هر چند همه چيز به هم ريخته به نظر مي رسد
هر چند نگاهم نگران است
دلم لرزان
هر چند مي ترسم از خودم
کوتاهي خودم
هر چند دست روي دست گذاشته ام رو به يخبندان مي رود
هر چند فرصت از کم به سوي فرصتي نيست راه کج مي کند
هر چند وقت کشي کردم
اما
هنوز دلم گرم شعله بودن توست!
اينکه مي دانم تو ناجي ام هستي...