بیخیال خیلی زیاده
ولی هیچوقت یادم نمیره مامان بزرگه پاش درد بود هرچی گفتم یه ویلچر بهش ندادن
میگفتن لالا ایرانی لا
منم هی چادرم می افتادزمین موهامم فرفری بود
اما ازاین قشنگاشا همشم میومدن بیرون
عربه یه چیزی دستش بود میزد توسره زائراااااااااااا
توسرمنم زد.عربهخیلی هیکلی بود
از کربلا برگشتم چن...