ان دو همچنان در هم امیخته بودند و هی می لولیدند می پیچیدند ..
احمقانه بود نه عجیب بود نمیدانم به کدامین شوق پیکر لختش بی پروا می تنید دور تن سخت خشک خالی از احساس ای که جز بوی اسارت چیزی از ان به مشام نمیرسید ...
تو فکر می کنی گل پیچ ها عاشق مي شوند ؟
عاشق سیم خاردار ...
من به تمام گلهای...