تو چه خبر؟به قول مشهدی ها:نه خبر؟عجب نی نی های خوشگلی گذاشتی ها!من عاشق اون نی نی شدم که براش اظهار نظر گذاشتم.اون بچه ها رو معلوم بود به زور وایسوندیشون!
علیرضا این جانباز کی هست؟راستی تازه می خوام کتاب خاکریزی که واسم فرستادی رو شروع کنم به خوندن.کتابو داداه بودم مامانم نگاه کنه.بعد یادم اومد ای وای نامه!شانس آوردم.اگه مامانم چشمش به اون قسمت دعات راجع به علی می افتاد بدبخت می شدم!
سلام بر داداش گلم از شیرگاه سرد و مه گرفته.همون روز بعد کلاس دویدم سمت خوابگاه.تو دانشگاه می دویدم.اونم با چادر.تونستم هشت شب خودمو برسونم ترمینال و اومدم خونه.اینجا خیلی خیلی هوا سرده.من که دیروز رو افتاده بودم.سرما خوردم شدید.هنوز وقت نکردم یه سر برم تو شهرمون قدم بزنم.تو چطوری اخوی؟
تا چند دقیقه دیگه من کلاس دارم.می خوام یه ساعت بشینم و بلند شم بزنم بیرون و برم سمت ترمینال.بلیط هم نگرفتم.دعا کن برم.پس من منتظرم که یه روز بیایی شیرگاه.قدم شما و تمام فک و فامیل و همشهریهاتون رو چشم ما.
یا الله!السلام اخوی!حال شما؟!باز اومدی تو نت؟این پول تلفنها همش مال توئه!برم مامانتو صدا کنم؟باز سر درد میشی!زمان بگیر.ساعت رو نگاه کن!همین الان!خوب یه ساعت بیشتر حق نداری بشینی پای کامپیوتر!چت هم ممنوع!جدی میگم.قدیما میگفتن تو اتاق اگه یه زن و مرد تنها باشن نفر سوم شیطانه!تو چت روم ها بدتر...
اون یقه لباسو درست کن!دور لبات چه کثیفه!اه اه اه!اون مویی که تو ساندویچ بوده لای دندونات گیر کرده!برو مسواک بزن!وقت کردی پات رو هم بشور!خداییش بوی پات باشگاه رو برداشته!چه خبر از معدن سنگ بعضی ها!درد داری؟نوش جونت!
سییییییییییییییییلام.چطور بویتی؟!راستی ایراد از خط توئه یا من؟اس دادم،نگو نیومد.بوی رفتن ما هم بلند شده.داریم میریم خونه،هنوز زاهدانم.خلاصه شاید رفتیم و سرمون هم شلوغ بود و تو رو از یاد بردیم واسه همین پیشاپیش عید رو تبریک میگم(ببین من اولین نفر بودما!)بعد اینکه ورودتو از نوزادی به خردسالی...