نتایح جستجو

  1. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  2. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  3. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  4. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  5. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  6. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  7. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  8. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  9. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  10. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  11. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  12. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  13. @ RESPINA @

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک...

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  14. @ RESPINA @

    کوچه های تنهایی

    در شب تردید من ، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب : من کجا ، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب پرتویی آیینه را لبریز کرد : طرح من آلود شد با آفتاب
  15. @ RESPINA @

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    این کرسی گرمای وجود دوستای قدیمی و گل و کم داره تا همیشه گرم بمونه...
  16. @ RESPINA @

    من داییم و اصلا ندیدم شهید شده مرسی خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه. رضا جان کار خیلی خوبی میکنه...

    من داییم و اصلا ندیدم شهید شده مرسی خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه. رضا جان کار خیلی خوبی میکنه دنیا همینه یکی میره یکی میاد مهم نام نیک بجا گذاشتنه...... راستی چرا تا این وقت شب بیداری خواهر بدو برو بخواب داداش رضا تنهاست زود باش اینجا هیچ خبری نیست.
  17. @ RESPINA @

    مرسی خوبه سلام داره.. نه خواهش میکنم امروز رفتم بهشت رضا پیش داییم منم خیلی دلم گرفته بود .

    مرسی خوبه سلام داره.. نه خواهش میکنم امروز رفتم بهشت رضا پیش داییم منم خیلی دلم گرفته بود .
  18. @ RESPINA @

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    این کرسی دیگه گرم نمیشه منکه همیشه سرما خورده ام....
  19. @ RESPINA @

    كل كل فوتبالی

    ....................... ....................... شیش تایی ها...........................;)
  20. @ RESPINA @

    سلام گلابتون عزیز خوبی خواهر؟ دسته گلای قشنگت خوبن؟ همسر مهربانت چطور؟ چقدر دست نوشتت قشنگ بود...

    سلام گلابتون عزیز خوبی خواهر؟ دسته گلای قشنگت خوبن؟ همسر مهربانت چطور؟ چقدر دست نوشتت قشنگ بود خدا پدرتو رحمت کنه چقدر خوندش واسم سخت بود...
بالا