیرینی تر خریدیم و رفتیم خونه دختر داییم… اما نامردا شیرینی خشکای یه هفته پیشو برامون با چایی آوردن… آی حرص خوردیم.. آی حرص خوردیم…
فک و فامیله داریم؟
داشتم تلویزیون میدیدم یهو داداشم داد زد: کمک کمک ...!
پریدم تو آشپزخونه دیدم از ماکروویو آتیش میزنه بیرون ! نگو...