من تو گروه 4 نفره خودمون از همه درسخونتر بودم.تو کلاس هم پسرای دور وبرم از من تقلب می گرفتند.
یه بار توی کلاس تقطیر چند جزیی،استاد جان یه مسله داده بود که هر کی تو کلاس حلش می کرد یک نمره پایان ترم بهش میداد.من سریع نشستم به حل کردن.تا رفتم ماشین حسابم رو از کیفم در بیارم،دیدم ای دل غافل ماشین...