یاد زمان دبیرستانم افتادم، از مدرسه که میومدم و ناهار میخوردم، میرفتم کنار شومینه دراز میکشیدم و پاهام رو میزاشتم بالای پلهی شومینه و گرم میفتادم و عمیق میخوابیدم😍
.
شام خوردیم، تموم شده ولی هنوز نشستیم دور میز.
دروغگویی و زورگفتن که به جای خود ولی من از گزافهگویی هم بدم میاد، آدمی که زیاد منم منم کنه رو نمیتونم تحمل کنم، آدمی که همش بخواد نظر بده در مورد مسائل مختلف و تازه اصرار داره که حق با خودشه هم برام غیرقابل تحمله.
بیشتر با کی رفت و آمو دارین؟یعنی خونهی کی بیشتر از جاهای دیگه میرین؟
کار خوبی میکنی خودت رو میگیری، منم دلم میخواد خودم رو بگیرم🙄
بله خوردم، ساعت 6.5 همه با هم صبحانه میخوریم.
نسبت به چه رفتاری حساسیت داری و جبهه میگیری؟