راستش دوست جان نمیشه...یه جورایی میشه گفت این اقا با گروه دراویشم در ارتباطه..نامو نشونشونو به کسی نمیدن..اینو امیر از بچگی باهاش دوست بود میشناستش...و الا واسم کاری نمیکرد..
دیگه چی بگم دوست دارید عایا؟:D
قضیش به اجدادم برمیگرده عزیزم..
اوایل بیش اندازه میترسیدم تا حدی که تنها با اسانسور پایین نمیرفتم باید یکی باهام میومد...واسم عادت شد کم کم ولی از نوع بدش جوریکه زندگیم داشت مختل میشد..امیر (همسرم)به کمک یکی از اشناهاش که علوم ماورا میخوند کمکم کرد.