نتایح جستجو

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220154 خاطرات علامه طباطبایی از زبان خودشان

منابع وماخذ منابع وماخذ طبيب عاشقان نویسنده : یعقوب قاسملو ناشر : نسيم حيات چاپ اول ، 1379

منابع وماخذ منابع وماخذ آن مرد آسمانی نویسنده : مرتضی نظری ناشر : دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ دوم ، 1382

منابع وماخذ منابع وماخذ زمهر افروخته نویسنده : سید علی تهرانی ناشر : انتشارات سروش چاپ دوم ، 1382

منابع وماخخذ منابع وماخخذ رمز موفقيت علامه طباطبايي نویسنده : حميد نگارش / علی باقی نصر آبادی ناشر : موسسه انتشاراتی امام عصر - عج چاپ دوم ، 1381

13. مقام ولیّ خدا علامه طباطبائی فرمودند: « روزی از خیابان عبور می کردم. بنایی را در حال چیدن بنای ساختمان دیدم. ناگهان دیدم بنّا پایش لغزید از آن بالا به پایین افتاد. در همین حال، کارگر او که پایین ساختمان بود، نگاهی به بنا کرد و گفت: « نیافت! » دیدم بنا از همان...

9. نماز شب استاد علامه طباطبایی نقل کردند: « چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاهگاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم، یک روز در نجف { درکنار } در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم آیت الله قاضی از آنجا عبور می کردند، چون به من رسیدند...

5. مکاشفه همسر علامه ایشان می فرمود: « عیال ما زن بسیار مؤمن و بزرگواری بود، ما در معیت ایشان برای تحصیل به نجف اشرف مشرف شدیم و ایام عاشورا برای زیارت به کربلا می رفتیم، وقتی بعد از مدتی به تبریز مراجعت کردیم، عیال ما روز عاشورایی در منزل نشسته و مشغول...

الف) خاطرات علامه از زبان خود ایشان 1. در جستجوی استاد علامه می فرمود: « هنگامی که از تبریز به قصد ادامه تحصیل علوم اسلامی به سوی نجف اشرف حرکت کردم، از وضع نجف بی اطلاع بودم، نمی دانستم کجا بروم و چه بکنم، در بین راه همواره به فکر بودم که چه درسی...

خوبم الحمد لله .

شهید برنسی فوق العاده بود خاکهای نرم کوشک رو بخونید نویسندش سعید عاکف میبینید که این شهید از استثنا های جنگ بود .

بچه ها زیاد بد نیستن شرایط پیش بیاد انشا الله خودشون رو نشون میدن .من حقیقتا به بچه های این دور و زمونه امیدوارم .توشون پاک زیاد پیدا میشه.