وای خیلی خوشحالم که تو هم داری می خونیش.علیرضا 111رو هم مجبور کردم بنده خدا خودش سرش کلی کار ریخته بود رفته کتاب رو خرید.بخون تا یه بحث مفصل داشته باشیم.من و تو وعلیرضا.
سلام احسان جان.خواهشا تو تاپیک دیگه بحث رو ادامه نده.اگه حرفه باید منطقی باشه که من اینطور احساس نمی کنم.از لطفت ممنونم.اما اگه واقعا داشتی احترام به حرف yare....میذاشتی اون پست رو دیگه نمی ذاشتی.
بچه ها، همگی این موضوع رو تموم کنیم.خواهشا:cry:
البته اگه توهینی شد من معذرت می خوام.اما کسی حق نداره به کس دیگه توهین کنه!به قول خجسته حرف بد نداریم!صدای بلند نداریم!اینکه همتون بحث می کنید میرم نرگس جونو میارما!
دلم برات سوخت.از غروبی تا الان همش به این فکر می کردم داداش مهدی که پول نداره زولبیا بخره(آره جون عمه اش!)این سیبای خوشگلو از باغ خودمون چیدم برات.
[IMG]
سلام شاهد جان.خوبی داداش گلم:gol:؟ریحانه:heart: چطوره؟خانوم خوبه؟خداییش خانم باحالی داری:D،اما مواظب خودت باش که یه وقت ما بی داداش نشیم;).داداشی راستش نمی تونم امسال هم روزه بگیرم.حالم گرفته:(.منو هم دعا کن.یادت نره ها؟!
بابا من کی اصلا لب به غذا میزنم؟که بخوام زیاد بخورم:razz:
سلام داداشی.خوبی؟داداشی من نتونستم روزه بگیرم.به قصد روزه،سحری خودم.اما ساعت 11حالم یهو بد شد.اساسی حالم گرفته.اما قراره به جاش یه کاری کنم.حالا که نمی تونم روزه بگیرم،قراره تموم افطاری ها رو من درست کنم و پهن و جمع کردن سفره با من باشه.شاید ثوابش بهم رسید.می بینی داداشی؟اعصابم خرده.برام دعا...
خوبه حالا.اشک منم در اومد.منم شوخی کرده بودم.خواهش می کنم،این چه حرفیه؟.فکر کنم به اندازه کافی تنبیه شدید.تا باشی دیگه به آبجیتون از این القاب قشنگ نسبت ندید.