نتایح جستجو

سلام داداش امیر خیلی خوشحال شدم از دیدنت! ترو خدا زود زود سر بزن! روزگار خوش!

محمد جان یکم گرفتار امتحانام! ان شا الله شنبه دیگه تمومه!;) اما هستم زیر سایتون .... شبت شیرین!

آقای محترم.... دست نوشته هات می تونه مورد انحراف بقیه برو بچ بشه!:razz: باید منظورتو از "زهر مار" کاملا مشخص کنی!!!:twisted:

جنگ؟ وا؟ یعنی چی؟ جدی؟!:w25: من اوضام تو "وصایا " اینطوری بود.... یه جلسه رفتم پرینتو نشون دادم که غیبتام موجه شه! ولی امتحانش خیلی خوب بود!:w11: ببینم تو چراغتو چرا خاموش کردی؟ می ترسی پول برق بیاد؟!:huh: بابا ؛ روشن کن! راستی من باید تورو چی صدا کنم؟:w12::w20:

چقدر عجیبه..... چند سال تفاوت سن به اندازه ی یه دنیا اختلاف عقیده....:huh: صدای تلویزیون تا پیچ آخر .... صدای دست زدن و هوار کشیدن خواهر کوچولو.... که مدام کانال ها رو عوض می کنه و فقط خواننده هایی که به نظرش "خوش تیپ" باشن رو نگاه می کنه ، و مدام به مامان جان اطلاع می ده که : دوستمو ببین! انگار...

مثل تو کم دیده ام تو از عطر بهار نارنج کوچه باغ های "شیراز" آغاز می شوی! با نام "خلیج فارس" زندگی می کنی ؛ و با "البرز" به اوج می رسی! دستهایت جمهوری عشق و احساس است! وقتی می نویسی تمام آدم ها ، می توانند در واژه هایت زندگی کنند! بنویس صبوری هایت را ؛ و تنهایت را! و من در دلگیر ترین غروب ها...

یادمان باشد پشت دیوار بلند دلتنگیمان باغ خزان زده ی زندگی تا دور دست ها گسترده است؛ اگر درختانش بی ثمر و بی برگند لا اقل برگ خنده های زرد و خشکیده را می توان در اجاق یاد ها سوزانید در شب های بلند تنهاییمان!

سلام نیوشا جان.... خوبی عزیزم؟ خیلی خوشحالم که برگشتی... ایشالا همیشه سالم و سلامت باشی!;) روزت طلایی!

سلام دیوونه شدم از دست این ارورای سایت!:wallbash: چطوری؟ ببخش من دیشب نبودم! خیلی اعصابم داغونه ... این انقلاب حالمو اساسی گرفته!:w04: هر چی می خونم تموم نمی شه! مرسی از شعرت!خیلی زیبا بود...:w27:

سلام مرسی ابی جان! سلام ما رو هم رسما ابلاغ کن، لطفا!;) واو.... از کجا فهمیدی من عاشق ایتالیام؟ به هر حال اگه یه نوشته کوچیک می ذاشتی خیلی خوشحالمون می کردی!:smoke: هرچند، این روزا هیچ کدوممون حال و حوصله نداریم!:crying2: روزت طلایی!

آره بابا .... من همه امیدم به آزاده! مث تو که درس خون نبودم ملی قبول شم!:crying2: آره شنیدم گرونه.... من تهران می زنم ... نجف آبادم می گن قبولیش آسونه!:w11: ایشالا قبول شیم بشیم هم یونی!:whistle: پژمان فکر کنم توام آلزایمر گرفتی... به ارغوان بگم دوتا وقت دکتر بگیره! :cool: به خدا خل شدم با...

نمی دونی چه وضعیتی دارم با این انقلاب اسلامی ایران!:crying2: جمعه امتحانشو دارم...هنوز نصفشم نخوندم!:wallbash: خیلی درس سختیه! از اون طرف هم دل و دماغ پست دادن تو تالار ادبیات نیست!:w04: چی بگم والا... مرسی احوالمو می پرسی! روزت طلایی!

اِ...... تو می شناسی مگه؟! کوچیک شماس، کامران خان!:lol: به زودی ایشالا قراره بره PMC!:w26: آهنگ جدیدشو می ذارم تو سایت همین روزا... امروز امتحاناش تموم شد! آهنگو لودکنه می ذارم تو همون تاپیک....:thumbsup2: مرسی سر زدی کامران!

فدات شم... واسه مام سوال بندی کرده البت!:child: فکر کنم 40-50 تا سواله.... ارغوان یه چیزی 3 تا از فصلا رو امتحان تستی داده بودیم.... من اصلا یادم نبود اونا رو قبلا خوندم!:whistle: خوب شد دوباره نخوندمشون! نمی دونم چم شده! فکر کنم آلزایمر حاد گرفتم.. :crying2: به خاطر پیریه!:w04:

والله چی بگم؟ جواب خوبی بود.... پس هر جور راحتی .... :lol: راستی، من به قول کامران کماکان لذت می برم از سبک نگارشت!:smoke: از اینکه گاهی به من سر می زنی ممنون! روزگار خوش!

با من اصلا حرف هم نزن.... خجالت نمی کشی... من 2 هفته پیش واست پیغام دادم.... :evil: یادت بمونه ها... :razz: جمعه انقلاب دارم .... شنبه MIS! پدرم دراومده... مخم هنگ کرده اساسی.... :wallbash: تو چه می کنی؟فردا دفتر چه می آد!:twisted: می گیری که دفترچه آزاد ها؟ پ.ن : این دوتا شکلک چه فرقی...

سلام آقای نیمه خارجی، این بار که اومدی یه دست نوشته می ذاری تو تاپیک .... یا ادامه ی داستانتو تو داستانسرا!:smoke: الطفات فرمودی؟ یادت نره ها... من دلم "لک زده" واسه سبک نگارشت ابی!:w18: (سیگاری شدم رفت!!:whistle:) راستی از وقتی قراره بری فرنگ تحویل نمی گیری!!!!:crying2::lol::lol:

الهی فدات شم شیرین عسل!:w40: یادته؟ منم دلم یه ذره شده واسه اون روزا!:w04: یاد همشون بخیر!

کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود اش اگر گاه کمی لطف به هم می کردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود!

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق زهر بی سرو پایی نکنیم