نتایح جستجو

الان اونجایی که احساس ارامش میکنی کجاست

باریکلا کلی حال کردم

مامان کجایی میخوام روی ماهت ببوسم

این حرفتونم درسته ولی الان چند نفر تو قسمت زبانهای خارجه هستن و چند نفر قسمت ازاد خودتون یه قیاس کنین اینطوری یه ره گذرم که شاید قبلا دنبالش میگشته و الان برا کار دیگه‌ای اومده از موضوع استفاده میکنه

دوست عزیز شاید این راهی که شما میگین درست باشه ولی مسئله اینه که این برنامه اصلا نصب نمیشه و مشکل ویندوز میگیره و میگه این برنامه به ورژن برنامه شما نمیخوره

ایولا خیلی قشنگ بود ;)

کسی رشته برا شیکیش نمیخونه هنوز اینو نفهمیدی هر کسی رشته‌ای میخونه که بدونه خودش و کشورش تو اون موفقن حالا چه از لحاظ مالی چه از هر نظ دیگه نکنه تو میخوای مدرکت بگیری دستت بری خواستگاری این مدرک بزار تو سطل اشغال البته میبخشی اینقدر رک گفتما

تو تالار زبان اینگلیسی همه سر نمیرنن

پدرم در آمد و پدر تورا هم در میارم My father came out, and I will take out your father مرده شورتو ببرن May they take away your dead washer ارواح شکمت Ghosts of your stomach سرم کلاه نگذار Don't put a hat on my head چرا هیزم تر بمن می فروشی Why are you selling me wet wood تکلیفم رو روشن کن...

حتما همین کارو میکنم

آیا میدانید : حذف بخش هخامنش از کتاب درسی تاریخ به تصویب رسید؟ آیا میدانید : فرزندان ما دیگر حتی اسم کوروش کبیر را نمیشناسند؟ ـ آیا میدانید : 29 اکتبر روز جهانی کوروش کبیر است و این روز فقط در تقویم ایران نیست؟ ـ آیا میدانید : چند سال دیگر ، با نابودی کامل تخت جمشید باید سپاسگذار کشورهایی چون...

مخصوصآ تبریز مگه نه من یه بار برا مسابقات روباتیک اومدم خداییش کلی حال کردم

اره بگردی حتمآ پیدا میکنی باور کن

فرمانی که 25 قرن پیش گفته شد من کورش، آشتی خواهان به بابل اندر شدم، سربازان بسیار من دوستانه در بابل گام برمی داشتند، من نگذاشتم کسی در تمامی سرزمین های سومر و اکد ترسانده شود من شهر بابل و همه دیگر شهرهای مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم، درماندگان در بابل را که به بیگاری کشانده بودند، از...

اونجا فقط اسکیمو میبینی

زندگی چرخ فلکیست که در حال چرخش که چرخ فلک این زندگی همون زمین است که ما اونو احساس نمیکنیم روزهایمان را میگذرانیم

کار می گشت و نهایتا" توانست برای خودش کاری پیدا کند. حقوق و مزایا و شرایط کار بسیار خوب بود، به همـین خاطـر هـیزم شـکن تصمـیم گرفـت نهایت سعی خودش را برای خدمت به شرکت به کار گیرد. رئیسش به او یک تبر داد و او را به سمت محلی که باید در آن مشـغول می شـد راهنـمایی کرد. روز اول هیزم شکن...

نرفتی بیا خودم میبرمت