نه خیر داداش.من بعد طلوع آفتاب نماز نمی خونم.میذارم یه دفعه ظهر 10رکعت می خونم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام داداشی.من حتما میرم فردا ببینم چیکارش می تونم بکنم.امیدوارم این مشکل حل شه.نشد این وبلاگ رو دیلیت می کنم یه وبلاگ جدید تعریف می کنم.البته مطالب رو انتقال میدم.بهتون خبر میدم.
مهندس چی رو مردم؟دارم میرم بگم؟راستی مهندس امروز مگه سوال پرسیدید که منتظر جواب باشید؟راستی قرارمون بید که حرف سیاسی باهم نزنیم.من مخم دود می کنه.خداییش تو خونه هم با خانومتون هم بحث میکنی مهندس؟بیچاره خانومت!بیچاره زینب جون!(الهی خاله قربونش برم)
سلام.این دخترای بیچاره معصوم همیشه سر عقلند.بیچاره ها وقتی ازدواج می کنند تازه عقلشون می پره!!!بابا شوخی کردم.شما که عاقلید.شما و تموم پسرا!!!!!!!!!!!!!!
نه بابا تموم نشد.این کارخانه آنتی بیوتیک سازی بلایی سر من آورد که من به این نتیجه رسیدم ای بابا ای کاش به جای درس خوندن می رفتم خیاطی(البته استعدادشو ندارم).آنالیز ماده رو به ما دادند البته بعد از آزمایش سری دوم.مجموع مواد 100%نشد.
اهه اهه
موضوع پروژه استخراج هگزانوئیک اسید از پساب بخش دی متیل کلراید کارخانه آنتی بیوتیک سازی ساری.ما دانشکده مون بابل بود.فنی نوشیروانی.البته چون ورودی قبل از مستقل شدن دانشکده بودیم مدرکمون از دانشگاه مازندران صادر شد.گناه داره.خوب اکانتش تموم می شه خوب.نفتی!بیا این سر فاز!