من جهیزیه ای نبردم
من جهیزیه ای نبردم
.
.
.
من جهیزیه ای نبردم
جهیزیه ی من پنج شش چمدان پر از کتاب، جزوه و نوارهایی بود که داشتم. چون دلم نمی خواست چیزی را از قبل
وارد زندگی مان کنم من جهیزیه ای نبردم. از خانواده ام خواستم جهیزیه نداشته باشم. ما هر دو زندگی را از صفر
شروع کردیم...