جادویی ترین لبخند...
ان نگاه شهریوری...
چشمانی به عمق شب...
بی اراده ام در برابر کلماتی که قد میکشند.
سخت جذابی
و من اشفته تر از انکه نگاه از تو برگیرم.
انگار همین جایی...
همین لبخندی که در قاب عکس به من میزنی
اینجا در فضای اتاق میرقصدو نگاهت به پرواز در می اید
اوقات یکشنبه ای من...