با خانوادم ميرم بيرون و تا جايي كه مي تونم باهاشون خوش مي گذرونم، منظورم بابام و مامانم و برادرم و كسي كه دوستش دارمه.
بعدشم ميايم خونه دور هم شام مي خوريم و يكم صحبت مي كنيم و بعد مثل هميشه مي خوابم ... البته ممكنه قبل از خواب يكم گريه هم بكنم چون دلم واسه خانوادم تنگ مي شه. (و دوستام.) فقط قبل...