ای بابا یادش بخیر
من یه آتیش پاره ای بودم که دومی نداشت
یادمه هر روز با خواهر کوچیکم میرفتیم زیر زمین خونه
اون موقع ها پر مگس و پشه میشد...نفری یه لنگه دمپایی برمیداشتیم میرفتیم...
تا جایی که میتونستیم از اون خر مگس گنده ها و مگس معمولی ها میکشتیم.:redface: اینقدر حال میداد که نگو
همشون رو روی...