من غــــــرورم را به راحتــــــی به دست نیــــــاوردم
کــــــه هر وقت دلـــت خواست خـــــردش کنی ... !
... غـــــــرور من اگر بشکـنـــــــد
با تـــکـــــه هـــایـــــش
شاهـــــــرگ زنــــدگـــــی تـــــو را نیز خواهـــــد زد ... !
نه می دانم نامش چیست و نه می دانم چه می کند! ...حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم ...رنگ موهایش را نمی دانم و لبـــــــــخندش را ندیده ام ...فقط می دانم که نیست ...و عجیب جایش خالیست ...!
Salam Mohandes Nima,misi badak nistam.. mersi az comment haie zibat ...ekhtiar dari man ke har bar sar zadam ye yadegari ham barat gozashtam ro wallet..
albate man yeki dar in shaki nadaram ke shoma besiar besiar Bahosh hasti va kheili kheili zod hame chiz o motevajeh mishi mesle inke man...
گوشـهایمـ را می گیرمـ.....
چشمـــــــ ــهایمـ را می بنــــدم...
و زبانـــ ــمـ را گــــــــ ـاز می گیــــرم..
ولیــــــ...
حریــــــ ــف افکارم نمی شومــــ..
چقــــدر دردنـــــ ـــــــ ـآک است ....
فهمیـــــــــدن...!!!
نیم ساعت پیش ،
خدا را دیدم قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد ،
آواز که خواند تازه فهمیدم ،
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام !
من و تو شباهت های متفاوتی با هم داریم
هر دو شکستیم ؛ تو قلبم را ، من غرورم را
هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر ، هر دو پی بردیم ؛ تو به "حماقت" من ، من به "پست" بودن تو
آری این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر می شوند !!
من از خودم دلگیرم و از حرفها و دلتنگی هایم و از بی قراری های همیشگی از این حرفهای تكراری كه نه من از حرفهای تازه ، دلگیرم نمی دانم كه ذهن من چرا اینگونه تنها است كه انگار عالمی دارد و دیگر حرفهای كهنه هم تازه می گردند و بیزارم نه از دنیای رنگارنگ انسانها كه از دنیای یكرنگ نفسهایم و از ثانیه های...