خاتون خودم کتیبه ای از آهم، دیگر ز تو ملال نمی خواهم
حرفی بزن سکوت تو پیرم کرد، من واژه های لال نمی خواهم
تردیدی آنچنان که تو می دانی، مثل خوره به جان من افتاده ست
چیزی بگو که دلخوشیم باشد، تقدیر و احتمال نمی خواهم
با اینچنین تبسم کمرنگی برگشتنت قشنگ نخواهد بود
سیب آنزمان که سرخ شود سیب است،...