نتایح جستجو

سلام.ما بیشتر داداش:)

خیلی متاسفم واسه چنین مملکتی که فقط پارتی می تونه کارتو راه بندازه. من دنبال کار نگشتم به خاطر همین چنین مشکلی رو تجربه نکردم سعی کنید حتما PHP رو یاد بگیرید.یه جا برین شده با پول کم فقط برای کسب تجربه و سابقه ی کار یه مدتی.یکمی سختی داره اولش ولی خب انشالله پایان شب سیه نزدیکی ه

پیله ابریشم روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد . شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد. ناگهان تقلای پروانه متوقٿ شدو به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کندو با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد...

پدر بزرگ، درباره چه می نویسید؟ -درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، مثل این مداد بشوی. پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید: -اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام ! پدر بزرگ گفت: بستگی دارد چطور به آن نگاه...

خیلی زرنگ بوده.خوشم اومد ازش:)

برای کار بلد همه جا کار هست.اونجا هم فکر کنم باید حرفه خودتو خوب بلد باشی اینطور نیست؟ اونجا هم برای تطبیق دادن خود سختی های خودش رو داره اینو هم در نظر بگیرید.

تو مگه سیاره ی مشتری رو دیدی که می گی هست؟ قرار نیست چیزی رو که با چشمات نبینی دلیل بر نبودنش باشه. کار درست هاش دیدن تو یا برو دنبالش یا حرف بزرگترهاتو قبول کن

طرز برخورد امریکایی ها با ایرونی ها چطوره؟شهروند درجه چند محسوب می شن؟

اسپم بازی.:surprised: یه تایپک به عنوان اخبار و نوشته های جالب خنده دار فلسفی ایا می دانید و به من بگوید چرا باشه به نظرم کافی باشه

برده بودنشون اردو بیرون بهشت.همون جا گولشون زد:)فکر کنم حل شد دیگه.بیریم سراغ یه سوال دیگه.که اختلاف هابیل و قابیل سر چی بود:D

الان گفتگو درباره ی چیه؟ :surprised: الان اکثر تایپک های بحثی نمی شه.همه ش حالت خبری داره!!!

خب برو توی کنترل پنل و زبان فارسی رو فعال کن.کاری نداره

عجب حکایتی شده.می گن بکش و خوشگلم کن همینه

خوب اومدی. و مشکل بی مسئولیتی هم تقصیر خانواده هاس.به جای اینکه از بچه گی به بچه مسئولیت های کوچیک بدن و ازش انتظار داشته باشن همه ی این ها رو بخاطر دلسوزی حذف کردن وبچه اینطوری بار میاد

عجب حرفی:surprised:

انشالله میاین.خیلی جالب می شه دیدن چهرتون موقع دیدن این همه تغییرات

می گن قایمکی وارد شده .داخل حیوانی به اسم مار.می گن مار اون موقع خوشگلترین حیوون بوده و دست و پا داشته.اخرش خدا تنبیه ش می کنه و دست و پاش رو می گیره. من که اصلا به این مسائل فکر نمی کنم .حالا مگه چقدر مهمه؟ بحث قضیه اول تخم مرغ بوده یا مرغ.فهمیدنش چیزی رو دوا نمی کنه

سعی می کنم خوش بگذره.با وجود مشکلات فراوان:)

اینم حرف حسابه. ولی زخم خورده هاش خطرناک می شن

:surprised::eek: فکر کن یه روزی بیاد همه ی دخترا کاراته کار بشن.شهر اشوب می شد.