دل از من برد و روي از من نهان كرد
خدا را با كه اين بازي توان كرد
كجا گويم كه با اين درد جانسوز
طبيبم قصد جان ما توان كرد
بران سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گریه و بربط فغان کرد
------------------------------------------
سركوه بلند فريـادكـردم
علي شير خدا را ياد كردم
علي شير خدايا شاه مردان
دل...