ما تو خوابگاهمون یه سرپرست داریم از این خانومای شونصد ساله ی عقده ای که به همه چی گیر میدن از نظافت اتاق گرفته تا لباس پوشیدن و این چیزا
این خانومه تو هر واحدی یه نوچه داره که ما بهشون میگیم مخبر
چند هفته ما سرمون گرم امتحانای میان ترم بود اصلا حواسمون به وضع اتاق نبود
وقتی پا رو زمین میذاشتی...