دلم هوای عجیبی دارد
هوای کسی دور
دورتر از فاصله ها
و من با پاهایی زخمی و دلی خون خورده
کوره راهها را در پی او می گردم
و کوچک و کوچک تر می شوم
و به جایی می رسم
که غرور مرده
و احساس له شده
آه...دلم هوای عجیبی دارد
هوای کسی گرم
گرم تر از خورشید
و من با رویی زردتر از یک آفتابگردان
وسعت گلبرگهای...