هنوزم چشمای تو مث شبای پر ستارست
هنوزم خاطره هات برام مث عمر دوبارست
هنوزم وقتی می خندی دلم از "شادی" می لرزه
هنوزم با تو نشستن، به همه "دنیا" می ارزه
هنوزم... . . .
هنوزم چشمای تو مث شبای پر ستارست
هنوزم خاطره هات برام مث عمر دوبارست
هنوزم وقتی می خندی دلم از "شادی" می لرزه
هنوزم با تو نشستن، به همه "دنیا" می ارزه
هنوزم... . . .
هنوزم چشمای تو مث شبای پر ستارست
هنوزم خاطره هات برام مث عمر دوبارست
هنوزم وقتی می خندی دلم از "شادی" می لرزه
هنوزم با تو نشستن، به همه "دنیا" می ارزه
هنوزم... . . .
حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله که یکی یکی جمعشون میکنی
تو بغلت بعدش هم یکی یکی پرتشون میکنی تو دریا...
اما بعضی وقتا یه سنگهای خوشگل و قیمتی گیرت میاد که هیچوقت
نمیتونی پرتشون کنی