پاییز را دوست دارم...
به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش...
پاییز را دوست دارم...
به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش...
پاییز را دوست دارم...
به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش...
پاییز را دوست دارم...
به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش...
پاییز را دوست دارم...
به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش...
پاییز را دوست دارم...
به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش...
پاییز را دوست دارم...
به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش...
بچه ها جاتون خالی امروز رفتم
منشور کوروش رو دیدم
عجب چیزی بود
وقتی ترجمه ی اون متن رو خوندم
خداییش مات و مبهوت این مرد(کوروش رو میگم) شدم!!!!!!!!
عجب انسان نوع دوستی بوده
خدایش بیامرزد.............
نه دیووووووووووووووووونه!!!!!!
چرا فکر کردی بهم بر خورده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اونا رو به شوخی گفتم
گفتم یه کم سر به سرت بذارم;););)
مگه ندیدی آخر جمله ام علامت خنده گذاشتم!!!!!!!!!