راستی!! یادم رفت اینا بگم
داش سامی دمت واقعا گرم.خدایش با معرفت یعنی سامی!
تا بهش زنگ زدم سریع اومد در دفتر قمی.کلاس داشت اما نرفت.دمش گرم
-----
سامی یه حرفی زد! میگفت از قمی نامه بگیریم تا اینجا واسمون انجن بزنند!!
دقیقا مثل من
به خدا شب انتحاب واحد تا ساعت 4:30 بیدار بودم
اخه کدوم دانشگاه این طوریه؟؟؟:mad::mad::mad:
من کلا با این فرزاد هم مشکل دارم.اصلا میبینمش حالم بد میشه:confused::confused: