نتایح جستجو

چه روز خوبی؟من از ریاضی مهندسی در حد المpیک متنفرم.بابا مکانیک بود یه چیزی یا طراحی رآکتور.آدم از خوندن اونا لدت میبره.نه ریاضی مهندسی !

ای علیرضا خان تو ما رو رنگ نکن!تو به داداش صادق حبر ندادی؟راستشو بگو

بابا به خازر حرفت هم شده آخر خانوم دکتر می شم.

سلام.آره اومدم باشگاه.از صبح تا الان تو سالن مطالعه بودم.مغزم ترکیده.

هستم.چشم بصیرت می خواد.اون چشماتو بمالوند.منو می بینی

روزهایی بی تو آغاز می شود.من سرشار از دلتنگی می شوم.چشم به جاده های بی انتها میدهم.با خودم می گویم می آیی...بگذار به این دروغ خوش باشم.مگذار باور کنم که نیستی،نیستی؟تمام خاطراتم سرشار از مهربانی تو است.جگونه عادت کنم به روزهایی که تهی از تو است.به دنیایی که نیستی ...

سلام داداش گلم.خوبید شما؟آره هنوز زاهدانم.قراره به امید خدا هفته آینده برم شمال.واقعا دلتنگ خانواده ام بودم.اما برای اینکه اونا ناراحت من نباشند همیشه سعی کردم لااقل وقتی با خانواده صحبت می کنم خودمو شاد نشون بدم.خدا رو شکر تونستم تحمل کنم.

دست علی یارتون.خدا نگهدارتون.

دادم.جواب کدوم سوال؟من جواب پیامو کامل دادم.

ممنونم.

تو سرت به کار خودت گرم باشه.

الان از صادق اجازه میگیرم.

سلام داداشی.میلاد امام رضا رو خدمتم چی عرض می کنی؟همون تبریکه نه؟آخه یادت رفته ها!اشکال نداره.در ضمن گفتم که خوب شدم.بهتره راجع به اون موضوع نگم.داداشی بهتری انشالله؟

سلام داداشی.ممنونم که نگرانم بودی:من به خود می بالم که در این عصر یخی،دوستی دارم که دلش آیینه است.:gol:

سلام.داداش گلم خوبید؟فوری اومدم تا برم.فعلا

قربونت بشم.یا علی

من درس دارم.باید یه کم تلاش کنم که واسه هفته آخر آبان با خیال راحت برم شمال.اینی که داره میاد مشهد همون دختر لایینی هست.اسمش فاطمه هست.اون یکی دیگه هم راحله هست که واسه مشهده.اصلا خوابگاه بند نیست.تو این یه ماهی بار رفته مشهد.

داداش مهدی خیلی ماهه.هرچند کلی باهاش کل کل می کنم.اما خیلی دوستش دارم.

عجله چرا؟باز دیدیش خودش کلی هست.

سلام داداشی...افسرده شدم شدید...دارم می پوسم اینجا...خسته شدم.بریدم.فشار درسی نیست.فشار روحی داره داغونم می کنه.احساس می کنم خانواده ام فراموشم کردند.انگار به نبودن من عادت کردن.می خوام برم هفته آخر آبان.برم شمال.