حنای سرخ
بار آخری که از جبهه آمده بود موی سر و صورتش بلند شده بود.به او گفتم:«حاجی!موی سر و ریشت خیلی بلند شده،اصلاح کن»
در جوابم گفت:«می خواهم آنرا خضاب ببندم.»خندیدم و گفتم:«از رنگ قرمز حنا خوشم نمی آید»در جوابم گفت:«این موها و ریشها می خواهند با خون سرخ خضاب بسته شوند...»
وقتی پیکر مطهر شهید...