نتایح جستجو

بی‌ادب‌ترین ومؤدب‌ترین مردم دنیا رابشناسید گردشگری - فارس نوشت: نتایج نظرسنجی یک سایت مسافرتی بین‌المللی نشان داد که فرانسوی‌ها بی‌ادب‌ترین و برزیلی‌ها...

به خانه میرفت باکیف وکلاهی که در هوا بود چیزی دزدیدی مادرش گفت دعواکردی باز. پدرش گفت وبرادرش کیفش رازیرورومیکرد به دنبال ان چیزی که دردل پنهان کرده بود تنها مادربزرگش دیدگل سرخی رادردست فشرده کتاب هندسه اش خندید....

مجموعه اشعار طنز ابولفضل زروئی نصرآباد به به ای خانم قشنگ و ملوس که قدم می‌زنی به مثل عروس ای که در پیش آینه با تاپ کرده‌ای یک دو ساعتی میک آپ روی اجزای صورتت یک یک ریمل وسایه و رژ و پن‌کک شده‌ای – چشم خواهری! – خوشگل می‌بری از بزرگ و کوچک دل می شود بند عفت از این ناز چون کمربند سبز تهران باز...

فیلم نامه خوبی میشه؟

اه ای یقین گمشده ای ماهی گریزدر برکه های اینه لغزیده تو به تو!من ابگیر صافیماینک !به سحر عشق از برکه های اینه راهی به من بجو!

130روز تعطیلی در سال نودو یک زیاد هم نیست؟ نظر شما چیه؟

ترا دوست می دارم اینه ها و شب پره های مشتاق را به من بده روشنی وشراب را اسمان بلند و کمان گشاده پل پرنده ها و قوس و قزح را به من بده و راه اخرین را و پرده ای که می زنی مکرر کن. در فراسوی مرزهای تنم ترا دوست می دارم. در ان دوردست بعید که رسالت اندامها پایان می پزیرد و شعله و شور...

با من اکنون چه نشستنها خواموشی ها با تو اکنون چه فراموشیهاست چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم خانه اش ویران باد من اگر ما نشویم تنهاییم تو اگر ما نشوی خویشتنی از کجا که من وتو شور یکپارچگی را در شوق بر پا نکنیم از کجا که من وتو مشت رسوایان را وا نکنیم من اگر برخیزم تو اگر برخیزی...

اگر فانوس چشمانت در این دریای طولا نی چراغ راه من باشد قسم بر جذر و مد عشق که تا روزی بیائی تو اگر ساحل شود پیدا نمی دانم سکان دل

سلامت را نمیخواند پاسخ گفت سرها در گریبان است. مهندس مواد صف و بمب و موشک شد بوی باروت خاطره تدریس وتحقیق و مشاوره و ساخت مجسمه میخواستم دیکتاتور بشم شدم شاعر

زیباترین پیامک تبریک که بهتون زدند چی بود؟ عد واقعی را کسانی درک میکنند که با یک چشم بر گذشته بنگرند و با چشم دیگر به اینده لبخند بزنند

شیخ موسی نثری نابغه روزگار؛ موسی نثری کبودراهنگی موسی دستجری فرزند ملا عبدالله معروف به موسی نثری در سال 1260 در روستای دستجرد کبودرآهنگ متولد شد. او تحصیلات مقدماتی را نزد پدرش آموخت و در جوانی به همدان آمد و ضمن اشتغال به کار معلمی،به تحصیل علوم ریاضی، علوم غریبه فلسفه، منطق و...

بسیار زیبا وتاثیر گذار بود ممنون

ای پری وار در قالب ادمی که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی سوزد حضورت بهشتی ست که گریز از جهنم را توجیه می کند دریائی که مرا در خود غرق می کند تا از همه گناهان ودروغ شسته شوم. و سپیده دم با دست های تو بیدار می شود. سال نومبارک

ای پری وار در قالب ادمی که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی سوزد حضورت بهشتی ست که گریز از جهنم را توجیه می کند دریائی که مرا در خود غرق می کند تا از همه گناهان ودروغ شسته شوم. و سپیده دم با دست های تو بیدار می شود. سال نومبارک

ی پری وار در قالب ادمی که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی سوزد حضورت بهشتی ست که گریز از جهنم را توجیه می کند دریائی که مرا در خود غرق می کند تا از همه گناهان ودروغ شسته شوم. و سپیده دم با دست های تو بیدار می شود. سال نومبارک

ای پری وار در قالب ادمی که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی سوزد حضورت بهشتی ست که گریز از جهنم را توجیه می کند دریائی که مرا در خود غرق می کند تا از همه گناهان ودروغ شسته شوم. و سپیده دم با دست های تو بیدار می شود. سال نومبارک

ای پری وار در قالب ادمی که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی سوزد حضورت بهشتی ست که گریز از جهنم را توجیه می کند دریائی که مرا در خود غرق می کند تا از همه گناهان ودروغ شسته شوم. و سپیده دم با دست های تو بیدار می شود. سال نومبارک

ای پری وار در قالب ادمی که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی سوزد حضورت بهشتی ست که گریز از جهنم را توجیه می کند دریائی که مرا در خود غرق می کند تا از همه گناهان ودروغ شسته شوم. و سپیده دم با دست های تو بیدار می شود. سال نومبارک

ای پری وار در قالب ادمی که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی سوزد حضورت بهشتی ست که گریز از جهنم را توجیه می کند دریائی که مرا در خود غرق می کند تا از همه گناهان ودروغ شسته شوم. و سپیده دم با دست های تو بیدار می شود. سال نومبارک