نتایح جستجو

[IMG]

[IMG]

بابا جون فقط چندتا سواله...:w01:نميخوام كه خدايي نكرده بلايي سرت بيارم علي جان....:w18:

آخه چرا اااا حس بن جنسي داشتي ؟؟؟؟ [IMG]تازشم هرموقع حس بنجسي داشته باشي بايد از اينا استفاده كني كه كاملا حست برسه به حسم...[IMG][IMG]

جيگرتو برم با اون كردي حرف زدنت....حسابي راه افتادياااا عسل خانومي...[IMG]

[IMG]راه مي روم ... نفس مي کشم ... من اين روز ها زياد دلم مي گيرد ... حس مي کنم در اين لحظه نا شناخته ترينم ... عادت ميکنم به فهميدن ... کنار مي آيم با بودن ... طي مي کنم با زندگي ... گذر مي کنم از اتفاق ... دلم فرياد مي خواهد و طبيعت بکر و يک سکوت عميق و تبسمي طولانی ! [IMG]

[IMG]

[IMG]

واسه خودم مادري....ميگن سرپيري و معركه گيري همينه...تازه هوس كردم ادامه بدم....[IMG]

يوها ها ها ها.......[IMG]

[IMG]

خداااااااانكنه عزيزدلم...ايشالا كه هميشه شاد و سلامت باشي گل من. قربونت برم كه هميشه به ياد مادري هستي..دخترم مهربونترينه ماشالا. اي جووووونم كه خانومي من به مادرش اعتماد به نفس ميده. نه بابا دختر من اصلا هم تنبل نيست...خيلي هم خانومه و زرنگ هزار ماشالا.. قربون شكل ماهت برم عزيزممممممممممم...بوس...

[IMG][IMG]

[IMG]

[IMG]

سلام به روي ماهت مهربونم...عزيزدل سايه.[IMG] من هميشه واسه تو وقت دارم گلم. واااااااي خدااااااا من خجالت بخورم يا گيلاس...چه گيلاسهاي خوشرنگ و آبداري...مرسسسسسي عزيزدلمممممممم.. ممنونم خانومي بخاطر همه مهربونيات و مهر سرشارت كه منو غرق عواطف عميق خودت كردي. [IMG][IMG][IMG][IMG][IMG][IMG]

باباااااااا بزرگييييييييي....بخدا خيلي سعي ميكنم خودمو كنترل كنم...اما نميشه...همش پوچ از كار درمياد...اي خدااااااااااااااااااااااااااااا.[IMG]

قربانت علي جان...خدا از زبونت بشنوه برادر[IMG] ميدونم به شوخي گفتي اما......[IMG]خودتو تو دردسر انداختي...[IMG] هوارتا سوال دارم كه از كشاورزي به برق مربوط ميشه...:w02:

راهنمايي هايي رو كه كردم اگه دنبال كنيد حتما به جواب ميرسيد...مطمئنم.:w16:

نه عزيزدلم...ماشك هم نيست..